Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 77729

دلایل و عوامل حقیقی جنگ های حزب وحدتِ شاخۀ استاد مزاری

19 نوامبر 2013, 17:23, توسط پرویز "بهمن"

خدمت محترم غزنوی عرض ادب واحترام دارم!
از ‍ کاربرد ادبیات عالمانهء شان حظ بردم واستفادهء علمی نمودم. اما چه کنم که دیگران بتهای شانرا قبلا شکستانده اند ویا لا اقل آنرا ازمنظر نقد می نگرند ودعوای پیامبری ومعصومیت را به آنها نسبت نداده اند وهیچکسی حاضر نیست که در قرن بیست ویک برای خودش ازیک مرده بابه درست کند ولی این شما استید که درین قرن بیست ویک آنقدر احمق ولاشعور باقی مانده اید که هنوز هم دنبال بابه وپدر استید که باید دست تانرا بگیرد وبرای تان راه رفتن را بیاموزد. خیلی معذت میخواهم که بگویم که این عمل نماد خامی شماست. شما بحدی در قعر مرداب قوم وهزاره بودن گیر مانده اید که حتی افراد خودتان را نیز دفع میکنید وحاضر نیستید که کسی بگوید سازمان نصر بانی جنگهای داخلی میان شیعه های افغانستان است.
آقای حسین پرویزیان خودش یک شیعه مذهب وهزاره است ولی گرایشات وتمایلات افراطی راسیستی تان بحدی غلیان کرده است که حتی سیدهای هزاره را هم درجملهء هزاره حساب نکرده وهمه را از دایرهء هزاره بودن خارج ساخته اید. شما بفرمائید بگوئید که فرق میان وشما وهتلر واسمعیل یون وروستار تره کی چیست؟
آقای غزنوی!
آنکه ازگذشت روزگار نیاموزد از هیچ آموزگاری نمی آموزد. شما عکس قهرمان ملی شفیع هزاره را اینجا به نمایش گذاشته اید. برای من دیدن این عکس هیچ تاثیر منفی ندارد. زیرا نه او پدرم را کشته ونه بابه کلان ونه هم کدام اقارب ونزدیکانم را ونه هم به ناموس خانواده ام تعرض کرده است ولی شما که از عدالت وعدالت خواهی وانسانیت داد میزنید بفرمائيد بگوئید که آیا این انسان یک قاتل سادیست نبود؟ آیا عدالتخواهی شما این است که قاتلان سادیستی که درمورد آنها مستند اسناد وجود دارد آنها را بخاطر هزاره بودن برائت دهیم وتنها دنبال قوماندانهای پنجشیری شویم که چرا در افشار علیه مزاری جنگیده اند؟ اگر نمیجنگیدند مگر آن شهید سعید شما به مردم پنجشیری وشمال کابل ومنطقهء خیرخانه رحم میکرد؟ دوست عزیز ! این را بدانید که امروز هستند کابلی ها ولوگریها و تاجیکان وپنجشیریها وبدخشانیهای که خود شاهد تعرض جنسی این قهرمان شما در پیش چشمان مردم بوده اند.
حال مشت نمونهء خروار به چندتا از شهکاریهای قهرمان ملی هزاره ها محترم شفیع توجه کنید!
کسیکه خود شاهد تعرض جنسی بالای یک مرد اسیر چون نجم الدین خان مصلح بوده است هنوز هم درقید حیات است . من با شما با سند ومدرک حرف میزنم. بی سند با شما میدان دشنام بازی را گرم نمیکنم. لطفا شما نیز با من از روی سند ومدرک حرف بزنید.
