Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 39604

خروج سربازان هلندی، تبریک طالبان به مردم هلند و تظاهرات علیه نیروهای آمریکایی در کابل

1 آگوست 2010, 08:44, توسط khorasan

خراسان

نام سرزمين ما از سده سوم تا نيمه سده 19م خراسان بود. خراسان در زبان پهلوي بمعني برآمدن آفتاب را گويند، زيرا در پشته ايران همين سرزمين جاي برآمدن آفتاب ميباشد. فخرالدين گرگاني دفتر ويس ورامين در مثنوي دل انگيز پارسي دري سروده، زبان پهلوي را مي دانسته درباره نام خراسان چنين ميگويد:

خوشا جايا بروبوم خراسان درو باش و جهان را مي خور آسان
زبان پهلوي هر کاو شنا سد خراسان آن بود کز وي خور آسد
خورآسد پهلوي باشد خور آيد عراق و پارس را خور زو برآيد
خراسان را بود معني خورآيان کجا از وي خورآيد سوي ايران
چه خوش نامست و چه خوش آب و خاکست زمين و آب و خاکش هر سه پاک است
کتاب مختصري به زبان ارمني هست که آنرا به موسي خورني مورخ ارمني سده پنجم ميلادي نسبت داده اند، ولي از مطالب آن پيداست که در دوره هاي پسين نوشته شده و بنياد آن بر جغرافياي بطلميوس است که پشته ايران را به چهار کوست بخش کرده است: کوست خوروران در مغرب، کوست نيمروز در جنوب، کوست خراسان در مشرق، کوست کاپکو در شمال همين مولف کوست خراسان را از همدان و کومش تا مرو رود. و هرو و کاتاشان (هرات و پوشنگ) بژين (افشين و غرجستان) تالکان (تالقان) گوزگانان، اندراب، وست (خوست) هروم (سمنگان) زمب (زم) پيرو زنچير (تخارستان) ورجان (ولوالج) بهلي باميک (بلخ باميک) شيري باميکان (باميان) ميداند.
يک رساله کوچک جغرافيا به زبان پهلوي بنام شهرستانهاي ايران است که در دوره عباسيان نوشته شده و در آن کوست خراسان را از کومش و گرگان و کاين (قاين) تا سمرکند (سمرقند) بلخ نساميک امتداد ميدهد. عبدالخي بن ضحاک گرديزي مورخ دوره غزنوي نام خراسان را تا زمان اردشير بابکان پيش ميبرد و ميگويد: «و پيش ازوي اسبهبد، (اسپهبد) جهان يکي بودي، اوچهار اسبهبد کرد نخستين اسبهبد خراسان دوديگر خوربران اصبهبدسوي مغرب اورا داد. و سديگر نيمروزان اصبهبد و ناحيت جنوب اورا داد و چهارم آذربايجان اصبهبد و ناحيت شمال او را داد» و پس از آن دربارة خراسان ميگويد: «و اردشير مر خراسان را چهار مرزبان کرد: يکي مرزبان و مروشايگان و دوم مرزبان بلخ و تخارستان، و سوم مرزبان ماوراءالنهر (فرارود)، و چهارم مرزبان هرات و پوشنگ و بادغيس».
درباره اينکه نام خراسان بر همين سرزمين امروزي ما گفته ميشده و شامل تمام اين سرزمين بوده است اسنادي است، که در مسکوکات هفتاليان اين پادشاهان را خراسان خواتا و يعني خراسان خداي نوشته اند، و باز هم در يکي از مسکوکات زبان پهلوي «تگين خراسان شاه» ديده ميشود، که به رخ ديگر همين سکه هيکل نيم تنه مادينه اي است که دور رخش هاله نور نقش بسته است، و شايد که اين نماد ويژه فرة خراسان باشد و عين همين شکل را خسرو دوم ساساني به اميد گرفتن خراسان از دست هفتاليان در حدود 613م ضرب کرده است. بر يکي از مسکوکات زبان پهلوي «خوره اپزوت» (فره افزود) و به رخ ديگران «هپتلف خواتا» و مرتان شاه که نام يکي از شاهان هفتلي است نقش شده است. و به قول اونوالا، در يک چهارم سده هفتم ميلادي خويشتن را در زابلستان يفتل شاه خوانده بود، و ممکن است انديشه کرد که هيکل نيم تنه مادينه و هاله نور نماد ويژه فرة خراسان باشد
http://tajikmedia.com/index.ph...
ادامه مطلب...

جستجو در کابل پرس