Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 39505

جشنواره راه ابریشم در بامیان باستان

29 جولای 2010, 09:37, توسط khorasan

" پیشنهاد هایی برای جلوگیری از سقاوی سوم و پاسداری از یگانگی ملی و تمامیت ارضی اوغانستان "

علم جامعه شناسی ، فراز و نشیب زنده گی عملی روزمره و شرایط سیاسی ، نظامی و اقتصادی و افزون بر آن مداخله گری های خارجی ، روشن می سازد که اقلیت های قومی و مدعیان حقوق آنها ، تاب تحمل شرایط بحرانی و توان مبارزه با آن را ندارند . بعضی اوقات این گونه هم می شود که اقلیت ها و مدعیان حقوق ایشان فرصت طلبی می کنند و هرطرفی که یک روشنایی را ببینند و منافع شان ایجاب کند به همان سو خود را پرتاب می کنند و منافع شخصی و گروه اقلیت قومی خود را بر منافع ملی ترجیع می دهند . هر زمانی که بالای یک جامعه از خارج تجاوز صورت می گیرد ، فشار و خطر زیاد متوجه قوم اصلی و اساسی آن جامعه می باشد. قوم اکثریت در هر جامعه و هر کشور حیثیت مرکز ثقل و سرچشمه اساسی حاکمیت آن جامعه و کشور را می داشته باشد . هنگامی که مرکز ثقل یک اجتماع انسانی ازبین برود ، آن اجتماع نظم و هماهنگی خویش را از دست می دهد . یکی از هدف های بزرگ قدرت های خارجی همین است که یک جامعه یی را که میخواهند مورد تجاوز قرار دهند ، باید بی ثبات و کم توان سازند و هرج و مرج عمومی را در آن حاکم گردانند ، چون آنگاه می توانند دام فریبنده ی خویش را پهن نمایند . هرگاه در یک جامعه به جای و مقام عنصر طبیعی ، حقوقی و قانونی حاکمیت اجتماعی ، عنصر مصنوعی و ساختگی نصب شود ، در آن جامعه خود حاکمیت اجتماعی دچار بحران و تشتت و از هم پاشیده گی می گردد . در تاریخ معاصر کشور ما ، سه بار به شکل غیر طبیعی و به همکاری و کومک بیگانگان برای جدا ساختن حاکمیت سیاسی از سرچشمه های اصلی آن و سپردن آن به یک سرچشمه ی مصنوعی و ساختگی تلاش و کوشش شده است . هرچند که آن کوشش ها هرسه بار به ناکامی انجامید ، اما هر بار آن فاجعه های برای کشور ما چنان زیان های رساند که جبران آن کار و تلاش توانفرسا را طلب می کرد و طلب می کند. هر باری که آن فاجعه ها روی داد ، کشور ما دهها و صد ها سال از کشور های دیگر و از تمدن جهانی به عقب انداخته شد و به حیثیت و شخصیت حقوقی اوغانستان عزیر در جهان صدمه های بزرگ وارد کرد.

در تاریخ معاصر کشور ما ، تغییر مصنوعی و کین توزانه ی حاکمیت ، بار نخست در سال 1307 هجری خورشیدی به همکاری و پشتیبانی و مداخله مستقیم انگلیس ها و با حمایت ارتجاع داخلی ، حبیب الله کلکانی ( بچه سقاو ) که یک دزد و رهزن و داله مار بود ، در اوغانستان روی کار آورده شد و تمام آرزو های ایجاد یک تمدن نوین در کشور ما به نا امیدی بدل گشت . انگلیس ها در واقع از طریق روی کار آوردن بچه سقاو انتقام شکست های خود را از اوغان ها گرفتند و اوغانستان را از تمدن جهانی و دست آورد های فرهنگی محروم ساختند. فاجعه ی به قدرت رسیدن و حاکمیت بچه ی سقاو صرف 9 ماه دوام کرد ، اما در آن 9 ماه تمام کشور ما به رنج های نا امنی ، تباهی ، بحران ، بدبختی و بی فرهنگی گرفتار شد . نزدیک بود که بازسازی تمامیت و یگانگی اوغانستان هم با موانع بزرگ روبرو گردد . آن فاجعه و مصیبت مرگبار حاکمیت سقاوی توسط غازی های اوغان و نیرو های راستین میهنی و آنانی که به سرچشمه اصلی اراده و حاکمیت ملی تعلق داشتند خاتمه یافت و اوغانستان باز به شاهراه های تمدن جهانی و ترقی و زنده گی قانونی گام نهاد

جستجو در کابل پرس