Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79521

بررسی تولد زبان فارسی – ۲

5 جنوری 2014, 18:38, توسط پرویز "بهمن"

شاهنامه و داستان پديد آمدن چترنگ (شطرنج). آيا چترنگ يک بازی ايرانی است؟
فردوسی در شاهنامه، هنديها را پديدآورنده‌ی بازی شطرنج ميداند و چنين ميگويد كه در زمان خسرو انوشيروان ساسانی فرستاده‌ی شاه هند بازی شطرنج را به ايران آورد و از دانايان ايرانی خواست كه راز اين بازی را بگشايند. سرانجام، بزرگمهر وزير خردمند انوشيروان به راز شطرنج پی بُرد و آنرا بدرستی بازی كرد. ايرانيان بسيار پيشتر از روزگار خسرو انوشيروان شطرنج را ميشناختند و چه بسا خود پديدآورنده‌ی اين بازی بوده‌اند.
٣٠٠ سال پيش از انوشيروان هم ایرانیان شطرنج را ميشناختند:
كهن‌ترين بنچاکی كه در آن از واژه‌ی شطرنج سخن رفته است، «كارنامه‌ی اردشير بابكان» نام دارد. اين نسک در سال ٦٠٠ ميلادی به زبان پهلوی نوشته شده است. در آنجا میخوانيم كه در زمان اردوان پنجم، واپسين پادشاه اشكانی(٢١٦- ٢٢٦ ميلادی) درباريان ايران شطرنج بازی میكردند. اردوان از دانايان دربار خواسته بود كه آيين شكار و چوگان و چترنگ و ديگر هنرها را به اردشير بياموزند. بنابراين، دست‌كم ٣٠٠ سال پيش از روزگار انوشيروان ساسانی، ايرانيان شطرنج را ميشناخته‌اند. از اينرو گفته های شاهنامه درباره‌ی پديداری شطرنج و چگونگی آشنايی ايرانيان با آن، نميتواند درست و پذيرفتنی باشد. افزون بر «كارنامه‌ی اردشير بابكان»٢ نوشته‌ی ديگر به زبان پهلوی در دست هست كه هر دو به شطرنج و بازی نرد پرداخته‌اند و درباره‌ی اين دو بازی آگاهيهای بسياری به‌دست داده‌اند. نخست نسک كوچكی است بنام ماتيكان شترنگ(چيترنگ) است و ديگری چارشن شترنگ(گزارش شطرنج).
آيا شطرنج را هنديها پديد آوردند؟:
در بيشتر دانشنامه‌ها و نسکها چنين آمده است كه بازی شطرنج ساخته‌ی هنديها است و از سرزمين آنها بود كه اين بازی به گوشه و كنار جهان راه يافت. ولی چنين برداشتی با اسناد كهن تاريخی همخوانی ندارد. چرا كه كهن‌ترين بنچاکی كه از پديداری شطرنج در هند در دست هست ٣٠٠ سال پس از «كارنامه‌ی اردشير بابكان» نوشته شده است. پس ايرانيان بسيار پيشتر از هنديها شطرنج را ميشناختند. ديرينه‌ترين نوشته‌های هندی درباره‌ی شطرنج، يكی «داستان سوباندهو» است كه در ساليان نخست سده‌ی ٧ ميلادی نوشته شده است و ديگری «داستان بانا» است كه نگارش آن به همان سده‌ی ٧ ميرسد. در «داستان سوباندهو» تنها به مُهره‌های شطرنج نماره شده است و در «داستان بانا» از آموزش شطرنج در زمان يكی از پادشاهان بخش شمالی هندوستان سخن رفته است.
آشنايی ايرانيان با بازی شطرنج، به گفته شاهنامه: با همه‌ی اينها، داستان فرستادن شطرنج به ايران و رازگشايی آن از سوی بزرگمهر از دل‌انگيزترين داستانهای بخش تاريخی شاهنامه به‌شمار ميرود. در آنجا ميخوانيم كه «رای» هند، فرستاده‌ای به دربار خسرو انوشيروان راهی ميكند و پيشكشهايی گرانبها برای شاهنشاه ايران ميفرستد. همراه پيشكشها، تخته و مُهره‌هايی بود. شاه هند نوشته بود كه اگر خردمندان دربار ايران راز اين بازی را دريافتند و درست بجای آوردند، ما باجی كه شاه فرموده است به دربار ايران خواهيم فرستاد. ولی اگر در برابر دانش ما تاب نياورديد و در اين آزمون شكست خورديد، شما بايد به ما باج بپردازيد. فرستاده‌ی رای هند رویه شطرنج و مُهره‌های ٢ رنگ آن را، كه سپيدش از عاج و سياه آن از چوب ساج ساخته شده بود، نزديک انوشيروان گذاشت. شاه پس از چندی نگريستن به آن، از فرستاده‌ی رای هند درباره‌ی تخته‌ی شطرنج و مُهره‌های آن پرسشهايي كرد. سپس يک هفته زمان خواست تا راز اين بازي را بگشايد و به او گفت كه روز هشتم براي گرفتن پاسخ خود به دربار بيايد.
