Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79336

بررسی تولد زبان فارسی

2 جنوری 2014, 19:19, توسط كشف

کاوه گاو همنژاد احمدی‌ نژاد و پرویز بهمن تاجیک حالا خواهند آمد تا به من تانند گفت که هزاره ترک نیست، ولی‌ هزاره ترک است و خواهد بود، احمد جامی در باره هزاره چنین ابراز نظر کرده است:«خزر ها ( هزاره ها) مردمی اند ترک نژاد که از شمال دریای خزر به فلات ایران رفته و از ری و قومس(سمنان) رهسپار خراسان شده اند . امروز در مرز خاوری خراسان بنام هزاره یاد میشوند»88. ياقوت حموی در تعريف خزر می نویسد : خزر نام بلاد ترک است و ترکان اقوامی غیر ایرانی هستند که مرکز اصلی سکونت آنان در مغولستان و اطراف چین است». خزرها مردمانی از نژاد ترکها بودند که در سده‌ های آغازین پس از اسلام (سده هفتم میلادی) در شمال دریای خزر و جنوب روسیه و بخش‌هایی از اوکرائین کنونی و قفقاز امپراتوری‌ای را پایه گذاردند طوری که دایره المعارف فرهنگی روسی «این مردم را باشندگان قسمتهای مغولی ولگا و قسمتهای جانبی قفقاز قلمداد کرده است و ممکن است دریای خزر نیز بی ربط با موضوع فوق نباشد»89. پريسکوس (prescus) سفير روم در دربار آتيلا در سال 448 ميلادی و زاخاريا (Zacharia Rhetor) در اواسط قرن ششم ميلادی «از خزر ها به عنوان تابع و متحد هونها یاد می کنند… در اواسط قرن هفتم میلادی خزران با تابع کردن سابیر ها، اویغور ها، بلغار ها و دیگر ترکان، امپراتوری خزر را تشکیل دادند که چهار صد سال حکومت کردند»90.
اما درین میان نظر آقای خاوری قابل تامل بیشتر است زیرا با وجه تسمیه اَزرَه که خود مردم هزاره خویش را اَزرَه میخوانند مطابقت دارد . آقای محمد تقی خاوری معتقد است که کلمه «خزر» یا «خزاره»، بمرور زمان به هزاره تبدیل شده است . همین حالا اگر از هزاره ها پرسیده شوند که شما وابسته به کدام قوم هستید در جواب میگویند » مُو اَزرَه اِیم » که در واقع اکثر هزاره ها «ح» را «الف» تلفط میکنند و همیشه حلوا را الوا، محمد حسین را مامد اوسین، هوا را اوا، و… گفته و به همین اساس «هَزرَه » را «اَزرَه» میگویند و بر عکس در زبان روسی «ح» را «خ» تلفظ میکنند . یعنی حزره را خزره میگویند و دریای حزر نیز دریای خزر نام نهاده شده. حتی در کتابی بنام»اقوام نابود شده قدیم «در باره قوم خزار یا خزره که همان هزره یا اَزرَه میباشد مینویسد که امپراطور بزرگ این قوم بعد از سالها حکومت در جنگ با اسلاو ها منقرض میگردد و به همین لحاظ مورخین قدیم روس معتقدند که خزاره ها در سرزمین اسلاو ها در قدیم حضور گسترده داشته و حتی نام دریای خزر را از خزاره که بعدا شده هزاره گرفته اند. حتی انگلس، که از تئوری پردازان مارکسیسم میباشد در باره تاریخ قدیم اسلاو ها از قوم خزر نام برده است که با اسلاو ها جنگیده اند . در دايره المعارف شوروي چنين مي خوانيم : «هزاره خلق ترك زباني كه بعد از حمله ي هون ها كه در قرن چهارم ميلادي صورت گرفت، به وجود آمد و در دشت هاي سواحل غربي درياي خزر به زندگي كوچيگري مشغول شدند. هم چنان»هزاره خلق باستاني كه در قرن هفتم تا دهم دولتي را تشكيل دادند كه وسعت آن از بخشهاي زيرين ولگا تا قفقاز و ساحل شمالي بحیره سياه را در بر ميگرفت».نظامی گنجوی هم از برخورد اسكندر مقدونی با تركان، در شرف نامه- يكی از دو بخش اسكندرنامه – سخن رانده و سروده است :
زكوه خزر تا به دريای چين همه ترك بر ترك بينم زمين
در اواسط قرن هفتم میلادی زائر و جهان گرد چینی هیوان تسنگ به «اراکوزیا» خراسان قدیم و (افغانستان فعلی) آمد از دو شهر مهم آن بنامهای »هوسینه» و «هوساله» نام برد که بعدا سنت مارتین هوسینه را غزنی و هوساله را به هزاره مطابقت داد . اتفاقا خود هیوان تسنگ زمانی که هوساله را شرح میدهد دقیقا با مشخصات هزارستان کنونی مطابقت دارد هیوان تسنگ میگوید که از هوساله چشمه ساری خیزد و بعد به چندین شعبه تقسیم میشود اقلیم آن سرد و دارای برف و ژاله است مردم آن خوشدل و آزاده اند ،تحریر و زبان شان با دیگر ممالک اختلاف دارد و حتی از قیافه چینی این مردم هم اظهار تعجب میکند . این مشخصات دقیقا به مناطق کوهستانی، پربرف و چشمه سار و مردمان هزاره مطابقت دارد. «اگر نام هزاره اکنون آنچه را هیون تسنگ به «هو ،سا،له» وبطلیموس به شکل« او ،زا ،له» آورده با نام کنونی هزاره تطبیق کنیم از نظر زبان شناسی همین مقصد را روشن می کند. در تلفظ چنیی و یونانی کلمه فرق نیست هر دو سه سلایبل دارد که تبدیل س به ز و هو به او گویای تلقظ چینی و یونانی است، «از طرف دیگر اگر به تجزیه نام هزاره بپردازیم این نام مانند اسمای بی شمار و معروف دیگر تاریخی دو جز دارد هو ، زاره و اینکه هجای نخستن ان به ضم و هو بوده از تلفظ چینی و یونانی هویدا است ،هو در زبان اوستا به معنی خوب و هو نامی به معنی بیک بخشی و نیک نامی و جز دوم ان ساله ، زاله چینی و یونانی همین زاره کنونی به معنی قلب است که هوساله مساوی هزاره یعنی خوشدل معنی می دهد که این صفتی است که هیون تسنگ به مردم هزاره داده است

جستجو در کابل پرس