Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79505

بررسی تولد زبان فارسی – ۲

5 جنوری 2014, 17:56, توسط پرویز "بهمن"

سپهسالار بزرگ ایران زمین، مردآویگ (مردآویج) دیلمی از دیلمستان (گیلان) ایران کهن:
مردآویگ، بزرگ مردی از گیلان سرسبز، یکی از پر آوازه ترین شاهان و سرداران دوره سامانی است. کوششهای بی همتای او در بازپس گیری ایرانزمین از وجود تازیان مسلمان ددمنش، زبانزد رویداد نویسان است. او توانسته بود با کاردانی، ایرانپرستی، و اراده ای پولادین، دُژمن بد نهاد تازی را در بسیاری از جبهه ها و شهرها به زانو افکند و در اندک زمان کوتاه به یاری فرماندهان و سربازان کوشنده و آریابان خویش، شهرهای قزوین ری، همدان، كنگاور، دينوَر، و يزدگرد، قم، سپاهان، كاشان، گلپايگان، سرتاسر خاک گیلان و مازندران و بسیاری دیگر از شهرهای زیر فرمانروایی تازیان ددخو را باز پس گیرد و جشن و سرور و شادی و مهر زیوی را در میان ایرانیان دوباره بگستراند.
مرداویگ فرمان داد تاج پادشاهی اش به مانند تاج خسرو انوشیروان، شاهنشاه ایران ساسانی باشد. مردآویگ همچنین فرمان داد تا تختگاه تیسفون یا همان ساختمان نامدار به تاق کسری برای برگزاری جشن پادشاهی وی به گونه نخست خود بازسازی شود. وی نزدیک به یک سده پس از سرکوبی جنبشهای ایرانیان چون جنبش سرخ جامگان و جنبش سپیدجامگان، فرماندهی تیره‌های گیل و دیلم را بدست گرفت و با در هم شکستن لشگریان تازیان فرومایه، فرمانروایی دودمان ایرانی زیار را از تبرستان در شمال تا خوزستان در جنوب برپا ساخت.
خلیفه مسلمان تازی، بازمانده از راهزنان قریش صدر اسلام در هراس از پیشروی های سپهسالار ایرانی، لشگر بزرگی آراست و آنرا به فرماندهی «هارون بن غريب» به رویایی با مردآویگ دیلمی فرستاد. در نبرد سهمگینی که میان سپاه تازیان و ایرانیان در نزدیکی هگمتانه (همدان) رخ داد سپاه تازی شکست سختی خورد و هارون کشته شد و مانده سپاهیان گریز را بر ماندن برتری دادند.
مردآویگ بر آن شد تا با گردآوردن سپاه بایسته به بغداد یورش ببرد و کار خلیفه خونریز مسلمان تازی را به پایان برساند که با دسیسه های ایرانیان خودفروخته گیر افتاد. تازیان با بخشیدن دارایی و زن و دیگر پیشیاره ها بخشی از ایرانیان مسلمان شده را فریب دادند و آنها را واداشتند تا با سپهسالار ایرانی بجای تازیان به نبرد برخیزیند.
بیشترین کسان خودفروخته و اجیر تازیان شده، تورکان و ترک نژاده ها بودند. از همین روی، مردآویگ، دژمنی و کینه بسیاری به تورکان داشت و بر این باور بود که تورکان از ایرانیان نیستند و هر آینه آنها برای ستمروانی و فرمانروایی بر ایرانیان از هیچ کوشش دریغ نخواهند ورزید.
شهرهای اهواز، رامهرمز، آبادان، و دیگر شهرهای جنوبی ایران نیز، با دلاوری مردآویگ، به ایران زمین پیوست. و میتوان گفت که شکوه ایران از دست شده ساسانی، در زمان این اسپهبد دیلمستان دوباره بدست آمد و سایه شوم تازیان مسلمان ریگزارنشین از نیاخاک کوتاه شد و ایزانزمین از اپاختر (شمال) تا جنوب زیر فرماندهی سپاه ایران اداره میشد. مردآویگ که خود از تبار ساسانی و بزرگان ایرانزمین بود به بزگداشت آیین های نیک ایرانی، جشن سده، نوروز، مهرگان، تیرگان و دیگر آیینهای فرخنده و شادی آفرین دلبستگی بسیار داشت و آنها را گرامی میداشت.
