Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 85143

نگرشی مختصر در باره ی ساختار قومی افغانستان

3 اكتبر 2014, 14:59, توسط /داکتر حسن شرق

در سال 1334 هش دولتهای ترکیه، عراق ، ایران، پاکستان واضلاع متحده امریکا پیمان نظامی مشترک یا (پکت بعداد) راتشکیل میدهند ودرهمین سال از حکومت افغانستان میخواهند تاعضویت پکت مذکور رابپذیرد.

از آنجائیکه پیوستن به پکتهای نطامی ازیکطرف بیطرفی عنعنوی افغانستان را خدشه دارمیکرد وازجانب دیگرهمبستگی نظامی با پاکستان حکومت افغانستان را وامیداشت تا به ادعای افغانهای ماورای خط دیورند برای آزادی شان خط بطلان کشیده وخلاف ارادهء مردم افغانستان ، خط منحوس دیورند رابرسمیت بشناسد، بناآ محمد داود صدراعظم از چنین همکاری ننگین سرباز میزنند ومقابلتا دولت پاکستان درهمین سال با حمایت هم پیمانان خویش مناطق پشتونها وبلوچها راکه تا آنوقت دارای خودمختاری داخلی بودند، مدغم بحکومت مرکزی پاکستان ساخته رسما اعلان میکند.

ناگفته نماند که درزمان تسلط انگلیسها درهند، بعد ازمعاهدهء خط دیورند، پشتونهای ماورای خط دیورند قسما مستقل (مانند وزیرستان) و بعضی ایالات آن مانند باجور، کویته وغیره استقلال داخلی داشتند.

حکومت پاکستان با اعلام سلب آزادی قبایل پشتون وبلوچ، با تظاهرات شدید وخونین افغانهای ماورای خط دیورند مواجه میگردد. بخاطرباید داشت که این قضیه در زمانی بوقوع پیوسته بود که هنوز پاکستان ده ساله نشده بود. از آنرو مسلمانان سراسرجهان ، خصوصا مردم مسلمان افغانستان، خورسندی خاصی از تشکیل حکومت تازه مسلمالنها درنیم قاره هند داشتند، و تصورمیشد درین موضوع از حکومت پاکستان حمایت کنند. درچنین شرایطی پشتونها وبلوچهای ماورای خط دیورند شدیدا انتظارهمدردی حکومت ومردم افغانستان رامی کشیدند.

بناآ حکومت افغانستان در دوراهیی قرارگرفته بود که هم عبور از آن و هم توقف درآن خفه کننده بود. درنتیجه مجلس وزراء افغانستان باین نتیجه رسید که حکومت توسط اعلامیه رسمی از خواست و موقف افغانهای ماورای خط دیورند حمایت و ازعاقبت ناگوار آن بحکومت پاکستان اخطاربدهد. اول پنداشته بودند که اعلامیه از طرف وزارتخارجه صادرگردد، ولی بهتر دانستند تا شخص صدراعظم ناعاقبت اندیشی پاکستان را پیرامون سلب حقوق پشتونها بحکومت پاکستان اخطارداده و از حقوق برحق افغانهای ماورای خط دیورند دریک بیانیهء رسمی حمایت نمایند.

پس از آنکه نظریات و گفته های صدراعظم در یک بیانیه جمله بندی و پذیرفته شد، گفتند: امروز شام همراه با وزیرمعارف (داکترعبدالمجیدخان) ، شاروال کابل (داکترمحمدآصف سهیل)، و رئیس پوهنتون (پوهاند داکتر اصغرخان) بخانه ام بیائید. همه با هم بخانهء شان رفتیم ، و ضمن اینکه با هم چای می نوشیدیم، محمد داود گفت : اظهار همدردی با پشتونها و بلوچها درحال حاضر یک وجیبهء ملی است، اما آگاه کردن وباز جلب حمایت مردم از اعلامیهء دولت، آنهم باین زودیها وبصورت خودبخودی، بعید بنظرمی آید. سپس بوزیرمعارف گفت : از شما و رئیس صاحب پوهنتون خواهش میکنم تا تعدادی از محصلین و شاگردان لیسه ها را تشویق نمائید تا بامعلمین خویش جهت حمایت از اعلامیه دولت در شهر کابل مظاهره کنند، و همچنان بشاروال کابل گفت از مدیران نواحی کابل بخواهید تا با اهالی نواحی خویش (بدون فشار) درمظاهره اشتراک نمایند .

