بهتر است بگوییم که یک بازی چرکین و مزمن بر علیه آیت الله محسنی از سوی عده ای که سنگ دین را به سینه می زنند و رفتار شان متعصبانه و خلاف اسلام است به راه افتاده است تا در هر فرصتی به ایشان توهین کنند. خداوند با صابرین است. این موضوع چی ربطی به آیت الله محسنی دارد که به او توهین مین کنند. همه می دانند که آیت الله محسنی خدمات بزرگی به اسلام و مذهب شیعه می کند مثل شما وقت آن را ندارد حتی به توهین های که به او می شود جواب بدهد چه رسد به فیلم و صدا سازی.
شیخ صالحی اگر عالم بود با دستور شخص خود دروازه تشناب مسجد الزهرا را به روی مردم نمی بست. من شخصاً به ایشان زنگ زدم که جناب ما آمدیم مسجد که وضو کنیم و نماز بخوانیم ولی خادم مسجد می گوید که شما دستور داده اید که تشناب ها را فقط سر ظهر باز بگذارید و بعد از اذان بسته باشد، گفت: بلی شما دوکاندار ها سر ظهر مسجد به نماز نمیاید نماز بخوانید، هروقت که دل تان خواست میاید. منطق یک نفر که خود را آیت الله می گیرد اینقدر ابوجهلی باشد قابل تصور نیست. حتی اگر کسی نماز نخواند، برای تشناب به کجا برود! روی سرک، کوچه، کنار دیوار مسجد و ... رفع ضرورت کند؟! نضافت که جز ایمان است، شرم و حیا و حال مردم چی می شود؟! آیا یک کسی سطح فکرش به این حد محدود باشد به چی حقی خود را با مراجع عزام برابر می داند؟! البته با دیگر همفکرانش یکسان است. همینجاست که دچار خود بزرگ بینی شده و در هر کاری دیگر علما را توهین می کنند تا نشان دهند که برابر و حتی بالاتر از آنان است. یعنی سرشان به تن شان می ارزد!
بهتر است بگوییم که یک بازی چرکین و مزمن بر علیه آیت الله محسنی از سوی عده ای که سنگ دین را به سینه می زنند و رفتار شان متعصبانه و خلاف اسلام است به راه افتاده است تا در هر فرصتی به ایشان توهین کنند. خداوند با صابرین است. این موضوع چی ربطی به آیت الله محسنی دارد که به او توهین مین کنند. همه می دانند که آیت الله محسنی خدمات بزرگی به اسلام و مذهب شیعه می کند مثل شما وقت آن را ندارد حتی به توهین های که به او می شود جواب بدهد چه رسد به فیلم و صدا سازی.
شیخ صالحی اگر عالم بود با دستور شخص خود دروازه تشناب مسجد الزهرا را به روی مردم نمی بست. من شخصاً به ایشان زنگ زدم که جناب ما آمدیم مسجد که وضو کنیم و نماز بخوانیم ولی خادم مسجد می گوید که شما دستور داده اید که تشناب ها را فقط سر ظهر باز بگذارید و بعد از اذان بسته باشد، گفت: بلی شما دوکاندار ها سر ظهر مسجد به نماز نمیاید نماز بخوانید، هروقت که دل تان خواست میاید. منطق یک نفر که خود را آیت الله می گیرد اینقدر ابوجهلی باشد قابل تصور نیست. حتی اگر کسی نماز نخواند، برای تشناب به کجا برود! روی سرک، کوچه، کنار دیوار مسجد و ... رفع ضرورت کند؟! نضافت که جز ایمان است، شرم و حیا و حال مردم چی می شود؟! آیا یک کسی سطح فکرش به این حد محدود باشد به چی حقی خود را با مراجع عزام برابر می داند؟! البته با دیگر همفکرانش یکسان است. همینجاست که دچار خود بزرگ بینی شده و در هر کاری دیگر علما را توهین می کنند تا نشان دهند که برابر و حتی بالاتر از آنان است. یعنی سرشان به تن شان می ارزد!