جاسوس خودتان هستید بسم الله خان محمدی و این شما بودید که طالبان را به کابل آوردید!
20 سپتامبر 2014, 13:50, توسط حسن امیری
به بین جناب پرویز بهمن!
همین آقای میر هزار ، که پیهم به اهانت او دست میزنی، به تو اجازه داده، این چرندیات تنظیمی و شورای نظاری را بنویسی؛ همین میر هزار، به ده ها مقاله مبتذل و لاابالی ء تو نیز قبلا فرصت انتشارفراهم کرده بود!
بنگر ، با این که در خارج زندگی میکنی، برابر یک خردل، به آزادی بیان ، عقیده نداری!بسم الله محمدی، یک افسر ماشینی است، مثل بقیه خرد ضابطان ماشینی، این رتبه « ستر جنرال» را که به وی بخشیده ای؛از القابی است که در وقت اشغال امریکا،تصاحب کرده؛ مثل لقب« قهرمانملی» که به مرحوم مسعود داده شده، مثل لقب« بابای ملت»که هفته بعد به حامد کرزی میدهند؛ تو در خارج نشسته ای و قلم را که یک هدیه مقدس است، در خدمت مشتی « جنایتکار جنگی» سپرده ای؛آیا برای تو خوردن نان حلال، پیداکردن آرامش روحی، مثل یک آدم نجیب و شرافتمند، در خارج، اینهمه دشوار است؟
باید خودت را به حیث یک « هرزنویس» تثبیت کنی؟
اما تو که عکس « جعلی» ات راباری عظیم بابک، در لجن نامه « پندار»درج کرد ، گویا دیگر،
نمیتوانی یک « قلمزن عادی» باشی! میخواهی نام پرویز بهمن همراه چند کیلوگرام فحش و دشنام،چند خروار دروغ و دغلی، همراه وهمرکاب باشد!
فرق تو با کامران میر هزاراین است که او جمعی از جنایتکاران جنگی را ، اختلاسگران بانک و دارایی عامه را، متجاوزان به ناموس بشری را،به میز محاکمه می کشاند، اما تو درین بزنگاه،قلم را سپرده ای به و حشی ترین لایه های احساسات درونی ات، به اهریمنی که ترا از جاده« انسانیت» دور میکند و در معبد« خشم و شهوت» زمینگیرت می کنی!
من که تقاضای نشر ویدئوی « بچه بازان» را کرده ام؛ اصلا با نفس این« بچه رقصانی» مخالفت دارم، چه بسم الله مرتکب آن باشد چه اعوذ با الله!
بیا باهم بنگریم در وبسایت های دیگر وضع از چی قرار است،یک آدمی به اسم « ستانیزی» مصاحبهء کرده و گرفتن « جشن استقلال» را در کشوری که تحت اشغال ۴۹ کشور است ،زیر سوال برده است، بر ضد این نظر ( که به نظر من، درست هم است)شخصی به اسم اعظم سیستانی، یک مطلب دامنه دار نگاشته و هرچند ساعت از پشت پرده « لعبتی» برون می آید و نظر سیستانی را تایید میکند!
من که این دلقک بازی ، افغان ـ جرمن و شرکاء را دیدم، در یکی از آنان( دعوت) چندین بار، خلاف نظر سیستانی و شرکاء ، کامنت گذاشتم، اما حتا یکی ازین کامنت های من ، منتشر نشد!
به بین ، در کجا ، سر دبیری به سواد و دانش و حوصله ء فراخ کامران میر هزار، پیدا می کنی، سردبیری که حتا به گلب الدین حکمتیار، فرصت تکلم میدهد!
به بین جناب پرویز بهمن!
همین آقای میر هزار ، که پیهم به اهانت او دست میزنی، به تو اجازه داده، این چرندیات تنظیمی و شورای نظاری را بنویسی؛ همین میر هزار، به ده ها مقاله مبتذل و لاابالی ء تو نیز قبلا فرصت انتشارفراهم کرده بود!
بنگر ، با این که در خارج زندگی میکنی، برابر یک خردل، به آزادی بیان ، عقیده نداری!بسم الله محمدی، یک افسر ماشینی است، مثل بقیه خرد ضابطان ماشینی، این رتبه « ستر جنرال» را که به وی بخشیده ای؛از القابی است که در وقت اشغال امریکا،تصاحب کرده؛ مثل لقب« قهرمانملی» که به مرحوم مسعود داده شده، مثل لقب« بابای ملت»که هفته بعد به حامد کرزی میدهند؛ تو در خارج نشسته ای و قلم را که یک هدیه مقدس است، در خدمت مشتی « جنایتکار جنگی» سپرده ای؛آیا برای تو خوردن نان حلال، پیداکردن آرامش روحی، مثل یک آدم نجیب و شرافتمند، در خارج، اینهمه دشوار است؟
باید خودت را به حیث یک « هرزنویس» تثبیت کنی؟
اما تو که عکس « جعلی» ات راباری عظیم بابک، در لجن نامه « پندار»درج کرد ، گویا دیگر،
نمیتوانی یک « قلمزن عادی» باشی! میخواهی نام پرویز بهمن همراه چند کیلوگرام فحش و دشنام،چند خروار دروغ و دغلی، همراه وهمرکاب باشد!
فرق تو با کامران میر هزاراین است که او جمعی از جنایتکاران جنگی را ، اختلاسگران بانک و دارایی عامه را، متجاوزان به ناموس بشری را،به میز محاکمه می کشاند، اما تو درین بزنگاه،قلم را سپرده ای به و حشی ترین لایه های احساسات درونی ات، به اهریمنی که ترا از جاده« انسانیت» دور میکند و در معبد« خشم و شهوت» زمینگیرت می کنی!
من که تقاضای نشر ویدئوی « بچه بازان» را کرده ام؛ اصلا با نفس این« بچه رقصانی» مخالفت دارم، چه بسم الله مرتکب آن باشد چه اعوذ با الله!
بیا باهم بنگریم در وبسایت های دیگر وضع از چی قرار است،یک آدمی به اسم « ستانیزی» مصاحبهء کرده و گرفتن « جشن استقلال» را در کشوری که تحت اشغال ۴۹ کشور است ،زیر سوال برده است، بر ضد این نظر ( که به نظر من، درست هم است)شخصی به اسم اعظم سیستانی، یک مطلب دامنه دار نگاشته و هرچند ساعت از پشت پرده « لعبتی» برون می آید و نظر سیستانی را تایید میکند!
من که این دلقک بازی ، افغان ـ جرمن و شرکاء را دیدم، در یکی از آنان( دعوت) چندین بار، خلاف نظر سیستانی و شرکاء ، کامنت گذاشتم، اما حتا یکی ازین کامنت های من ، منتشر نشد!
به بین ، در کجا ، سر دبیری به سواد و دانش و حوصله ء فراخ کامران میر هزار، پیدا می کنی، سردبیری که حتا به گلب الدین حکمتیار، فرصت تکلم میدهد!