مردآویگ در شب گشایش شهر اسپهان از دست تازیان مسلمان ددمنش در میان شادی و هلهله مردم ایران زمین اینگونه سخن سر داد:
"من و يارانم كه برای گراميداشت ميهن شمشير برگرفته و جان بر كف نهاده ايم در روز زایش نور و گرمی (روز آتش روز نهم از ماه نهم سال ايرانی ٩آذر) كه روز خوشی برای ايرانيان بوده و هست است، سپاهيان تازی و پیماندار به خليفه را بشكستيم و آنها را از ايرانزمین گريزانديم.
من از ديلمان برخاسته ام از ميان مردمی شكست ناپذير. به فرمان من، هيچكس به برای كارهای ناميهنی كه تا به امروز كرده و ناگزیر از آن بوده است بازخواست و پادافره (مجازات) نخواهد شد. ولی از امروز، پادافره پُشت به میهن (خيانت) و همكاری با بيگانه، مرگ است. من ميخواهم و به شما یادآوری میکنم که از اين پس، جز به زبان پارسی سخن نگوييد و همه آيين ها و جشنهای نیک گذشته را، كه مرده ریگ (ميراث) فرهنگی ما و بازمانده از نياكان سرفراز ما هستند به همانگونه که بایسته و شایسته است و با پاسداشت پیمان نیک تباری هر چه بیشتر برگزار كنيد. ترس و دروغ را از خود دور سازيد كه مايه همه بدبختيها هستند و گفتار نيک ــ كردار نيک ــ اندیشه نيک را، که اندرز پدرانمان است و آن تمدن و بزرگی را بر پايه آن استوار داشته بودند، پیروی کنید. نیک بدانید: هرگاه كه از چارچوب آن سه آموزه خجسته بیرون شدیم، آسيبها ديدیم. من همين امسال ٥٨ روز ديگر در همين شهر، بزرگترین جشن سده تاریخ ایران را بر پا ميدارم تا گوشزدی بر مانده گاری سه پند ناب ایرانی باشد."
در شب جسن سده در شهر اسپهان، فرمان داد تا ٢٠٠٠ اختگر آتش به پاس بزرگی و دیرینه گی ایران در دو سوی زاینده رود برفرازند و در نوک چکادهای شهرهای ایران، آتش سده و پاک زرتشتی را بیارایند.
مردآویگ، پیش از به پایان رساندن آرزوی دستگیری و پادفره خلیفه تازی مسلمان، در دسیسه مشترک تورکان و مسلمانان روان سوخته در گرمابه بدست آنها و با ضربه های پیاپی شمشیر آخته، از پای درآمد و بدینگونه، دیگر بار تازیان مسلمان پلید توانستند با ددمنشی گسترده تر، با کُشتن این قهرمان آریابان، بر همه شهرها و استانها و سرزمینهای آن دلاور دیلمی، که با خون دل و رنج بسیار آزاد شده بود، دست یابند و دمار از ایرانی درآورند.
کشته شدن مرداويج يكی از بزرگترين زيانهايی بود كه مردم ايران دیدند زيرا اين شوند آن شد كه مرداويج نقشه گسترده و با ارزش خود را که به چم فراهم آوردن فرمانروایی بزرگی در ايران زمین بود و تجديد دوره ساسانی و برانداختن فرماروایی پلید اسلامی را به پايان نرساند. انجام چنين نقشه بزرگ و مهمی برای مرداويگ دلیر و بیباک کار دشواری نبود که برای ديگران به آسانی ميسر نميگرديد.
او بزرگترين مردی بود كه آمال ديلمان و مردان دلاور كوهستانی گيلان و مازندران را در برانداختن نیرو و توان تازيان مسلمان ددمنش و از ميان بردن "دین سياه تازی" ميتوانست برآورد زيرا ایشان والاترين نمونه دلیری و دلاوری اين مردان پرخاشجوی رزمسار بود. (یاد بزرگمرد مردآویگ، سپهسالار دیلمی از اسپهبدان ایران ورجاوند و خجسته باد). گردآوردنده فرهنگ نژاده ایران کهن — ‏با ‏‏‎Khosro Pasargad‎‏ و ‏پاپک خرمدین‏‏.‏

جستجو در کابل پرس