Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 77968

جنگ افروزی شورای نظار و راسیست های شیعه در کابل

25 نوامبر 2013, 22:49, توسط نسیم

آقای بهمن بحث و گفتگو نه با طرفداران مزاری و نه با طرفداران رهبران جهادی دیگر به نتیجه می رسد. تنها کاری که ادم می تواند آن است که به آن چیزی که باور دارد بچسبد و برای گسترش افکار خود کار کند.

طرفداران مزاری و مسعود امکانات بسیار در اختیار دارند ولی به نفع مردم خود استفاده نمی کنند. اینها به دنبال عیاشی و پول اندوزی و شخصیت پرستی و مزدوری هستند و صحنه را کاملا در اختیار تمامیت خواهان پشتون مانده اند. من مخالف همه ای پشتونها نیستم اما ادعای قوم برتر و اکثریت و چپاول دارایی و امکانات کل کشور به نفع یک قوم را فاشیسم می دانم. نگاه کنید که چگونه بیشرمانه در دنیای مدرن که پارلمان و دولت مدرن در این کشور وجود دارد اینها باز هم همان مکانیزم قبایلی پشتون را که لوی جرگه باشد بر مردم تحمیل می کنند. در سرود ملی یک کلمه غیر از پشتو وجود ندارد. آیا اکثریت مردم که فارسی زبان هستند گناه کرده اند و یا آدم نیستند که سرود ملی به زبان شان نباشد؟ یا نه ادبیات و زبان پشتو آن قدر غنی است که زبانهای مثل فارسی و ازبکی ارزش استفاده برای سرود ملی را ندارند؟

در پایتخت افغانستان کابل من حد اقل ده محل عمومی را سراغ دارم که کلمه ای پشتون نام و یا بخشی از نامش است. پشتنی تجارتی بانک، تپه ای نادر پشتون، پشتون وات، جاده ای پشتونستان و ... در سراسر افغانستان حتی در مناطق غیر پشتونها در نام گذاری ها از کلمه ای پشتو استفاده شده است. مثلا پشتون کوت، پشتون زرغون و ... این نامها از قدیم نبوده است که طبیعی باشند و یا مردم در گذشته چنین کرده باشند. این نامها توسط دولت های قومی گذاشته شده است و هدفمندانه گذاشته شده است. مثلا در سنگ ماشه ای جاغوری یک نهر کلان است که به وسیله ای دولت در گذشته کشیده شده است نام اش نهر پشتونیار است. آیا اصلا امکان دارد که بر یک سرک و یا ساختمان و یا یک جوی در قندهار و یا جلال اباد نام تاجیک و یا هزاره و یا ازبک را گذاشت؟ ایا ازبک ها تا صد سال دیگر خواهند توانست که مثلا نام یک میدان در کابل را میدان ازبکستان و یا میدان ازبک ها بمانند؟ ایا تاجیک ها این کار را می توانند؟ ایا هزاره ها این کار را می توانند؟

برادر اشرف غنی که همان حشمت غنی احمدزی باشد علنا در تلویزیون می گوید که 60% هزارجات از پشتونها است و حتی مناطق هزاره نشین کابل را مربوط پشتونها فورملی دانست. چرا کسی نست که در مقابل ادعای ایشان سخن بگوید؟ هر سال پشتونهای کوچی زیر و طالبان به مناطق ده نشینان هزاره حمله می کنند و خانه های شان را اتش می زنند و هر انچه به دست شان می رسد می برند و اکر کسی هم گیر شان بیاد می کشند. این مدافعین مردم افشار چرا در مقابل این جنایت ها خاموش هستند و فعلا مزدوروار تلاش دارند که برادر حشمت غنی را که یک فاشیست تمام عیار است برای رسیدن به ریاست جمهوری بزرگ نمایی کنند. فردا که اشرف غنی رییس جمهور شد و از اردو و پولیس ملی خواست که امنیت کوچی ها را در مسیر هزارجات بگیرند آن وقت همین مزدوران چند روزی مثل زنان شروع می کنند به چیغ و فریاد تا یک چیزی در دهان شان بیاندازند و آن وقت همان اش و همان کاسه.

من از عملکرد نیروهای مسعود مخصوصا در افشار به هیچ عنوان دفاع نمی کنم و حق همه ساکنین کابل می دانم که از جنایت کاران بازخواست کنند اما تعدادی از فاجعه ای افشار سو استفاده می کنند و در تلاش هستند که برای خوش خدمتی به فاشیست های پشتون این مساله را هر روز پیش کنند. چرا اینها از فتل عام شدن 62% هزاره ها به دست محمدزایی ها نمی گویند؟ چرا اینها از قتل عامهای یکاولنگ و مزار نمی گویند؟ حتی همان مزاری را کی کشت؟

این افشار افشار کردن لجوجانه یک پروژه است که از طرف فاشیسم قبایلی طرح شده است و هزاره های بدبخت دانسته و ندانسته در پیشبرد آن کمر بسته اند. من به این باورم که نفاق تاجیک و هزاره و ازبک سر انجام بیخ این سه قوم را می کند و وقتی این مساله را متوجه خواهند شد که دیر شده است. تاجیک ها لااقل یک موقعیت برتر جغرافیایی و دموگرافیک دارند و همچنان ازبک ها. اما هزاره ها با آن موقعیت وحشتناک جغرافیایی و محدودیت دموگرافیک در حقیقت با دامن زدن به خصومت میان تاجیک و هزاره ، خود را در مقابل فاشیسم پشتون آسیب پذیرتر می کنند و حالا هم کرده اند. اگر اینها به این باور استند که پشتونها به همین سادگی دست از حاکمیت قومی و پشتونوالی می کشند و دموکراسی و پلورالیزم قومی و مذهبی را قبول می کنند باید گفت که کور خوانده اند. پشتون ها با پنجاه ملیون نفوس در دوسوی سر حد هیچگاه نه خط دیورند را قبول می کنند و نه تن به چیزی کمتر از حاکمیت قومی شان در کابل خواهند داد. فعلا زیر فشار امریکا و نیروهای بین المللی مجبور شده اند که یک نمایش را به پیش ببرند اما نه امریکا تا ابد در افغانستان می ماند و نه جهان حوصله ان را دارد که صلح را به زور در افغانستان نگه دارد. طالبان هر روز قوی تر می شوند. حزب اسلامی هر روز در مناطق جدید نفوذ می کند. دولت کابل هم پنهانی با هر دو رابط دارد. در این پشتونها تکنوکرات از بت پرستی و عقده ای تعدادی از هزاره ها و تاجیک ها و ازبک ها استفاده می کنند تا نفاق را در میان این سه قوم تشدید کنند و به این ترتیب جاده را برای سرکوب دوباره شان هموار کند.

من هزاره هستم و نیازی ندارم که هویتم را پنهان کنم.

جستجو در کابل پرس