به دست اندرکاران صفحه کابل پریس ! باتقدیم عرض ادب خدمت انسانهای که فضیلت انسان شناسند . میخواهم خاطره فراموش ناشدنی یک روز قبل خودرا ازطریق سایت شما خدمت بشر دوستان واقعی تقدیم نمایم ! دیروز برای انجام کاری به شهر رفتم خواستم که در تانک تیل دهمزنگ که باقیمت دولتی تیل را به موترداران عرضه می نماید بنزین اخذ کنم اتفاقا موتر پیش رویم توقف نموده وتیل میگرفت ناگهان موتر کرولای که آرم شخصی داشت یا یک حرکت جنون آمیز با گذشتن از صف منتظرین درپیش روی موتریکه قبل ازمن نوبت گرفته بود توقف کرد وهیولای که ظاهرش انسان ونهادش بیانگر حیوان وحشی بود بایک حرکت از کرسی موتر به بیرون جست وبدون آنکه حرفی برزبان آورد راننده موتر را که در لین تیل قرار گرفته بود مورد حمله قرار داد وسیلی محکمی بررویش نواخت ، جوان حیرت زده سرش را درمیان دستانش پیچانید ونمی دانست که چه جرمی را مرتکب شده است که این جزا برایش داده شده است ، مردمان دور وپیش بادیدن این صحنه تراژیدی حیرت زده شده به یکدیگر نگریستند وجرم جوان را که سیلی جناب جنرال رویش را بوسیده بود بازجوئی نمودند ، وبنده نیز درشگفت شدم ، ازین جنرال که هیچ اثر جنرالی جز یک بادیگارد مجهز باکلاشینکوف ویک مخابره نشانی باخود نداشت باخشم لب های خود می لیسید وباخود می غرید که این جوان چرا برمن سبقت گرفته وجای را خالی نمی سازد . درین اثنا شخصی ریش سفیدی وارد صحنه شد وبه گونه معرفت باجنرال مذکور مصافحه واحوال پرسی نمود از وی پرسیدم که این شخص چکاره است ؟ جوابداد که وی جنرال فقیری جنرال امنیت ملی است . دانستم که وی درپست قرار دارد که این همه جنون را از آدرس پست خود آموخته است ، آیا برای جنرال امنیت ملی سزاوار این است که هرکس که درمسیر راهش با او رو در رو شود با این خشونت غیر انسانی برخورد نماید ، بسیار جای تأسف دانستم که عناصر چون جنرال فقیری ارکان مهم دولت آقای کرزی را ساخته اند ، وهیچ ارزش برای قانون وانسانیت قایل نیستند ، وقتی جوان مذکور توسط تیلفون به جای تماس گرفت اندکی جرئت بخود داد واز موترش فرود آمد ونزد آقای جنرال فرعون رفت وعلت دست اندازی از وی پرسید ، درین بار تماشا چیان گرد موتر جنرال فرعون را گرفته بودند وهرکدام به نوبه خویش اظهار داشتند : جناب جنرال صاحب ! تخطی از جناب خود شما بود مگر این جوان چه تقصیری داشت که اورا زیر بار لت وکوب گرفتی ، بنده هم بخود جرئت داده ودرحالی که از وحشت جنرال صاحب درخود می لرزیدم حرفهای نیز به وی گفتم که این اعتراض تماشاچیان اندکی از خشم وخشونت جنرال فرعون کاست واورا نرم تر ساخت . وبا خیرخواهی عده ای جناب جنرال صاحب از اذیت وباز داشتی جوان صرفنظر نمود وراه خود درپیش گرفت ورفت . سوال اینجاست جناب جنرال فرعون ! مگر فرق میان تو وطالب چیست که بدون هیچ مبرر وخلاف همه ارزشهای انسانی وقانونی دست بی عزتی برجوانی که هیچ اشتباهی نداشته است دراز کنی ، به جرم اینکه درصف تانک تیل درنوبت خود ایستاده وبنزین می گیرد . اگر ارکان دولت کرزی صاحب را هم چو اشخاص بی هویت وفاقد انسانیت فرا گرفته باشند به یقین می توان گفت که اینده این کشور بدست دیگران خواهد بود . امیدواریم که این خاطره اربابان قدرت را متوجه مسئولیت های انسانی شان ساخته ودر اوج قدرت از گرفت الله بی خبر نباشند . مسئول امنیت باید اشخاص وزین چیز فهم بادرک وگذشت باشند وباید نمونه والگوی باشند که افراد ملت به کاردانی وخرد آنها در خود ببالند نه اینکه چون دیوانگان پول وقدرت مردمان ضعیف را لگد مال کنند . حقجو
