Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79514

بررسی تولد زبان فارسی – ۲

5 جنوری 2014, 18:24, توسط پرویز "بهمن"

جشن های ماهانه - جشنهای نیک و شاد در ایران کهن:
جشن آذرگان-
جایگاه آذر در فرهنگ ایران:
در نهمین روز از آذرماه که نام روز و ماه یکی میشود روز آذر در ماه آذر، جشن «آذرگان» برگزار میشود. فرخندگی هم نامی روز و ماه بنام ایزد آذر و بزرگداشت جایگاه آن در اندیشه ایرانیان. آذر در اوستا «آتَر - آتَرش» و در پهلوی «آتُر - آتَخش» و در ارسی امروز «آذر - آتش»است. آذر، ایزد نگاهبان آتش و فروزه اهورامزداست برای همین گاه او را در شمار امشاسپندان آورده اند. در فرهنگ ایران، آتش یکی از پدیده‌های طبیعی ستودنی است چون گرمای زندگی را در کالبد دیگر پدیده‌های هستی جاری میسازد و با روشنایی خود که نشانی از آذر اهورایی است جان و دل یاران اهورامزدا را روشنایی میبخشد پس «سوی ستایش» اهورا مزداست و آتش پرستاران در آتشکده از آن پرستاری میکنند. جشن آذرگان از جشنهای ویژه آتش در فرهنگ ایران است که در ستایش آذر اهورایی برگزار میشود.
ایزد آذر در نوشتارهای کهن:
در بسیاری از نوشته های کهن از آذر اهورایی یاد شده و جایگاه او ستوده شده است. برای نمونه در «یسنا، هات ٦٢» از آذر اهورایی با فروزگانی چون «برازنده ستایش و نیایش»،«گشایش بخش»و«پناه بخش» یاد شده است و از او شادکامی، زندگی دراز، آسایش همگانی، کامروایی و روشنایی خواستار شده اند. همچنین در آتش نیایش در ستایش آذر اهورایی آمده است:«درود بر تو ای آتش، ای برترین آفریده سزاوار ستایش اهورا مزدا... به تو ای آتش، ای پرتو اهورامزدا، خشنودی و ستایش آفریدگار و آفریدگانش برساد. افروخته باش در این خانه پیوسته افروخته باش در این خانه فروزان باش در این خانه تا دیر زمان افزاینده باش در این خانه به من ارزانی ده ای آتش ای پرتو اهورامزدا آسایش آسان پناه آسان آسایش فراوان فرزانگی، افزونی، شیوایی زبان و هوشیاری روان و پس از آن خرد بزرگ و نیک و بی زیان و پس از آن دلیری مردانه، استواری، هوشیاری و بیداری، فرزندان برومند و کاردان، کشورداری و انجمن آرا، بالنده، نیک کردار، آزادی بخش و جوانمرد، که خانه مرا و ده مرا و شهر مرا و کشور مرا آباد سازند و انجمن برادری کشورها و همبستگی جهانی را فروغ بخشند.»
آیین‌های جشن آذرگان:
در فرهنگ جهانگیری، برهان قاطع، مروج الذهب مسعودی و المدخل فی صناعة احکام النجوم از کیا کوشیار ابن لبان شهری جیلی، این جشن را با نام «آذرخش» نوشته اند. ابوریحان بیرونی در «آثارالباقیه» درباره جشن آذرگان نوشته است:«روز نهم آذر، جشنی است که به فراخور سازگاری و همآوایی دو نام "آذرجشن" میگویند و در این روز به افروختن آتش نیازمند است و این روز جشن آتش است و بنام فرشته ای که به همه آتشها گمارده است نامیده شده. زرتشت بزرگ میگوید که در این روز در آتشکده‌ها نیایش کنند و در کارهای جهان رایزنی نمایند».
نیاکانمان آذرگان را روزی خجسته میدانستند و در خانه‌ها و بامها آتش افروخته و آن روز را با شادی و شادمانی و خواندن نیایشها و گستردن سفره آیینی با خوراکیهای گوناگون در آتشکده‌ها که آذین بندی شده بودند، جشن میگرفتند. به هنگام جشن، بر آتش چوبهای خوش سوز و خوش بو مینهادند و آنگاه به فراخور آغاز سرما، از آتش فروزان در آتشگاه، هر کس اخگری به خانه برده و آن آتش تا پایان زمستان در خانه‌ها فروزان بود و نمیگذاشتند خاموش شود و آنرا نیک فرجام و فرخنده میدانستند. یکی از نیایشهایی که در آذر روز هرماه و همچنین در آذر روز از آذرماه خوانده میشود «آتش نیایش» نام دارد که پنجمین نیایش از پنج نیایش «خرده اوستا» است.