محمد داود متن بیانیهء خودرا بداکترعبدالمجیدخان سپرد، نمیدانم چرا داکترمجیدخان بمن نگریست وسپس بصدراعظم گفت : با اطمینان بشما میگویم که مردم از شنیدن این بیانیه تحریک واز اداره بیرون خواهندشد. شاروال کابل گفت : اگر طرف ما غیر از حکومت اسلامی پاکستان میبود، امکان آن وجود داشت تا مردم تحریک شوند .

آنگاه داکترعبدالمجیدخان اضافه کرد : درضمیر این مردم مسایل ملی بالاتر ازهمه چیز و در تاروپود این مردم وطنپرستی بشکلی عجین شده است که اگر این اعلامیه با همین متن از زبان صدراعظم بمقابل حکومت عربستان سعودی هم شنیده شود، مردم قیام میکنند، تا چه رسد به پاکستان .

قرداشب محمد داود بیانیهء خویش را دربارهء حمایت و همدردی از خواست و موقف پشتونها و بلوچهای ماورای خط دیورند واخطار به پاکستان، از رادیو کابل قرائت کردند . تاجائیکه رادیو شنیده شده بود ( در سال 1334 کمترخانه ها دارای رادیو بودند، اکثرمردم خبرهارا از طریق لودسپیکر هائیکه در چهارراهی ها نصب شده بود، می شنیدند)، خصوصا در شهر کابل، فردای آن بجای اینکه استادان و معلمین ، محصلین و متعلمین رابمظاهره تشویق کنند، برعکس محصلین پوهنتون وشاگردان لیسه ها استادان و معلمین خود رابه پیش انداخته با جمع کثیری از مردم درمیان راه همراه میشدند وباشعارهای مرگ برپاکستان و زنده باد پشتونستان، مظاهره کنان طرف شهر، خصوصا باستقامت سفارت پاکستان سرازیر میشدند.

درنزدیکی سفارت پاکستان شخصی بنام داکتر احمدی(معاون داکتر ومتقاعدبود) پیشتا ز مظاهره چیان میشود وبعد از لت وکوب چند نفر پولیس محافظ ، داخل سفارت میشوند وبا پایان کردن و آتش زد ن بیرق پاکستان ، بیرق پشتونستان را بالای سر دروازهء سفارت نصب میکند، و با پیروی از وی، با یک چشم بهم زدن، در ودیوارو هست و بود سفارت را مظاهره چیان آتش میزنند.

سوختاندن سفارت پاکستان درکابل از جانب مظاهره چیان ، شام همان روز سرخط سرویسهای خبری جهان شده بود و فردای آنروز سفرای متحابه مقیم کابل از آنچه در سفارت پاکستان رخ داده بود، به نمایندگی از کشورهای خویش بوزارت خارجه آمده و اظهار تاسف میکردند. فردای آن برسم احتجاج قونسلگری و وکالت تجاری افغانستان درپشاور از طرف عمال پاکستان مورد حمله قرارگرفته و حریق میشود، و دولت پاکستان راه ها ی ترانزیتی عنعنوی را بروی افغانستان بسته اعلام میکند .

ازشنیدن خبرهای تهدید آمیز پاکستان باردیگر محصلین پوهنتون ، دارالمعلمین ها، ابن سینا و چند لیسهء دیگر باتعدادی از مردم در سرک بین کوته سنگی و دهمزنگ جهت مظاهره بسوی کابل تجمع کرده میرفتند. صدراذعظم پیام کوتاهی بمحصلین نوشت ومرا گفت برو آنرا به آنها بخوان و خواهش کن بمنظور حفظ امنیت راهی درس خانه های خود شوند.

