صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 16274
14 جون 2008, 17:47
خوشا نکبت سرای کابل و دامان گوزارش
که ناخن در دل گل ميزند کژگان هر خارش
سحر گاهان لب دريای کابل رفتم و ديدم
يکی ميکرد ايتنجا ديگر ميبست ايرارش
برای انکه تبديلش به سير و گندنه سازد
ربايد از هوا پيخال ادم بيل خر کارش
.
خوشا نکبت سرای کابل و دامان گوزارش
که ناخن در دل گل ميزند کژگان هر خارش
سحر گاهان لب دريای کابل رفتم و ديدم
يکی ميکرد ايتنجا ديگر ميبست ايرارش
برای انکه تبديلش به سير و گندنه سازد
ربايد از هوا پيخال ادم بيل خر کارش
.
.
.