Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 77717

دلایل و عوامل حقیقی جنگ های حزب وحدتِ شاخۀ استاد مزاری

19 نوامبر 2013, 13:00, توسط پرویز "بهمن"

پهلوان یحیی یکی از هزاره های درهء ترکمن می باشد . او از جمله اشخاص میانجی است که همراه با مرحوم سلیمان یاری ؛ سید محمد علیشاه توکلی متولی سابق قایمیهء افشار که بعدا به امر مزاری از آنجا خلع گردید ؛شهید سید مصطفی کاظمی ؛ داکتر محی الدین مهدی ؛ سید عبدالکریم هاشمی ؛ مرحوم داکتر عبدالرحمن واستاد محمد اکبری همیشه بخاطر قطع جنگ میان حزب وحدت ودولت برهان الدین ربانی در همان سالها در رفت وآمد بوده است. او چشمدیدش را ازیک ملاقات مزاری ومسعود چنین بیان میکند: خرابی روابط آمرصاحب وشهید مزاری از روزی آغاز شد که درروالپندی آمرصاحب بحیث وزیر دفاع تعین شد وبه اساس فیصلهء رهبران جهادی باید هیچ نیروی جهادی بصورت مستقل وارد کابل نگردد درحالیکه مسعود درقرار داد جبل السراج با مزاری وجنرال مومن وجنرال دوستم ائتلاف تشکیل داده بود ولی سقوط ولایت پروان بعدا میدان هوایی بگرام تمام معادلات را برهم زد.
آمرصاحب اینک ازموضع قدرت خواست بارژیم درحال سقوط مذاکره کند. درحالیکه گلبدین نماینده اش نیز درشورای روالپندی به فیصله های رهبران جهادی متعهد گردیده بود ولی اطلاعات که به آمرصاحب میرسید حاکی از داخل شدن قوتهای حکمتیار به شهر کابل بود
آمرصاحب بخاطراینکه بهانهء بدست حکمتیارندهد از داخل نمودن قوایش به کابل تا آخرین لحظه امتناع می ورزید. روی همین علت وی به قوتهای جنرال مومن امر کرد که درچوک ارغنده از داخل شدن قوای احزاب مجاهدین ممانعت بعمل آورد.
این درحالیست که قوتهای حزب وحدت اسلامی بعداز سقوط مزارشریف خودشان را مستحق میدانند تا بدون چون وچرا وارد کابل شوند. اما این ممانعت باعث ایجاد عقده در وجود شهید مزاری گردید.
بعداز داخل شدن ما به کابل نیز قوتهای حزب وحدت اسلامی را ما درجریان قرار ندادیم بعداز گذشت چندین روز بالاخره آمرصاحب موافقت نمود تا رهبران حزب وحدت اسلامی را ذریعهء چرخ بال از بامیان به کابل منتقل نمایند. بعداز ورود رهبران حزب وحدت اسلامی به کابل اولین جلسهء رهبران جهادی درقرغه دایر گردید. قبل ازآن یک سلسله درگیریهای پراگنده میان حزب اسلامی وحزب سیاف ازیکسو وحزب وحدت ازسوی دیگر درغرب کابل بوقوع پیوسته بود. ولی بهرحال درجلسهء قرغه برای اولین بار مسعود ومزاری باهم روبرو شدند. مسعود طبق روال معمولی بسوی شهید مزاری رفت تا با وی مصافحه کند ولی شهید مزاری آمرصاحب را درحضور تمام رهبران جهادی به عقب زد ودستش را نیز زد وبرایش گفت:
تو مرد نیستی!
مرد باید بامرد قول بدهد نه باتو!

مسعود بخاطریکه بتواند ازین روش خشن مزاری به نحو دیپلوماتیک درحضور رقبایش بکاهد با شوخی وخنده که گویا مزاری را ازقدیم الایام میشناسد وچنین مزاقها میان هردو یک امر عادی است خیلی کوشید تا این را رنگ مزاق جلوه دهد ولی گپ ازگپ گذشته بود. حاجی دین محمد نمایندهء مولوی خالص به ریشخندی گفت: راشه آمرصاحب دیخواته مزاری اوس دیر په قار دی
معنای سخن سمبولیک حاجی دین محمد برای شهید مسعود خیلی روشن بودیعنی اینکه این طرف بیا ترا به هزاره چه کار؟

با این پیشامد شاید مسعود در حضور آن جمع خیلی خودش را حقیر احساس کرد. خدا داند که در دلش چه میگذشت. وبا خودش چه فکر میکرد ولی از سر وسیمایش خجالتی وشرم می بارید . اصلا نمیدانست که وی چه میگوید . ولی ما که به عادت وی آشنا بودیم درک کردیم که تمام معادلات برهم خورد. ازهمان روز دیگر مسعود دربرابر حزب وحدت وشخص مزاری موضعگیری دوستانه نداشت تا بالاخره باعث جنگها وانشعابات داخلی حزب وحدت اسلامی گردید

جستجو در کابل پرس