به دست اندرکاران صفحه کابل پریس ! باتقدیم عرض ادب خدمت انسانهای که فضیلت انسان شناسند . میخواهم خاطره فراموش ناشدنی یک روز قبل خودرا ازطریق سایت شما خدمت بشر دوستان واقعی تقدیم نمایم ! دیروز برای انجام کاری به شهر رفتم خواستم که در تانک تیل دهمزنگ که باقیمت دولتی تیل را به موترداران عرضه می نماید بنزین اخذ کنم اتفاقا موتر پیش رویم توقف نموده وتیل میگرفت ناگهان موتر کرولای که آرم شخصی داشت یا یک حرکت جنون آمیز با گذشتن از صف منتظرین درپیش روی موتریکه قبل ازمن نوبت گرفته بود توقف کرد وهیولای که ظاهرش انسان ونهادش بیانگر حیوان وحشی بود بایک حرکت از کرسی موتر به بیرون جست وبدون آنکه حرفی برزبان آورد راننده موتر را که در لین تیل قرار گرفته بود مورد حمله قرار داد وسیلی محکمی بررویش نواخت ، جوان حیرت زده سرش را درمیان دستانش پیچانید ونمی دانست که چه جرمی را مرتکب شده است که این جزا برایش داده شده است ، مردمان دور وپیش بادیدن این صحنه تراژیدی حیرت زده شده به یکدیگر نگریستند وجرم جوان را که سیلی جناب جنرال رویش را بوسیده بود بازجوئی نمودند ، وبنده نیز درشگفت شدم ، ازین جنرال که هیچ اثر جنرالی جز یک بادیگارد مجهز باکلاشینکوف ویک مخابره نشانی باخود نداشت باخشم لب های خود می لیسید وباخود می غرید که این جوان چرا برمن سبقت گرفته وجای را خالی نمی سازد . درین اثنا شخصی ریش سفیدی وارد صحنه شد وبه گونه معرفت باجنرال مذکور مصافحه واحوال پرسی نمود از وی پرسیدم که این شخص چکاره است ؟ جوابداد که وی جنرال فقیری جنرال امنیت ملی است . دانستم که وی درپست قرار دارد که این همه جنون را از آدرس پست خود آموخته است ، آیا برای جنرال امنیت ملی سزاوار این است که هرکس که درمسیر راهش با او رو در رو شود با این خشونت غیر انسانی برخورد نماید ، بسیار جای تأسف دانستم که عناصر چون جنرال فقیری ارکان مهم دولت آقای کرزی را ساخته اند ، وهیچ ارزش برای قانون وانسانیت قایل نیستند ، وقتی جوان مذکور توسط تیلفون به جای تماس گرفت اندکی جرئت بخود داد واز موترش فرود آمد ونزد آقای جنرال فرعون رفت وعلت دست اندازی از وی پرسید ، درین بار تماشا چیان گرد موتر جنرال فرعون را گرفته بودند وهرکدام به نوبه خویش اظهار داشتند : جناب جنرال صاحب ! تخطی از جناب خود شما بود مگر این جوان چه تقصیری داشت که اورا زیر بار لت وکوب گرفتی ، بنده هم بخود جرئت داده ودرحالی که از وحشت جنرال صاحب درخود می لرزیدم حرفهای نیز به وی گفتم که این اعتراض تماشاچیان اندکی از خشم وخشونت جنرال فرعون کاست واورا نرم تر ساخت . وبا خیرخواهی عده ای جناب جنرال صاحب از اذیت وباز داشتی جوان صرفنظر نمود وراه خود درپیش گرفت ورفت . سوال اینجاست جناب جنرال فرعون ! مگر فرق میان تو وطالب چیست که بدون هیچ مبرر وخلاف همه ارزشهای انسانی وقانونی دست بی عزتی برجوانی که هیچ اشتباهی نداشته است دراز کنی ، به جرم اینکه درصف تانک تیل درنوبت خود ایستاده وبنزین می گیرد . اگر ارکان دولت کرزی صاحب را هم چو اشخاص بی هویت وفاقد انسانیت فرا گرفته باشند به یقین می توان گفت که اینده این کشور بدست دیگران خواهد بود . امیدواریم که این خاطره اربابان قدرت را متوجه مسئولیت های انسانی شان ساخته ودر اوج قدرت از گرفت الله بی خبر نباشند . مسئول امنیت باید اشخاص وزین چیز فهم بادرک وگذشت باشند وباید نمونه والگوی باشند که افراد ملت به کاردانی وخرد آنها در خود ببالند نه اینکه چون دیوانگان پول وقدرت مردمان ضعیف را لگد مال کنند . حقجو