Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79533

بررسی تولد زبان فارسی – ۲

5 جنوری 2014, 19:08, توسط پرویز "بهمن"

برگردان بخشی از نوشتار شوشه هوده آدمیان کورش بزرگ اینگونه است:
منم کوروش، شاه جهان، شاه بزرگ، شاه دادگر، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهارگوشه جهان. پسر کمبوجیه، شاه بزرگ. نوه کوروش، شاه بزرگ. نبیره چیش پیش، شاه بزرگ. آنگاه که بدون جنگ و پیکار وارد بابل شدم، همه مردم گامهای مرا با شادمانی پذیرفتند. در بارگاه پادشاهان بابل بر تخت شهریاری نشستم، مردوک خدای بزرگ، دلهای پاک مردم بابل را بسوی من آگاهند. زیرا من او را ارجمند و گرامی داشتم. ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم رنج و آزاری به مردم این شهر و این سرزمین وارد آید. من برده داری را بر انداختم. به بدبختیهای آنان پایان بخشیدم. نهش درونی بابل و جایگاههای ورجاوندشان دل مرا تکان داد. من فرمان دادم که هیچکس مردمان شهر را از هستی سرنگون نکند. فرمان دادم که همه مردم در پرستش خدای خود آزاد باشند و آنان را نیازارند. مردوک خدای بزرگ از کردار من خشنود شد. او افزونی و مهربانیش را ارزانی داشت. ما همگی شادمانه و در آشتی و دوستی جایگاه بلندش را ستودیم. من همه شهرهایی را که ویران شده بود از نو ساختم. فرمان دادم همه ی نیایشگاه هایی را که بسته شده بود بگشایند. همه خدایان این نیایشگاهها را به جاهای خود بازگرداندم. همه مردمانی را که پراکنده و آواره شده بودند به جایگاههای خود برگرداندم و خانه های ویران آنان را آباد کردم. همچنین پیکره خدایان سومر و اکد را که نبونید بی واهمه از خدای بزرگ به بابل آورده بود، به خشنودی مردوک خدای بزرگ و به شادی و خرمی به نیایشگاههای خودشان بازگرداندم. باشد که دلها شاد گردد. بشود که خدایانی که آنان را به جایگاههای ورجاوند نخستینشان بازگرداندم. هر روز در پیشگاه خدای بزرگ برایم زندگانی بلند خواستار باشند. من برای همه مردم همبودگاه آرام فراهم ساختم و دوستی و آرامش را به همه ی مردم پیشکش کردم. من به همه ی سنتها و باورهای بابل و اکد و دیگر کشورهای زیر فرمانم ارج میگذارم. همه ی مردم در کشورها و سرزمینهای زیر فرمان من در گزینش دین و کار و جای زندگی آزادند. تا زمانیکه من زنده ام هیچکس نمیتواند داراییهای دیگری را با زور از آن خود کند. پروانه نخواهم داد کسی دیگری را ناچار به انجام کار بی دریافت مزد کند. هیچکس نباید برای بزه ای که خویشاوندان و بستگان او انجام داده اند کیفر شود. من جلوی برده داری و برده فروشی از زن و مرد را میگیرم و کارکنان دولت من نیز چنین کنند تا زمانیکه این سنت زشت از روی زمین برچیده شود. شهرهای ویران شده در آنسوی دجله و نیایشگاههای آنها را خواهم ساخت تا باشندگان آنجا که به بردگی به بابل آورده شده‌اند بتوانند به خانه و سرزمین خود بازگردند.

دبیره ۲۰: من کوروش‌ام، پادشاه جهان، پادشاه بزرگ، شاه توانمند و به سزا و روا، شاه بابل، شاه سومر و اکد، شاه چهارسوی جهان.
دبیره ۲۱: پسر کمبوجیه، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان، نوه‌ی کوروش، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان، نبیره‌ی چیش‌پیش، پادشاه بزرگ، پادشاه اَنشان،
د- ۲۲: از دودمانی که همیشه پادشاه بودند من کسی هستم که مردوک و نبو خدایان بابل فرمانروایی‌اش را گرامی میدارند و با خرسندی قلبی پادشاهی‌اش را خواستارند. آنگاه که بی جنگ و پیکار وارد بابل شدم.
د- ۲۳: در میان شادی و پایکوبی در کاخ شاهی بابل به تخت نشستم. مردوک، خدای بزرگ، اراده کرد که دل من شرسار از شیفتگی برای بابل باشد و من هر روز او را نیایش کردم.
د- ۲۴: ارتش بزرگ من به آرامی وارد بابل شد. نگذاشتم ترس و رنج بر مردم کشور سومر و اکد وارد آید.
د- ۲۵: من برای فراهم کردن آشتی در بابل و دیگر شهرهای ورجاوند این کشور سخت کوشیدم. درباره مردم بابل که "نبونید" آنها را به بیگاری گماشته بود، این بیگاری خواست خدایان و درخور مردم نبود.
د- ۲۶: من به پریشانی آنان پایان دادم و آنها را از بیگاری رهانیدم. مردوک، خدای بزرگ، از کردار نیک من خشنود شد.
د- ۲۷: و افزونی و مهربانی‌اش را به من ارزانی داشت هم به من که او را میستایم هم به کمبوجیه که فرزند من است هم به همه سپاهیان من.
د- ۲۸: ما همگی در آشتی و دوستی جایگاه بلندش را ستودیم.
د- ۲۹: همه شاهان جهان از دریای بالا تا دریای پایین و شاهان چادرنشین سرزمینهای باختری همه آنها.....
د- ۳۰: باژ و دهشگر سنگین برای من آوردند و در بابل بر پای من بوسه زدند.
د- ۳۱: از نینوا، آشور، شوش، اکد، اشنونا، زَمبان، مه‌تورنا و دِیر تا سرزمین گوتیان و شهرهای ورجاوند آن سوی دجله، آنچه که ویران شده بود را از نو ساختم و نیایشگاه‌هایی را که برای سالها ویران مانده بودند بازسازی کردم.
د- ۳۲: و پیکره‌های خدایانی را که در بابل گردآوری شده بود به نیایشگاه‌های خود بازگرداندم. من همچنین همه ی باشندگان پیشین این شهرها را گردآوردم و به سرزمینهای خود بازگرداندم.
د- ۳۳: همچنین بفرمان مردوک، خدای بزرگ، پیکره‌ی خدایان سومر و اکد را که "نبونید" با خشمگین ساختن خدای خدایان به بابل آورده بود، به شادی و خرمی به نیایشگاه‌های خودشان بازگرداندم.
د- ۳۴: باشد که این خدایان هر روز از بِل و نبو (نام ۲ خدا) بخواهند که.....
دبیره ۳۵: برای زندگانی بلند و فزونی من نیایش کنند. باشد که این خدایان به خدای من، مردوک، بگویند: کوروش، پادشاهی که تو را گرامی میدارد و پسرش کمبوجیه را از یاد مبر.
دبیره ۳۶: مردم بابل پادشاهی مرا گرامی داشتند و من آرامش و آشتی را در این سرزمین فراهم ساختم.

جستجو در کابل پرس