Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 80298

نگاهی به دشنامنامه هارون امیرزاده به آدرس خلق اوزبیگ

3 فبروری 2014, 17:48, توسط روحین شمال

درود و ارج به تقلا و كوشش جناب داكتر صاحب كه همت شان منوطى است براى قدردانى و سپاس؛
اين ارجمندى بنام اميرزاده كه بنده كدام شناختى قبلى با نبشته هايشان ندارم در همين چند روز گذشته يى كه صف بندى هاى انتخاباتى شكل و شيرازه گرفت خيلى فعال شدند، وقتى نبشته هاى اين "والا مقام" را خواندم يكى از مسايلى كه از لابلاى كلمات ايشان واله ميكرد همانا يك نوعى از حسادت، بغض و مشكل هضم كردن مسلهء بود كه شما در بالا به آن اشاره كرديد. اين ها نوعى از انسانهايى اند كه گويا مآب مترقى دارند از ژست هاى اكادميك و معمول در سطوح بالاى اجتماعى روز استفاده ميكنند از "منديلا" جهت مبارزاتش براى برابرى و همپذيرى تقدير ميكنند كه به يكى از به اصطلاح اكت هاى مود روز شده، ولى در عقب اين قيافه هاى دموكراتيك مغز هاى پوسيده و آگنده از برترى جويى هاى نژادى، تاريخى و فكرى ميباشد. اين ها از همان تخيلگران و خواب آلوده هاى قرن بيست اند كه هنوز به تيورى مضحك و بى بنيه به اصطلاح "آريايى" كه هتلر جهت اهداف سياسى خويش استفاده ميكرد مانند چسپيدن كور به اعصايش به آن تخيل چنان چسپيده اند كه با گذشت همه اين زمان هنوز مصروف نشخوار كردن آن اند. گذشت زمان تغير افكار و شرايط روز و گنجايش پذيرش آن ماوراى مغز هاى منجمد و ديكته شده ايشان است. يكى از دسترخوانى هاى اين شهزاده آريايى چندى قبل دست و دهن جنباند و چرندانه خويش را به شكل خيلى عجولانه، طفلانه، بدون هيچگونه مطالعه قبلى كه حداقل همقماشان خودش را ميتوانست تا حدى متقاعد كند (گرچه آنها حتا به جفن هاى بى اساسى هم اگر به مطابقت به سليقه هايشان باشد ارج ميگذارند) دست به تارخ نگارى زد و خواست غبارى باشد در زمانى كه ما با فايبر هاى نورى زندگى ميكنيم، و هى تقلا و جانكنى داشت كه (تركتبار وجود ندارد، باز هم ميگويم تركتبار وجود ندارد و ....) اين كه تركتبار وجود ندارد و يا ما كله خام ايم اينها همه هزيانگويى ها نشانه دردى است كه از جايى ديگرى جولان دارد، شبيه به آن فكاهى كه درد در گلو است و اداعاى درد در جاى ديگر. براى اين زليل صفتان بادارى پشتونها جا افتاده و هر سنگ آسيابى را كه بالايشان بچرخانند آهى از نهان نميآرند ولى چطور يك ازبيك از اين ها جلوتر برود!؟ اين است همه درد ايشان، تاريخ نه چندان دور گواه اين ادعا است، در زمان جناب ربانى مبتذلترين احزاب كه بيست نفر اعضا نداشت مورد تاييد ايشان بود مخصوصاً كه از قوم بادارانشان باشد ولى جنبش كه مليونها انسان يا اعضايش بود و يا تحت قلمروى آن بود مورد تاييد شان نبود و تا اخير كوشش كردند كه جنبش را به رسميت نشناسند و همان پروفيسور ربانى در مقابل مليونها انسان شمال كه همه مسلمان و در بين ايشان تاجيك، هزاره، ازبيك، تركمن، پشتون و... بود اعلان جهاد كرد. زمانيكه قوم بادارانشان يعنى طالبان كابل را از نزد شان گرفت همان پروفيسور چهار دست و پا آمد در سالنگ نزد همان كله خام به فرموده آن شهزاده "آريايى" جناب امير زاده آمده زانو زد، آرشيف انترنت در خدمت همه است جهت تصديق اين گفته. جلسه بن كه شما از آن ياد كرديد نيز همچنان بود كه انسانهاى متملق كه زبونى را تحفه طبعيى خويش ميدانند سراپا قرص تمام دولت را دادند به بادارانشان، و زمانى كه درد شان از حد ميگذرد با ياوه سرايى و مانند الاغ مست شده به هر طرف مشت و لگد ميندازند و نميدانند درد خويش را كجا التيام بخشند. به اين نونهالان دنياى سياست كه درس سياسى را در جاده هاى منحنى و كانونهاى تخيلى آموختند بايد گوشزد كرد كه ازبيگ آن قومى است كه تاريخ ها را دوباره نوشته و به نسلهاى مختلف انسان تاريخ و هويت بنا كرده، تنها مناره هاى كه امروز در قلمور هاى سياسى مختلفى با متانت استوار اند بزرگى ازبيگ را خيلى خوب و به شكل واقعيتگرانه اش بيان ميكند و تاريخ ازبيگ مانند بعضى ها بر اساس تخيل و شعر بنا نشده. و اگر از استقامت او در مقابل ظلم و ستم زبان برانيم، تبعيضى كه در مقابل ازبيگ در دو سده گذشته اجرا شد از آن چنان پخته يى از كوره بر آمده ساخت كه به خيز جست هاى اين طفلكان تازه آشنا شده با دنيايى سياسى اصلاً وقعى نميگذارد. "آمر صاحب من يك تار موى شما را با هزار تاى اينها برابر نميكنم" اين از گفته هاى به قول اميرزاده آن پاده وان است كه به قهرمانشان در زمانى كه طالب او را با آن پروفيسور شان از كابل رانده بود. لذا به تخيلگراهاى حسود و پيش پا بين يك مشوره بايد داد كه، اگر براى كانديد دلخواه تان تبليغ ميكنيد به مانند همان نيكتايى هايتان كه گويا نمونه مدرن بودن شماست با در نظر داشت و پذيرش اين اصل كه تفاوت ها وجود دارد و هركه حق انتخاب خويش را دارد. انتخاب مورد نظر خود رابدون توهين و دشنام به كسى تبليغ كنيد تا حد اقل اصل دموكراسى و نان نمكى را كه از بزركمنشى كشور هاى غربى تناول ميكنيد حلال كرده باشيد، اما يك چيز را بايد واضح بگوييم كه اگر اينها فكر ميكنند با اين رجز نامه ها و چرنديات ميتوانند ازبيك ها را تحت تاثير قرار دهند، خيلى بى جا، بدون سنجش و نا عاقلانه حساب هاى خويش را كرده اند.

جستجو در کابل پرس