انوشيروان آنگاه دانايان دربار را فراخواند و تخته‌ی شطرنج را در ميان گذاشت و درباره شيوه‌ی چيدن مُهره‌ها با آنها به رايزنی پرداخت. اما هيچكدام نتوانستند راز اين بازی را بيابند. سرانجام پس از گذشت چند روز، همه با چهره‌هايی گرفته دربار را ترک كردند. هنگاميكه بزرگمهر به دربار آمد و شاه را گرفته و تلخ‌كام ديد از او پرسيد كه چه دشواری پديد آمده است؟ انوشيروان داستان فرستاده‌ی رای هند را به او گفت. بزرگمهر پاسخ داد كه راز اين بازی را خواهد گشود:
به كسرا چنين گفت كای پادشاه
جهاندار و بيدار و فرمانروا
من اين نغز بازی به‌جای آورم
خرد را بدين رهنمای آورم.
تنها يک روز و يک شب پس از آن، بزرگمهر خردمند به راز بازی شطرنج پی بُرد. سپس از شاه درخواست كه فرستاده‌ی رای را نزد خويش بخواند تا راه و رسم بازی را ببيند. بزرگمهر در برابر فرستاده‌ی رای، همه‌ی مُهره‌های شطرنج و جايگاه هريک را بازگفت. انوشيروان از دانايی و خرد بزرگمهر چنان شادمان شد كه جامی پُر از گوهر شاه‌وار و اسپی با زين و برگ به او داد و وزير دانشمند خود را آفرين‌ها گفت. چنانچه فرستاده‌ی شاه هند سخت شگفت‌زده شده بود:
غمی شد فرستاده‌ی هند سخت
بماند اندر آن کار هشيار بخت
شگفت اندر آن مرد جادو بماند
دلش را به انديشه اندر نشاند
كه: اين تخت شطرنج هرگز نديد
نه از كاردانان هندی شنيد،
چگونه فراز آمدش رای اين؟
به گيتی نگيرد كسی جای اين!.
در نوشته‌های پهلوي نيز داستانی همانند داستان شاهنامه آمده است، با اين افزوده كه پس از آنكه بزرگمهر راز شطرنج را گشود فرستاده‌ی هند ٣ دست با او بازی كرد و در هر ٣ بار بزرگمهر پيروز شد. فرستاده‌ی شاه هند، ناگزير توانايی و هوش او را ستود. اما در شاهنامه از بازی ميان بزرگمهر و فرستاده‌ی هندی سخنی نرفته است.
شيوه‌ي بازي شطرنج در گذشته:
اين نيز گفتنی است كه در گذشته شيوه‌ی حركت برخی از مُهر‌ه‌ها و جای آنها با شطرنجی كه اكنون بازی ميشود، دگرگونی اندكی داشت. در آغاز بازی، شاه سپيد در خانه‌ی سپيد و وزير سپيد در خانه‌ی سياه بود. امروز وارون آن بازی ميشود. در گذشته وزير، تنها يک خانه ميتوانست حركت كند. ولی امروز هرچند خانه كه بخواهد. حركت مُهره‌ی پيل نيز در گذشته با امروز گوناگون بود و تنها ٣ خانه ‌میتوانست پيش برود.
يارينامه‌ها:
آگاهيهای تاريخی اين جُستار برگرفته از نسک:«سير شطرنج ايران در جهان» نوشته نوابی.
«آفرين فردوسی» نوشته‌ دكتر محجوب.
«بررسی تطبيقی روايت شطرنج و نرد در شاهنامه‌ی فردوسی با گفته های همانند در متون پهلوی» نوشته ی ليلا جانی.
(در نسک «هزارمين سال سرايش شاهنامه‌ی فردوسی» دانشگاه آزاد.(شهداد - تارنمای امرداد) — ‏با ‏‏‏‎Khosro Pasargad‎‏، ‏پاپک خرمدین‏‏ و ‏پاینده ایران‏‏.‏
پسندیدم · · اشتراک‌گذاری · نوامبر 9, 2013 · ویرایش شده ·
برترین دیدگاه‌ها
‏‏72‏ نفر‏ این را پسندیده‌‌اند.
12 shares

جستجو در کابل پرس