در نسک پهلوی «بندهش» آنجا که «درباره چگونگی گیاهان» سخن به میان می آید از میان گلها «آذریون» گل ویژه آذر شناسانده شده و آمده است:«این را نیز گوید که هر گلی از آن امشاسپندی است و باشد که گوید: آذریون آذر را...». در متون پارسی گل آذریون را با نامهای دیگری همچون «آذرگون»،«گل آتشی»یا«گل آتشین» نیز نامیده اند چنانکه امیر معزی، صائب و واعظ قزوینی در سروده های خود آنرا گلی با رنگ سرخ آتشین پنداشته اند و گفته اند که گرچه سرخ است ولی گل سرخ نیست و خوش بو هم نیست. اما در برخی دیگر از بنمایه ها آنرا گلی زرد دانسته اند. پس چنان که پیداست در زمان‌های گوناگون نام «آذرگون» را بر گلهای همانند نهاده اند. در همین باره در واژه نامه دهخدا زیر واژه‌های آذریون و آذرگون آمده است: «گلی باشد زرد که در میان زغب و پرزی با ریشه‌های سیاه دارد و خوش بوی نیست و ایرانیان دیدار آنرا نیک دارند و در خانه بپراکنند.
چنانکه در آذرگون گفته شد آذریون تازی گشته آذرگون است و به گفته فرهنگ نویسان مانند چکامه سرایان در چم آن فرجام گوناگون و پریشانی است و آنرا خیری و گونه ای بابونه، ستردیقون، ارغوان، زبیده، کخله، گاوچشم و همیشه بهار و گونه ای از شقایق و گل آفتاب پرست و مانند آن گفته اند. صاحب تحفه گوید: نباتی است میان شجر و گیاه به اندازه ذرعی برگش بی زواید و نرم به اندازه برگ جرجیر و با اندک زغبیت و گلهای او بزرگ و پهن و مدور و زرد و رخشنده و در میان او برگهای ریزه سیاه گراینده به سرخی و به اوج خوش چشم انداز و همیشه رو به آفتاب دارد و به جنبیدن او دور میکند. از این گفته روشن میشود که آذریون همان گل است که اکنون آفتاب گردان نامند: و آذریون از رشک رخسار آتش رنگ او رخ بزرآب فروشست و به سان غمگینان از اوراق گلناری چهره زعفرانی بنمود.
از نمونه های بالا و نیز از نوشته های فرهنگها و واژه های پزشکی چنین دریافت میشود که آذرگون را پیشینیان بدرستی نمیشناخته اند و یا این واژه در جاها و زمانهای گوناگون چمهای گوناگونی میداده اند. از چمی که برای این واژه آورده اند همیشه بهار، خجسته، بخشی از شقایق که پیرامونش فراوان سرخ و میانش خجک سیاه دارد، لاله، شقر، لاله دختری، آردم، گل آفتاب پرست، گاوچشم، خیری و کحله است و گفته اند گونه ای از گل است که گاهی به سرخی زند و گاهی به زردی».
به اینگونه اگرچه در برخی از فرهنگهای گیاه‌شناسی گاه «آذرگون» را با فرنام زابی برای گلهایی همچون شقایق، لاله، سیکلامن و همیشه بهار که به سرخی میگرایند، نیز بکار برده اند ولی از آنچه در متون کهن پارسی درباره گل آذرگون یا آذریون برجای مانده چنین میتوان برداشت کرد که این گلی است گرد و بزرگ با گلبرگهای زرد که گاهی نیز به سرخی میزند و با نگرش به دیده ها موجود بگمان این نگارنده آذرگون یا آذریون باره نماره در متون کهن ایرانی گونه ای از آفتابگردان یا همان «Sunflower» با نام علمی دانشی(Helianthus annuus) است که در اندازه‌های گوناگون و با رنگهای زرد یا سرخ یا آمیختگی از زرد و سرخ در زیستگاه وجود دارد.
********************************
آذر ماه :
یکم آذر - اورمزد روز:
روز برگزاری «آذر جشن» یکی دیگر از جشنهای در پیوند با آتش به فراخور فرا رسیدن ماه آذر و برافروختن نخستین اخگر زمستانی.
نهم آذر - آذر روز:
جش «آذرگان»، جشن آتش دیگری در گرامیداشت «آذر/ آتر» و ایزد وابسته به آن.
سی‌ام آذر/ انارام روز:
جشن «شب چله» انقلاب زمستانی و جشن زایش خورشید. ایرانیان در این شب با فراهم آوردن خوراکیهای گوناگون تا بامداد چشمبراه دیدار نخستین پرتوهای خورشید بیدار می‌نشسته‌اند. بیرونی در «آثار‌الباقیه» از آن با نام «میلاد بزرگ» نام برده و فردید از آنرا «میلاد خورشید» دانسته است. سالنامه میلادی نیز با اندک دگرگونی ادامه همین میلاد است که سپس آنرا به میلاد مسیح نسبت داده‌اند. همچنین هنگام جشن پایان پاییز و نیز نیمه سال و گاهنباری به نام «میدْیارِم» در اوستایی «مَـئیذ‌یائیرْیـه» به چم «میانه سال» و فردید سال گاهنباری است با آغاز تابستان. (تارنمای انجمن زرتشتان آلمان)

جستجو در کابل پرس