Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 77716

دلایل و عوامل حقیقی جنگ های حزب وحدتِ شاخۀ استاد مزاری

19 نوامبر 2013, 11:59, توسط پرویز "بهمن"

من نیز مطالعهء این مقالهء زیبا را به همهء حقپرستان وآنانیکه میخواهند تاریخ چند دهه پیش این سرزمین را با دید انتقادی مورد بازبینی قرار دهند توصیه می نمایم. من خودم ازطریق فیس بوک برای چندتن از دوستانم لینک این مقاله را فرستاده ام.
جالب این است که یکی از پیامگذاران افراطی ؛ آقای حسین پرویزیان را بجای بنده به اشتباه گرفته است. زهی افتخار اگر من حسین پرویزیان باشم واینچنین قلم رسا می داشتم. اما افسوس که من حسین پرویزیان نیستم ودرضمن میتوانم بگویم این مقاله در تشریح وتصویر پردازی حوادث آنروزگار ونقد سرتمبگی های شهید سعید مزاری شهکار ادبی می باشد.
دوستان سینه چاک شهید سعید مزاری ؛ فکر کرده اند که هرقدر به مسعود وشورای نظار وقت ؛ دشنام بزنند به همان اندازه درمیان فارسی زبانان وشیعیان طرفدار پیدا میکنند وجنایات وخیانت های شهید سعید را از انظار پنهان می نمایند. درحالیکه نویسندهء مقاله وهمچنان نویسنده گان دیگری از این دست درآینده ازخود مربوطین سابق حزب وحدت نشان داده اند ونشان خواهند داد که با اسناد وشواهد انکار ناپذیر درمورد جنایات شهید سعید افشا گری میکنند. امروز ما درعصری زنده گی میکنیم که مقالات دشنامگونه وبی سر وته وبدون سند را کسی زیاد جدی نمیگیرد. دشنام دادن وعقده گشایی از نوع پیروان افراطی شهید سعید مزاری وهمچنان گروه های ازنوع انجنییر خلیل الله معروفی ودوستانش وهمچنان سازمان راوا وگلبدینی دیگر درمیان خواننده گان خریدار ندارد. زیرا؛ از روزیکه وسایل تاری در دنیای مجازی انکشاف کرده است بحد کافی آنها دشنام داده اند وعقده های شان را حل کرده اند. دیگر جایی برای دشنام بازی باقی نمانده است.
امروز مردم به اسناد وشواهد ومدارک زیاد ارج قایل می باشند.
نظر این بنده خدا دربارهء نقد ونقدگری خودی این است که :تا وقتیکه اقوام غیر پشتون بخصوص هزاره ها وازبکها از شخصیت پرستی وقهرمان تراشی وپدر خواندن این رهبر وآن رهبر بیرون نشوند وخودشان با عقل وخرد انسانی اشخاص ورهبران خودرا مورد باز پرس وملامتی قرار ندهند هرگز طلسم سیطرهء سه صدسالهء قبیلوی پشتونی را شکستانده نمیتوانند. فاشیسم را هرگز با فاشیسم مضاد مهار کرده نمیتوانیم. عصر امروز عصر فاشیسم نیست. جهان امروز به فاشیستان وبر غباوت آنها می خندد. آنانیکه مانند آصف داد گر وامثال او مزاری را پدر گفته تجلیل میکنند درعصر خودشان زیست ندارند. امروز عصر بابه پرستی وبابا گفتن گذشته است. هرکس بابای خود باید باشد وبه پای خود باید بایستد. چه خاصا اینکه همچو یک بابهء بی عقل وبی خردی که بخاطر در انحصار نگهداشتن کرسی رهبری؛ بدون درنظر داشت منافع جمعی خود ودیگران ؛ دست به چنین جنایات ضد بشری بزند هرگز قابل ستایش نیست. کسیکه جنگ کردن وکشتن وکشته شدن را برای کشتن وکشته شدن وبرای جنگ کردن دوست داشته باشد او هرگز درقرن بیست ویک رهبر بوده نمیتواند .
پیروان سیه چاک شهید سعید باید این مطلب را درنظر داشته باشند که هیچکسی از طرفداران مسعود؛ مسعود را بابه ویا پدر نمیخوانند وهیچکسی هم ادعا ندارد که مسعود اشتباهی را مرتکب نشده است. اما اسناد وقراین از قول اشخاص زنده؛ نشان میدهد که مسعود با تمام اشتباهاتش هرگز به شکل عمدی ؛ خود ویاران خودرا به تهلکه نه انداخته است. بلکه برعکس تا جای که امکان داشته است به مذاکرات وگفتگوارج قایل بوده در برابر زورگویی های قبیله سر خم نکرده است . گره را که با دست باز میشده هرگز آنرا به دندان باز نکرده است. این قول من نیست. بلکه قول اشخاص وافرادی است که درهمان سالها درمیان مسعود ومزاری دراوج بدبختی های مردم کابل در رفت وآمد بوده اند وهمین اکنون به سر زنده استند وامروز ویا فردا اسناد شان خدمت خواننده گان سایتها قرار میگیرد. مسعود بالاخره آنقدر آگاهی داشت که بداند کی ها ازنظر ساختار قومی متحدان استراتیژیک او ملیت او هستند. این چیزیست که اسناد وشواهد آنرا بما میگوید.
من از پیروان سینه چاک شهید سعید که بعضی های شان حتی اصلا به اسلام وقرآن ومقدسات اسلامی وپیامبر اسلام نیز درسایت کابل پرس? لعن فرستاده اند می پرسم که آیا مسعود کدام هیئت مذاکره کنندهء دشمن ویا مخالف خود را کشته است؟ کشتن یک هیئت مذاکره کننده ولو ازطرف دشمن هم باشد درهیچ آئین وقانون بشری ویا دینی جواز ندارد ولی آقای مزاری این کار را کرده است.
اگر میگوئید نه پس آیا سربه نیست کردن بیرحمانهء زنده یاد نجم الدین مصلح یکی از تاجیکان بدخشانی که هیچ پیوند فکری با جمعیت وشورای نظار هم نداشت مطابق کدام معیار جوانمردی وعیاری هزاره گی وهموطنی صورت گرفته است؟ آیا منکر این هستید؟ یک شاگرد مکتب فکری زنده یاد محمد طاهر بدخشی که با دل باز وقلب پاک و آگنده از عشق وانسانیت به هموطنان هزاره اش در روز یازده هم جدی یعنی همان روز کودتای شورای هماهنگی بالای کابل ؛نزد شهید سعید تان میرود تا اورا ازمکر وحیله های شیطانی گلبدینی آگاه سازد چه گناهی داشت وبراساس کدام معیار انسانی به شکل فجیع وغیر انسانی سربه نیست گردید؟ چه گناهی آن مرحومی داشت؟ مگر میخواهید که فقط تاجیکان آستان بوسان درگاه شما باشند واز شما اتحاد وبرادری را گدایی کنند؟ چه فکر میکنید که مگر درین ماتمکده جز شما دیگر هیچ مظلومی از اقوام وملیتهای دیگر وجود ندارد؟

جستجو در کابل پرس