Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 78398

از ملای لنگ تا شيخ آصف محسنی

8 دسامبر 2013, 11:41, توسط سید رضا کیانی

مزاری پرستان در هرحال توانستند مجسمه مزاری را تراشیده و نصب کردند و همه اقوام و اشخاص را تخریب و متهم می‌کنند و یگانه منجی عالم بشریت را مزاری جنگ افروز می دانند.

همانگونه که مزاری در غرب کابل با هیچکس راه دوستی را باز نگذاشت و با همه جنگید و در آخر از بیکسی به دامن طالبان پناهنده شد واز حماقت خود، با موجود نا شناخته باب دوستی را گشود و آنان نیز او را از راه خویش برداشتند. در آینده نیز مزاری پرستان برای افغانستان و همه اقوام این کشور درد سر آفرینی خواهد نمود... اینان علیه همه اقوام و اشخاص افغانستان عقده گشایی و نفرت پراکنی می کنند و با دستبرد در تاریخ افغانستان می خواهد همه اقوام این کشور را غارتگر و بدور از تمدن معرفی کنند و در عوض مداحان مزاری را وارثان تاریخ و تمدن این کشور معرفی کنند....

اینان چه در کابل یا در لندن و یا در استرالیا هزاره های افغانستان را از همه اقوام این کشور روز به روز دورتر نموده و در هوس تشکیل یک حکومت هزارگی هستند. پشتونها، تاجیکها و... را همه خائن به حق خودشان معرفی می کنند... و در دل روی همه اقوام این کشور خط بطلان کشیده و تا جایی پیش می روند که مزاری پرستی برای آنان مایه ترقی درون حزبی می شود...

آیا مردم کابل جنایات مزاری کثیف و جنایتکارانش را فراموش کردند؟ آیا فراموش کردند 120 زن را که در علوم اجتماعی به جرم سنی بودن هر شب توسط این مزاری پرستها تجاوز می گردید آیا رقص های مرده ها را فراموش کردند آیا میخ کوبیدن را از یاد بردند آیا در ...دهن سنی ها شاشیدن و مواد غایط خوراندن را منکر میشوید زنی که حامله بود و اینها خواستند بچه زایمان او را بیبینند روی سرک زن را پیش روی شوهرش خواباندند و زاییدن زن را تماشاه میکردند....

رجوع به مطالب و مقالات سایتهای « جمهوری سکوت» و غرجستان» گواه این مطللب هست...

واضحتر اینکه در سایتها و نشرات هزاره ها از غیر هزاره اصلا برنامه و نوشته نشر نمی شود مگر اینکه در آن هزاره یا مزاری ستایش شده باشد ولی در همه نشرات سایر اقوام از پشتون و تاجیک گرفته تا ازبیک و سادات پای هزاره در آن باز هست....

حواس شما جمع باشد که نمیتوانید تاریخ و فرهنگ و قدمت چند هزار ساله این کشور را چند نویسنده تازه از راه رسیده به نفع هزاره مصادره کند و بقیه اقوام افغانستان را تازه وارد و یا بی کمال وو ضد مدنیت معرفی کنید.

بیایید استعداد خویش را فدای مزاری نکنید و از خیالات خام بیرون شوید و ببینید بهترین راه فرار از خویشتن بینی است.......... مثل کرم ابریشم دور خویش کم بتنید... پرواز بگیرید به سوی انسانیت...... بدانید که اگر شما خوب باشید پشتون و تاجیک و .... هم گروه ها و طیفههای خوب دارد با آنان تعامل کنید....... خود را به فحاشی سایر اقوام عادت ندهید و یا تقدیس آدمهای چون مزاری........ اون رفت و آلان نیست مرده پرست نباشید... با کمال شجاعت نقدش کنید .

اندر کرامات امام بابه مزاری سلام الله عله

آن شنیدستی که یک مرد خدا

شد به درد شاش بندی مبتلا

لحظه، لحظه درد او افزون شدی

طاقت و تاب از کفش بیرون شدی

از فشار شاش رنگش بود زرد

داد می زد وای ترکیدم زدرد

وقتی می نالید از درد شدید

ناگهان از غیب آمد این نوید

شاش بند هستی برو اندر مزار

چون مزاری سخت دارد انتظار

چون زغیب آمد بگوشش این خبر

گفت بگذارید من را پشت خر

تا روم برمرقد پیرچرند

او گشاید از ره ادرار بند

دوستان با کشکش و با گیر و دار
برفراز مرکبش کردند سوار

با هزاران رنج بردند تا مزار

در کنار گور آن پیر هزار

چون نشانیدند او را روی گور

شورت و شلوارش در آوردند به زور

از کرامت هردو منفذ باز شد

قر و فرو جرو غر آغاز شد

در زمان اندک از اعجاز پیر

بول و غایط هرچه بود آمد به زیر

گرچه قبر از این عمل آلوده شد

لیک مرد دردمند آسوده شد

وا عجب کان لحظه از اعجاز او

می شنیدند از لحد آواز او

این چنین می گفت از بین لحد

با فغان و ناله و آوای بد

تشنه ام من، تشنه ای دیدارتان

زان سبب دادم شفا بیمارتان

جستجو در کابل پرس