Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 80418

نگاهی به دشنامنامه هارون امیرزاده به آدرس خلق اوزبیگ

7 فبروری 2014, 12:36, توسط امضا محفوظ

از نویسندگان این گونه اراجیف باید باید پرسیده شود که چرا اینگونه کین توزانه و خصمانه می نویسند و میخواهند در بین دو خلق بزرگ و نجیب اوزبیک و تاجک که طی صدها سال برادروار در کنا هم زیسته و با احترام گذاری به تاریخ و فرهنگ یکدیگر برای سایر ملل منطقه نمونۀ مثال بوده اند، آتش نفاق و دشمنی بر افروزند.

من به این برادر تورک ستیز میگویم، بیائید قرن پانزدهم را که دورۀ رنسانس شرق است به یاد بیاوریم. درین دورۀ طلایی مولانا عبد الرحمان جامی و امیر عیشیر نوایی به صفت دونمایندۀ بزرگ و برحق خلقهای اوزبیک و تاجک عالیترین ممثل دوستی و برادری این دو ملت کبیر بودند و همه را به دوستی و برادری فرا میخواندند. هرچند وجود داشتند عناصرانگشت شمارمتعصب و تنگ نظری که مانند شما سرود گوشخراش دشمنی و خصومت را زمزمه میکردند و مدعی بودند که زبان تورکی قدرت افادۀ تخیلات لطیف و ظرفیت حمل اندیشه های فلسفی عمیق را ندارد، بنابرآن باید این زبان درکنار گذاشته شود.

چون این ادعا کاملا بی مایه و جاهلانه بود، امیر کبیر علیشیر نوایی با آثار علمی و ادبی ماندگار خود عملا و نظرا بر روی آن خط بطلان کشید و با نوشتن کتاب علمی “محاکمةاللغتین” خود زبان و شعر فارسی و تورکی را در مقام مقایسه باهم قرارداد و وسعت ساحۀ افادۀ صور خیال و تصویر افکار بلند و اندیشه های لطیف انسانی را در زبان تورکی به اثبات رسانید و علاوه بر دیوان فانی و قصیده های معروف خود در زبان فارسی، همطراز با آثار شاعران نام آور فارسی سرا چون نظامی گنجوی و امیر خسرو دهلوی، شاهکارهای بزرگ و جاودانی چون “خمسه” تورکی را برشتۀ نظم کشید که مولانا عبدالرحمن جامی این شاعر و دانشمند واقعبین در “اسکندرنامۀ” خود آنرا چنین ارزیابی می نماید:

به ترکی زبان نقشی آمد عجب

که جادو دمان را بود مهر لب

ببخشید برفارسی گوهران

به نظم دری در نظم آوران

که گر بودی آن هم به نظم دری

نماندی مجال سخن گستری

به میزان آن نظم معجز نظام

نظامی که بودی و خسرو کدام

این جواب قاطع و دندان شکن جامی به منکران زبان ملت برادران شان تورکی تباران همان وقت بود. علاوه بر آن حضرت جامی دو غزل زیبا در زبان تورکی اوزبیکی دارد که بازگو کنندۀ مناسبات دوستانه و برادرانه میان تاجکها و اوزبیکها میباشد که ما طور نمونه مطلع و مقطع یکی از آن دوغزل جامی را که به شکل شیر و شکر سروده شده می آوریم:

ای لبت پرخنده و چشم سیاهت مست خواب

ایککی زلفینگ آره سیده آی یوزینگ دور آفتاب

بندۀ “جامی” غلامت گرچه افلاطون بود،

اسره گیل، یا سقله گیل، یا سات و یا بیرگیل جواب

جستجو در کابل پرس