Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 18589

کهنه گرایی با ادعای نوگرایی!

17 آگوست 2008, 13:41, توسط نیک اندیش

جناب میرهزار ودیگر قضاوتگران راستی ونه دروغین را درود میفرستم!من گوش به آواز وچشم به راه آنم که این آقای میرهزار، یک نقدی بر وضع وحالات وچگونگی فرهنگی وتاریخی سرزمین افغانستان، از دوره احمد خان الی کرزی خان بکند وبعدآ برگویندگان شعرونثر زبان فارسی دری در شرایط خاص دست یافتن به رشد دانش وآموزش مناسب، ستیز کنند وملامتی را بگردن این راهروان عرصه شعر بگذارند. درغیرآن انسان که جامعه وشرایط بینشگرایی وریشه پیوندی همبودگاهش را نشناسد وبرباشندگانش اراد بگیرد، به نظرمن بی انصافی ویا کمزدن داشته هایست که با هزاران خونابه بدست آمده اند. درکشوریکه گفتن واژه زبانش جرم پنداشته شود، رشد زبانی وگسترش فرهنگ نوزایی را چگونه منتظر باید باشیم؟ درکشوریکه دوصد پنجا سال تحت رهبری بینش قبیله گرایی قرار داشته باشد وپروانه بیان راستی ورشد فرهنگی برای شهروندانش داده نشود وهمه راجامه بقد قبیله گرایان وفرهنگ پاره پاره شده قبیله ی بدوزند، بازهم به جستار استادان خودکوش وخود یاب جستجوگری این زبان درود باید گفت که با صدها مشکیلات تعصبی در برابر زورگویان ایستادند وکم خویش را برای نسل امروزی بیادگار ماندند. من هم به این عقیده هستم که سرایش سرود، یا هنرمندانه باشد ویاپرده درانه بسوی راستی ! سرودیکه با جسارت بیانگر نا بسامانی ویا حقیقت یک جامعه نباشد، در دل مردم آن جامعه نمی نشیند. البته استاد رویین، با سرودهایش یک بخش دردمند جامعه را بیدارمیکند وتا حد امکان کوشش نموده است که، درد پنهان شده ای جامعه مارا در سرودهایش بگنجاند وبه خوانندگانش تقدیم نماید. اینکه کسانی بنام کمال فاریابی ویا حمید کوشانی، می آیند ومغرضانه به قضاوت می نشینند، درد دیگریست که در گفتن راستی استاد رویین رخ میدهد واز بیان شیوا وگفتن حقیقت بیدارگر استاد رویین این کسان بجوش آمده اند وبجای اینکه خود الترناتیف کمبودیهای استاد رویین شوند، فورآ نام از برادر واندیشه رویین میبرند که چگونه می اندیشد ودر بلغاریا دست به چه کارها زدوه ویا میزند. این ترس وهراس بدبینان استاد رویین، بیانگر بینش نیکو وکارکردیست که چندین دهه با شناخت وجایبش در عرصه ادب و رسالتش نسبت به فرهنگ وانسان آن سرزمین، بجا آورده است. به رویین خورده گرفته اندکه از خراسان وفرهنگ اصیل نام برده است ، من با صراحت میگویم که شما سالهای سال در لجنزار دروغهای شاخدار، با غرور کاذبانه زیست کرده اید ونه خود را میشناسید ونه جامعه ونه از تاریخ راستین سرمین خویش خبر دارید ونه نامیکه امروز مایه حقارت شده است، مفهومی در بن وکله خویش قرار داده اید. بردروغ بالیدن تمسخور آوراست ویا حقیقت تاریخ پنهان شده را بیان کردن؟ یکی نقد بر بیان سرود است ویکی نقد بر واقعیت های زمانی ومکانی که ما تا امروز گرفتاری بسیار ننگ آور با این دروغها داریم وتا زمانیکه حامیان این دروغ باوری در سرزمین ما هستند وتلقینگرایان خود بیگانه شده دست آنهارا میگیرند ومصلحت انتزاعی برخود روا میدارند، افشانندگی بر ما دیگر نخواهد تابید. ما همان مغزی خواهیم بود که درمناقشه بجای تفکر انسانی وباز سازی فرهنگی ورشد اقتصادی، بسر خواهیم برد وهرکسیکه پیشرونده باشد، از پایش میگیریم که مبادا ازمیدان قبیله گرایی بدر اید. خوب اقای میرهزار گرامی ! شما خود قضاوت نمایید که: در جامعه ایکه بیان واژه مادری جرم پنداشته شود وادآ کنندگان بجرم غیر اسلامی توهین واز وظیفه برکنارشوند، ویا در کشوریکه همه چیز در چوکات تفکر قبیله گرایی ریخته شود وبدیگران در طول تاریخ سرزنش صورت بگیرد وزبان عام مردم در زنجیر دیدگاه قبیله کشیده شود وهمه چیز آنها بنام ملی وافتخار آور جا داده شود وتاریخ جعل وجفا برماگویندگان فارسی دری، تاریخ مباهات وافتخارات وباباها وغازیها تلقین کرده شود وشخصیتهای ما همه دزد وآدمکش وسقو وبینی پچق وکله خام، درکتابهای نوشته ودر مغزهای ما کاریده شود، به این شاعران امروزی خویش آیا افتخار نکنیم وجایش است که شاعران چنین عرصه را با شاعران ایرانی مقایسه نمایید؟ بازهم به سخن پیش گفته ام تآکید میکنم که، برشما ودیگران لازم است که نخست جامعه وشاهان جفا پیشه این سرزمین ودلیل عقب ماندگی کشور خویش را به نقد بگیرید، برای همه باشندگان روشن خواهد گردید که چرا شاعران ما در مقایسه با شاعران همزبانان دیگرما در حوزه های فرهنگی ایران وتاجیکستان واوزبیکستان وهند وپاکستان،کم رشدتر هستند؟ واز جناب کمال فاریابی خواهشمندم که چند بند سروده های خویش را، برای خوانندگان کابل پرس? شامل این صفحه گردانند، تا در روشنایی این بند سروده ها کمبودی وکهنه گرای سرودهای استاد رویین را ما بهتر وروشنتر بشناسیم. وهرکس که دراین راه نقد میکند وبر بینش دیگران از نگاه فرهنگی وسیاسی، میتازد، مستند وبا دلیل بتازد وجاگزین نشان دهد. اگر با واژه خراسان سازگار نیستید، لطفآ اوغان وافغانستان را معنا کرده، ریشه وداشته های افتخار آور تاریخی آنرا برای ما روشن گردانید. قدامت زبان پشتو را نیز از حمید جان کوشانی تمنا دارم که با نمونه کتاب چند صد ساله وشاعران ونویسندگانش برای ما کسانیکه درهیچ متون واژه پشتون را پیش از امان الله خان نیافتیم، مبرهن گردانید، تا سواد شناخت ما نسبت به این زبان ونام این زبان که واژه دانش ودانشگاه را در پهلویش راه نمیدهد، کاملتر شود. اگر کدام پرسشی دراین بخش داشته باشید، من در خدمت شما خواهم بود واز آقا میرهزار خواهشمندم که به پرسشهای من پاسخ بدهند ومن نقد را رد نمیکنم ومایه درست وبهسازی میدانم ولی کمزدن کوششگران راه فرهنگ این زبان به زنجیرکشیده، جرات خرم وخرمیان خرد باخته را بیشتر میسازد وفاشیزم اوغان ملتی را شاخ وبر زیادتر میدهد. تندرست باید.

نیک اندیش

جستجو در کابل پرس