Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 79640

رابطۀ ثبات سیاسی و فساد در افغانستان

7 جنوری 2014, 21:11, توسط پرویز "بهمن"

کدام آهــن دلش آموخت این آییــــــن عیـــــاری
کز اول چون برون آمد ره شب زنده داران زد
«حافظ»
عیاروار گذرکرد ،عیاروار زندگی کرد خادم دین رسول الله،امیرحبیب الله خان کلکانی را می گویم.
امیر،مردی ازتبار عیاران خراسان بود،ازتبار مردان همچون سمک عیار. رهزنان بزدل نمی توانند مدعی تاج وتخت شوند،عیاران شیردلی مثل حبیب الله خان کلکانی سودای سربالا داشتند.
مررسن را نیست جرمی ای عنود
چــــون تراســــــودای سربالانبود
«مولانا»
کلکانی سودای سربالا داشت .هنگامی که برمسند فرمانروایی این سرزمین یعنی خراسان تکیه زد همتباران تاجیک او دربخش های وسیع از آسیای مرکزی با دولت نوبنیاد شوروی درنبرد بودند،همان جریان های ملیءاسلامی که به ناروا "باسمچ"(دزد)خوانده شدند .توجه می فرمایید که برادران او را در آسیائی مرکزی هم دزد می خواندند . به زبان دیگر این نام را استخبارات شوروی بر همه ی آزادی خواهان تاجیک در آن سال ها گذارده بود .نویسندگان سقاوی دوم همان فرمایشات استخبارات شوروی را نشخوارکرده اند .
"رسولوف"مسوول کل استخبارات شوروی در آسیای مرکزی، به استالین گزارش داده بود که حبیب الله کلکانی یک تاجیک است اگر در قدرت باقی بماند تاجیک ها دولت شوروی را درسراسر آسیای مرکزی با خطر بزرگ مواجه می سازند. درجلسه کمیته مرکزی حزب کمونیست شوروی در کرملین به امیرقبلی اشاره شده بودءبه امیر امان الله خان .
منظور رسولوف این بوده که امیرامان الله خان تقاضای آزادی خواهان آسیای مرکزی و مبارزان ومجاهدان بخارایی را به ویژه برای نبرد با اتحاد شوروی رد کرده بود پس بهتراست آدم دیگری از تبار و قبیله ی امیرامان الله خان به قدرت برسد و امیر حبیب الله خان کلکانی تاجیک باید سرنگون شود در یکی از شماره های روزنامه ی پراودا،ارگان حزب کمونیست شوروی سال ۱۹۲۲میلادی به این ماجرا اشاره هایی شده است. باتوجه به گزارش رسولوف، کلکانی با دو دشمن قدرتمند روبرو بوده است:اتحادجماهیرشوروی وبریتانیای کبیر. هردو دولت قدرتمند برای درهم شکستن این مرد عیار آزادی خواه دست به دست هم داده بودند هرچند که پولیاک و ریسر دانشمندان روس جنبش حبیب الله خان کلکانی را جنبش دهقانی،عدالت خواهانه وحرکت برضد استثمارگرانی که مالیات سنگین بردوش مردمان قهرمان وآزادی خواه شمالی گذارده بودند خوانده اند. با وجود "اتحاد نامقدس" دو قدرت بزرگ حبیب الله خان کلکانی در میدان نبرد شکست نخورد فدای ایمان محکم دینی ی خود دربرابرمهر وامضای مردشیادی بر قرآن کریم شد .طبیعتآ مرد دینداری مثل حبیب الله خان نمی توانست روی مهر و تعهدی که برکتاب آسمانی او شده است باورنکند .
به هرانجام دشمنان بزدل او حتا قبر این مرد بزرگ در ابهام و ناشناسی نگه داشتند تا زیارتگاه دوستدارانش ومردمش نشود .هنوز که هنوزاست از استخوان های درهم شکسته وخاکستر شده ی او هم می هراسند واجازه نمی دهند سنگی بر گور او نوشته شود. یادش گرامی باد .
واما زندگی و ماجرای فرمانده مسعود(قهرمان ملی افغانستان ءمردی از همان تبار)نیازی به شرح وبیان ندارد.خوشبختانه آنقدر فلم ،کتاب،قصه وگزارش وتصویر از زندگی وکارنامه ی پرافتخار او در اختیار ما قراردارد که هیچ خصمی و عدویی نمی تواند آنهارا پنهان کند واز صفحه ی تاریخ بزداید حتا نویسندگان سقاوی دوم .چرا که بقول مولانای بزرگ بلخ: آفتاب آمد دلیل آفتاب .
برگرفته ازصفحه فیسبوک داکترلطیف پدرام .

جستجو در کابل پرس