تاجائیکه بخاطر مانده ، صدراعظم درپیام خود با قدردانی و احترام از حمایت و همدردی محصلین و مردم پیرامون استرداد حقوق افغانهای ماورای خط دیورند، سپساگذاری وخواهش کرده بود که بالای او اعتماد د داشته باشند که تا زنده است از حق تعیین سرنوشت افغانهای ماورای خط دیورندحمایت خواهد کرد. بهزار زحمت ومشکل از بین اندوه جمعیت از ده مزنگ تا محل ایستگاه پولیس روبروی دیپوی ادویه درکارته 4 رسیدم و درآنجا تقاضا نامه صدراعظم را تا جائیکه توان داشتم به آواز بلند خواندم . خوشبختانه ازهر کنج وکنارصداها برآمد که ما اعتماد داریم و ازصدراعظم حمایت میکنیم.

پیامهائیکه از سفرا ی افغانستان در خارج میرسید ازنا خشنودی حکومت های متوقف فیها حکایت میکرد. واقعآ آنچه رخ داده بود، تا ان روزگارکمتر شنیده شده بود که سفارت یک کشور مقیم کشور دیگری بدست مظاهره چیان به آتش کشیده شده باشد. عدم رضائیت و تشویش پادشاه افغانستان از آن پیش آمد، از کسانیکه با پادشاه ملافات داشتند بوضاحت دیده و شنیده میشد. درچند نقطهء سرحدی در سمت جنوبی و شرقی افغانستان، دسته جات کوچک ملیشه های پاکستان حمله ورشدند و باز زود فرار میکردند، و هر آن احتمال حملات بزرگتر پاکستان انتظاز برده میشد.

بنابرآن بمنظورجلوگیری ازحملات ماجراجویانهء پاکستان وتقویهء اردو، حکومت مجبورشد تا اعلان سفربری صادرکند. این اعلامیه دولت از طریق رادیو افغانستان اعلان گردید. اعلاان سفربری احضار ده دورهء عساکر احتیاط را تقاضا کرده بودو در ضمن بولایات افغانستان هدایت داده شد تا از جلب اجباری عساکراحتیاط جدا خود داری کنند تا بدینگونه فهمیده شودکه آیا مردم خوش برضا حاضر اند ازحقوق برادران خویش درماورای خط دیورند دفاع نمایند ویا اینکه آنها را بفراموشی سپرده اند.

اعلان سفربری با استقبال شگفت انگیز (بالاترازتصور وانتظار) مردم افغانستان روبروشد، استقبال شگفت انگیزی که واقعا از خود وبیگانه را شگفت زده ساخته بود، زیرا فردای اعلامیه هزاران نفر درنواحی مختلف شهرها و مدیریت های مکلفیت برای خدمت زیربیرق جهت دفاع از خواسته های برادارن ماورای خط دیورند در سرتاسرافغانستان پشت به پشت صف بسته بوئدند. تعداد داوطلبان غیر نظامی هردم بیشتر و بیشتر از عساکر احتیاط در تحت جلب میشدند . بروزهای دوم و سوم اعلامیه درسرتاسر افغانستان مردم درمساجد جمع میشدند و ازموقف حکومت برای دفاع از حقوق پشتونها و بلوچهای ماورای خط دیورند حمایت میکردند.

در دو روز اول بیش از یکصد هزارنفرثبت نام شده بود واگردوایر توانایی ثبت نام رامیداشتند، بیگمان ثبت نام اشخاص از یک ملیون هم تجاوز میکرد. بصدها استاد ومعلم و داکتر و دواساز و نرس وهم مامورین دولت برای خدمت زیربیرق یکی پشت دیگر داوطلبانه ثبت نام میکردند. سرو صدا وهیاهوی مردم افغانستان بضد اعمال پاکستان درسراسرجهان بطورعجیبی پیچیده بود. روزنامه نگاران زیادی ازخارج کشورتقاضای ویزه افغانستان راداشتند وبسفارتخانه های افغانستان هدایت شده بود تا بدون تعلل بخبرنگاران ویزه صادرکنند.

