فكر كنم كه نويسندهء مقاله بيش از آنچه هستند خود را مهم جلوه ميدهند، كسيكه در روزنامهء انيس كار كرده وژور ناليست بوده وكيل داد گستري بوده اما تا حال " انتقاد" را انطقاد مي نويسد وده ها غلطي إملائي ديگر فكر نكنم كه اين داستان درست باشد، حدس ميزنم كه مشكل همكاران شان هم بخاطر همين بيسوادي شان باشد كه ايشان با اين همه أغلاط إملائي خواهان نشستن در كرسي هاي بلند تر را دارند ولي با مخالفت همكاران شان مواجه شده اند ، بنابرين نويسنده حالا آن مخالفت ها را ميخواهد با رنگ ولعاب حقوقي وجنايي پيشكش مقامات سازمان ملل كند تا به دريافت پناهنده گي در كدام كشور غربي موفق گردند، اما اشتباه ميكنند، اين همه مشكلاتي را كه من خواندم تنها مشكل ايشان نيست بلكه همهء شهروندان افغانستان ازين مشكل رنج مي برند آيا همه بايد ترك وطن كنند؟ پس آن احساس وطندوستي وفدا كاري بخاطر وطن در كجا ماند؟
فكر كنم كه نويسندهء مقاله بيش از آنچه هستند خود را مهم جلوه ميدهند، كسيكه در روزنامهء انيس كار كرده وژور ناليست بوده وكيل داد گستري بوده اما تا حال " انتقاد" را انطقاد مي نويسد وده ها غلطي إملائي ديگر فكر نكنم كه اين داستان درست باشد، حدس ميزنم كه مشكل همكاران شان هم بخاطر همين بيسوادي شان باشد كه ايشان با اين همه أغلاط إملائي خواهان نشستن در كرسي هاي بلند تر را دارند ولي با مخالفت همكاران شان مواجه شده اند ، بنابرين نويسنده حالا آن مخالفت ها را ميخواهد با رنگ ولعاب حقوقي وجنايي پيشكش مقامات سازمان ملل كند تا به دريافت پناهنده گي در كدام كشور غربي موفق گردند، اما اشتباه ميكنند، اين همه مشكلاتي را كه من خواندم تنها مشكل ايشان نيست بلكه همهء شهروندان افغانستان ازين مشكل رنج مي برند آيا همه بايد ترك وطن كنند؟ پس آن احساس وطندوستي وفدا كاري بخاطر وطن در كجا ماند؟