Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 81275

غث و سمین های هزاره گرایی

23 مارچ 2014, 15:26

اقاي محترم حفيظ جان ببخش از اينكه بخش هاي از تحرير شما را به فكر خودم اصلاح نموده مجددا تحرير داشتم!
٩٠ فيصد مذهب دينم تظاهر يا تقيه است چگونه ميتوانم در گفتارها، رفتارها و برخوردها با یک دیگر دچار دورویی و تظاهر نباشم
غلات هستيم و در باره هر موضوعی بسیار اغراق آمیز صحبت کرده و برای قبولاندنش از قسم و آیه و حدیثی كه مصرف داخلي مذهب دارد استفاده مينماييم
به نظر من این همه ناهنجاری های اجتماعی منشا در تضاد باور هاي ما داشته به طور مثال باور داريم علي يك سلحشور است و در عين زمان به صورت غير مستقيم مي پذيريم او يك بي غيرت و سيل بيني است چگونه به شكم زنش بزنند و او باغيرت تمام نظاره گر باشد، در نهج البلاغه از علي داريم اينكه علي را همان شوراي قبلي مسلمين براي خدمت به امت اسلامي تعيين نموده ولي تعيين خدمت اورا خدايي ميدانيم، در نهج البلاغه از علي داريم اينكه علي ميگويد ايكاش خلق نمي شد (تا چنين مسول نمي گرديد) ولي در عين حال اورا معصوم (به دور از هر نوع گناه ) ميدانيم، در تاريخ اگر خوانده باشيد علي من كاملا معتقد به عصمت را بعد از جنگ صفين زنده سوختاند ولي من امروز تسليم عقيده عصمت براي اويم،
از اعماق قلبم از شما متشكرم وقتي بخش تحرير شما (ناگفته پیداست که در این اواخر هزاره ها -آگاهانه یا نا آگاهانه- شدیداً شیفته "ناسیونالیزم کورهزارگی" شده اند. البته نگفته پیداست که این امر آن ها را به شدت آسیب پذیر و شکننده ساخته است . به گونه ای که در کشتارهای غیر انسانی هزاره ها به ویژه در کویته، مشاهده می شود که هیچ غیر هزاره ای با ما حتی همدردی لفظی هم نمی کند. دلیل آن نیز روشن است و آن اتکا ما به ناسیونالیزم کور و درگیری با سایر اقوام تا سرحد دشمنی است. از این آتشی که ما به نام "قوم" و "هزاره" روشن کرده ایم دودش تنها به چشم خود ما می رود.) را خواندم
اگر ما عقل گرايي و تغیر مذهب را در خود راه ندهیم و ان سبب گردد معیارهای سازنده ای همانند تفاهم با اقوام دیگر را در خود ایجاد نماييم، دوام كامل فرهنگی ما قطعی خواهد بود. منطقی نیست که ما همه را خائن، دشمن و ستون پنجم ... بخوانیم، آنگاه از آن ها توقع همدردی وهمدلی و یا همکاری در عرصه های مختلف را نیز داشته باشیم. برای بیرون رفت از این بینش خانمان سوز، کمترین و اساسی ترین کار بیرون رفتن از "هزاره گرایی کور" و گراییدن به "منافع معقول همه انسان ها از جمله هزاره" به عنوان یک انسان است.
اينكه نوشتي (البته بیشتر افرادی که در هویت تاریخی، فرهنگی و فکری خود چیزی برای افتخار ندارند، معمولاً علمبردار چنین غائله هایی می شوند والاّ کسانی که هویت انسانی و آموزه های اخلاقی، فرهنگی و ارزشی برای خود داشته باشد هرگز خود را مقید به مقوله هایی از این نوع نمی کند...) مني كه معتقدم هر گناهي در حق هر انساني نمايم كافيست براي بخشش خود در دهه عاشورا يك قطره اشك از روي تظاهر هم كه شده براي امام حسين بريزم، گناهانم بخشيده خواهد شد، چگونه ميتوانم در جستجوي انسان بودن سالم از جمله ضرر نرسان باشم؟
با احترام زياد به شما محترم و تشكر از اينكه تحرير داشتي (راه بیرون رفت از این معضلات به نظر این قلم تغییر در باورها وطرز نگرش بر اساس ضرورت های زمانی ومکانی است. همچنین اعتراف درباب قصور و کوتاهی هایی که انجام می دهیم و یا عیوبی که داریم و کارکردن برای رفع یا بهبود آن ها. ارتقای سطح آگاهی عامه برای تغییر در معیارهای اجتماعی مثلاً از شیخ و ملا و حاجی وزوار به درست اندیشیدن و درست برگزیدن. تعدیل در فرهنگ فاتحه یا مرده داری و ارج گذاشتن زنده ها. ایجاد رابطه منطقی با سایر وطندارها براساس احترام متقابل. قدردانی از شخصیت های فرهنگی و ادبی بر اساس اهلیت نه قومیت. بررسی کمبودها و ایجاد برنامه های کوتاه مدت و دراز مدت برای اهداف متذکره.)
با احترام
انسان عقل گراي هزاره

جستجو در کابل پرس