كاظم جان نوشتيد (ستمهای حکومتهای اموی و عباسی و حکومتهای اقماری آنان مثل غزنویان بر شیعیان غیر قابل انکار است) از حق گذشتي اينرا بايد در مورد ظلميكه حكومت صفوي طرفدار اشاعه شرك و دروغ دربين امت اسلامي انزمان بود و حالا هم ادامه دارد، مينوشتي نه در مورد حكومت هاي اموي و...
نوشتيد(کمرنگ شدن شخصیت حضرت پیامبر در برابر به فكر دين نشناس تان بزرگان دین) خوب من شيعه صفوي كه عقلم را كنار گذاشته ام حق دارم چنين باشم زيرا در روايات به دروغ داريم اينكه گويا در روز حشر پيامبر بيرون از حريم جنت گير كرده به فاطمه دخترش كه پيشتر از او داخل جنت شده محتاج بوده و ميگويد كه برويد به فاطمه بگوييد كه من اينجا گير كردم تو انجا داخل جنت جاي خوش كردي؟ بيا و به داد من برس.
نوشتيد(تشدید شخصیتگرایی و در مقابل کمرنگ شدن تعالیم دینی. یعنی مردم بیشتر به تجلیل شخصیتهای دینی توجه کنند، تا عمل کردن به تعالیم دینی) بازهم به دروغ روايت داريم اينكه يك قطره اشك براي امام حسين بريزيم، جنتي هستيم، با چنين باور غلط ديگر منطقي براي اجراي عبادات و تعاليم در نزدم باقي مي ماند؟
نوشتيد ( کمرنگ شدن نقش عالمان و متفکران دین و در مقابل پررنگ شدن گروههای تبلیغی مثل مداحان و ذاکران اهل بیت) با اين روايات كه هر كدام به دليل ساختگي بودن يا موضوعي بودن در تضاد با همديگر قرار ميگيرند، چگونه ميتوانيد ادعاي داشتن متفكران دين را نماييد؟ و بعد از ان مدعي داشتن رنگ بر كار انها باشيد؟
نوشتيد ( کمرنگ شدن قرآن و پررنگ شدن روایات، حتی اگر روایات معتبری نباشد) خوب وقتي بيشتر از ٢٠ بار به دروغ از جمله از امام جعفر صادق روايت داشته باشم اينكه يك آيه از قران فعلي در قران فاطمه نيست، چگونه ميتوانم روايات نا معتبر را به قران ترجيع ندهم؟
كاظم جان اميد است بار بعدي كه مقاله مينوشتي اسلام اورده و ديگر از دشمني با انسان مسلمان دست برداشته فريب ندهي در غير ان خسر دنيا و آخرت شده، روز حشر روز بدي براي شما خواهد بود. اميد مسلمان واقعي شوي.
با احترام
انسان عقلگراي هزاره
كاظم جان نوشتيد (ستمهای حکومتهای اموی و عباسی و حکومتهای اقماری آنان مثل غزنویان بر شیعیان غیر قابل انکار است) از حق گذشتي اينرا بايد در مورد ظلميكه حكومت صفوي طرفدار اشاعه شرك و دروغ دربين امت اسلامي انزمان بود و حالا هم ادامه دارد، مينوشتي نه در مورد حكومت هاي اموي و...
نوشتيد(کمرنگ شدن شخصیت حضرت پیامبر در برابر به فكر دين نشناس تان بزرگان دین) خوب من شيعه صفوي كه عقلم را كنار گذاشته ام حق دارم چنين باشم زيرا در روايات به دروغ داريم اينكه گويا در روز حشر پيامبر بيرون از حريم جنت گير كرده به فاطمه دخترش كه پيشتر از او داخل جنت شده محتاج بوده و ميگويد كه برويد به فاطمه بگوييد كه من اينجا گير كردم تو انجا داخل جنت جاي خوش كردي؟ بيا و به داد من برس.
نوشتيد(تشدید شخصیتگرایی و در مقابل کمرنگ شدن تعالیم دینی. یعنی مردم بیشتر به تجلیل شخصیتهای دینی توجه کنند، تا عمل کردن به تعالیم دینی) بازهم به دروغ روايت داريم اينكه يك قطره اشك براي امام حسين بريزيم، جنتي هستيم، با چنين باور غلط ديگر منطقي براي اجراي عبادات و تعاليم در نزدم باقي مي ماند؟
نوشتيد ( کمرنگ شدن نقش عالمان و متفکران دین و در مقابل پررنگ شدن گروههای تبلیغی مثل مداحان و ذاکران اهل بیت) با اين روايات كه هر كدام به دليل ساختگي بودن يا موضوعي بودن در تضاد با همديگر قرار ميگيرند، چگونه ميتوانيد ادعاي داشتن متفكران دين را نماييد؟ و بعد از ان مدعي داشتن رنگ بر كار انها باشيد؟
نوشتيد ( کمرنگ شدن قرآن و پررنگ شدن روایات، حتی اگر روایات معتبری نباشد) خوب وقتي بيشتر از ٢٠ بار به دروغ از جمله از امام جعفر صادق روايت داشته باشم اينكه يك آيه از قران فعلي در قران فاطمه نيست، چگونه ميتوانم روايات نا معتبر را به قران ترجيع ندهم؟
كاظم جان اميد است بار بعدي كه مقاله مينوشتي اسلام اورده و ديگر از دشمني با انسان مسلمان دست برداشته فريب ندهي در غير ان خسر دنيا و آخرت شده، روز حشر روز بدي براي شما خواهد بود. اميد مسلمان واقعي شوي.
با احترام
انسان عقلگراي هزاره