۱ استاد کریم دریور برهان الدین ربانی؛ همان کسیکه نجم الدین مصلح را برای مذاکره نزد شهید سعید برده بود؛ خودش جریان تعرض جنسی شفیع را بالای نجم الدین مصلح درهمان روزیکه ایشان نزد شهید سعید رفتند بیاد دارد که پیش چشمانش این عمل شنیع صورت گرفته است . این شخص بعداز مدتی بندیگری به وساطت جنرال حمیدگل پاکستانی از اسارت شهید سعید آزاد شد ولی نجم الدین مصلح بدون هیچگونه جرم وگناه ازطرف همین قهرمان ایده آلی تان یعنی مجاهد نستوه شفیع جان اول مورد تعرض جنسی قرار گرفته وبعد با شکنجه ازبین رفته است. آیا همین است عیاری ومردانگی وصداقت وشجاعت وشهامت یک قهرمان هزاره؟ به یقین که همهء هزاره ها درین قهرمانی شریک نیستند از آنجائیکه خودتان نیز هزاره ها به سید وغیر سید تقسیم کرده اید حاضر نیستید که درین افتخارات دیگران را با خودتان سهیم سازید. ولی قدر مسلم این است که این شما استید که دست اقوام دیگر را به گریبان هزاره ها انداخته اید وخودتانرا نماینده گان تام الاختیار هزاره ها در آورده اید. باهمه حال من بحث را با شما زیاد طویل نمی سازم.
به سند دیگر توجه کنید!
۲ یوسف جان نثار کمره مین پنجشیری مربوط مجاهدان شورای نظار همین حالا زنده است. او برادری داشت بنام عبدالله جان نثار یکی از مجاهدان سابق مربوط شورای نظار.
زمانیکه جنگ نیروهای گلبدین ودوستم علیه دولت ربانی آغاز گردید. او در ریاست امنیت ملی حوزهء اول شهر کابل کارمند امنیت دولتی بود.
آخرین دیدار یوسف جان نثار با برادرش درمنطقهء قلعهء نجارهای خیرخانه صورت گرفته است. درست درهمین روز است که عبدالله جان نثار توسط افراد مزاری که خودشان را درلباس افراد فرقهء ۷۰ مربوط اسمعیله درچهار راه تایمنی جابجا کرده بودند وپنجشیری شکار میکردند هنگام رسیدن موتر تاکسی حامل عبدالله جان نثار نزدیک جماعت خانهء اسماعیلیه تاکسی توسط افراد مسلح توقف داده میشود. عبدالله جان نثار که ملبس به لباس رسمی شورای نظاری بود واز فاصلهء دور سیمای یک شورای نظاری در چهره اش هویدا بود به مجرد توقف موتر افراد مسلح ؛ که خودشان را درظاهر مربوط فرقهء اسمعیلیه معرفی کرده بودند به تاکسی هجوم آورده وبا زور عبدالله جان نثار را از موتر پائین وبعد از آن تا به امروز ناپدید می باشد.
ولی یک تعداد افراد مزاری که بعدا به شاهخهء استاد اکبری پیوستند واز ادامهء جنگها خسته شده بودند اعترافاتی خیلی جالب دارند یکی از آنها به اسم غلام علی مسکونه وزیر آباد کابل میگویدکه عبدالله جان نثار را شفیع دیوانه قبل ازکشتن چنان شکنجه داده میداد که فغانش به آسمانها میرسید واز شدت درد خودش فریاد میزد که به لحاظ خدا وبه لحاظ امام حسین وامام علی وبه لحاظ هرچه که شما به آن اعتقاد دارید لطفا مرا بکشید. تفصیل شکنجه عبدالله جان نثار توسط زنده یاد شفیع قهرمان کاملا از توان این قلم بیرون است . ولی روزی میشود که آنرا با تفصیل بیان نمایم.
۳ احسان یکی ازهنرمندان معروف که خودش از تاجکهای لوگر می باشد در زمان جنگهای کابل در منطقهء ده دانای دارلامان سکونت داشت. اوچشمدید خودش را از یک روز تاریخی که روز شهکاریهای قهرمانی های شفیع قهرمان بود اینچنین بیان میکند.
درموتری مینی بوس شهری نشسته بودیم که ناگاه نزدییکهای سفارت شوروی موتر توقف داده شد. تفنگداران مزاری به موتر بالا شده درمیان تمام راکبین یک دختر جوان نیز توجه شان را بخود جلب کرد. قوماندان امر تخلیهء تمام مینی بوس را بما صادر کرد ولی زمانیکه آن دخترک نیز میخواست از موتر پائین شود اورا ی‍ک مرد مسلح به امر قوماندانش دوباره به زوربه موتر بالا کرد. خلاصهء سخن اینکه قوماندان صاحب دخترک را در داخل همان موتر مورد تعرض جنسی قرار داده وغلیان شهوتش را خالی کرد وبعد همه را دوباره امر کرد که به موتر بالا شوند وآنگاه اجازهء حرکت را داد. درمسیر راه همهء راکبان می گریستیم وآن دخترک نیز از بسکه به این آسانی همهء آبرو وعزت اش را از دست داده بود میگریست . من بعداز همان روز همهء اعضای فامیلم را ازطریق چهلستون وبعد چهار آسیاب به لوگر بردم.
۴ به گواهی یکی دیگر از اعضای سابق حزب وحدت . محترم شفیع قهرمان درقرار گاه خودش دو جسد مرده را نگهداری کرده بود ونمیگذاشت که آنها دفن گردند. یکی آن پنجشیری بود ودیگرش هم کدام پغمانی. معلوم نبود که آنها کی بودند. ولی محترم شفیع قهرمان هر صبح ‍ عادت داشت که آنها را بوی کند. هر وقتیکه بوی آن دو جسد گندهء مرده به مشام محترم شفیع قهرمان میخورد او تازه میشد وسرحال میگردید وآنگاه کارهای خودش را خوب انجام میداد. شفیع قهرمان همیشه میگفت که مرا دیوانه بگوئید زیرا درد تاریخی هزاره ها مرا چنین ساخته است. آری من دیوانه هستم ودیوانه باقی می مانم.
افتخار به چنین قهرمان ملی !!!!!!!!!! محترم غزنوی صاحب!
این را بدانید که افغانستان کشور چند قومی است. هیچ قومی درین کشور نسبت به دیگری برتری ندارد. اقوام این کشور بدرجات مختلف مورد بدترین استبدادها وتبعیض های خانواده های حاکم که عمدتا پشتون بوده اند قرار گرفته اند اما همهء این بدبختیها وتبعیض ها به قول محترم جعفر رضایی هرگز مجوزی بدست هیچ یک از اقوام ساکن این کشور نمیدهد تا چنین جنایات ضد بشری را مرتکب شود.
این را بیاد داشته باشید که اگر شما به این باور استید که شفیع دیوانه را بیعدالتی های تاریخی علیه هزاره ها بوجود آورده بود دیگران نیز حق دارند تا ادعا کنند ملاعمر را نیز همین جنایات سادیستی اقلیتهای عقده ایی غیر پشتون بوجود آورده است. اگر شما شفیع را قهرمان تان میدانید. بدیگران نیز حق بدهید که عبدالرحمن وملاعمر را قهرمان شان برگزینند وبعداز گذشت هر دورهء تاریخی یک شفیع دیوانه وبعدا یک ملا عمر ظهور کند وقرنها هزاره ها وازبکها وتاجیکها از کاروان تمدن بشری عقب بیفتند آیا این کار عقلانی است؟
اگر قرار باشد که هرقوم وملتی که سالها قربانی استبداد وظلم بوده اند دست به چنین جنایات سادیستی بزند امروز باید تمام قارهء افریقا وامریکا را خون سفید پوست ها بگیرد که در برده سازی سیاه پوستها ازنظر تاریخی پدران شان دست داشته اند.
غزنوی صاحب!
من شخصا طرفدار قهرمان سازی هیچکسی نیستم. اگر شما بحثهای مرا با مخالفان من درسایت کابل پرس? تعقیب نموده باشید من هم باطرفداران افراطی احمدشاه مسعود وهم باطرفدران دوستم وهم با شما همیشه از در منطق وعقلانیت حرف زده ام. ولی یک موضع اینجا قابل یاد آوری است که:
آنانیکه از مسعود بحیث قهرمان ملی شان دفاع میکنند لا اقل منطق دفاع را خیلی درست وحسابی براساس تمام نورمهای قبول شدهء عصری وانسانی هم برای خودشان وهم برای دیگران ارائه میدارند ولی شما خیلی احمقانه در تار عصبیتهای قومی گیر مانده اید واز بی پدری یک جنایتکار را پدر میخوانید وازبی قهرمانی یک جانی سادیست را مانند شفیع قهرمان خوانده اید.
دفاع ازجنایت جنایت است. این شما استید که دیگران را تحریک به قهرمان تراشی میکنید. زمانیکه شما ازچنین شخصی بحیث قهرمان تجلیل بعمل می آورید از پیروان ملاعمر چه گله دارید؟

جستجو در کابل پرس