درآنروزها درافغانستان میدان هوایی وخطوط هوایی وجود نداشت ، بناآ اکثرخبرنگاران از راه ایران از طریق زمین وارد افغانستان میشدند. مامورین سرحدی بخبرنگاران تفهیم میکردند که در هرنقطهء افغانستان و ازهرفردافغان در بارهء آنچه درافغانستان میگذرد پرس وپال کرده میتوانند ، ولی هزار افسوس که دولت افغانستا توان مالی و تجهیزات نظامی کافی نداشت تاازین نیروی عظیم بشری توام با احساسات وجذبات بینظیرملی، وتوام با وحدت وهمبستگی ملی، برای حمایت از تقاضای افغنهای ماورای خط دیورند ، استفاده کرده میتوانست. از آنرو حکومت اعلامیه پشت اعلامیه نشر و از احساسات غرور آفرین مردم وعشق و علاقهء آنها بدفاع از سرزمین مقدس شان و حقوق افغانهای ماورای خط دیورند سپاسگداری مینمود، بلکه ازمردم تقاضا میکرد تا دوباره بکار وبار و زندگی خویش مشغول شوند و بیشتر برای ثبت نام بدفاتر دولتی مراجعه نکنند.

در اثر این واقعات ، خصوصا تجمع بیسابقه و غرور آفرین مردم افغانستان و استقبال بسیار گرم توام با جوش و خروش وهمنوایی با پشتونها وبلوچها درماورای خط دیورند، خوشبختانه چهرهء سیاسی افغانستان بطور مثبت دگرگون شد و از انزوا بیرون برآمد. بعد از آن افغانستان در صف کشور های غیرمتعهد بحیث عضو موسس ومتعهد قرارمیگیرد وباحفظ بیطرفی خویش از جنبشهای آزادی بخش کشور های تحت استعمار برای حصول آزادی شان سعی و حمایت میکند. بعد از آن از حملات ملیشای پاکستان درسرحدات افغالنستان دیگر خبری نبود و از تهدیدات وبلند پروازیهای حکومت پاکستان بضد افغانستان بکلی کاسته شده بود، بطور مثال :

صدراعطم پاکستان بعد ازحریق سفارت کشورش درکابل ، بجواب خبرنگاران گفته بود که : "" ما هراقدام انتقا م جویانه که مناسب دانیم ، خواهیم گرفت، مگر اینکه صدراعطم افغانستان شخصا بسفارت پاکستان درکابل رفته از آنچه رخ داده معذرت بخواهد وبیرق پاکستان را دوباره بالای سفارت ما بلند کند..."" و بجواب روزنامه نگاردیگری که پرسیده بود در بارهء آتش سوزی قونسلگری و وکالت تجاری افغانستان در پشاور چه نظر دارید؟ گفته بود تا حال چنین اطلاعی را دریافت نکرد ه ام.

پس از اعلام سفربری درافغانستان و جوش وخروش آن در بین پشتونها و بلوچهای خط دیورند، مثلیکه حکومت پاکستان بحساب خود رسیده بود، زیرا بعوض اعمال تهدید آمیزیا تهدیدات شفاهی، دولت پاکستان وهم پیمانان شان دست بکار مصالحه میشوند( بیگمان بمیل پاکستان) وبرای ر فع کشیدگی بین طرفین ، اولین هم پیمان پکت نظامی بغداد یعنی دولت ترکیه وسپس شاه ایران واسطه میشود تا راه مذاکره و مصالحه را بین دو کشور جستجوکنند، و بدنبال آن پادشاه عربستان سعودی نیز علاقمندی و میانجیگری خویش را اعلام میدارد. درجریان مذاکرات ( از طریق میانجی ها) بین حکومات افغانستان و پاکستان برای رفع آنچه در پیش آمده بود، حکومت پاکستان برای فرونشاندن خشم پشتونها و بلوچها ی ماورای خط دیورند واحتمالا مساعد ساختن زمینه برای مصالحه ، بدون سروصدا ازموضوع جنجال برانگیزحذف خود مختاری پشتونها و بلوچها منصرف میشود. بنابرآن هنگامیکه هیات مصالحه و میانجی نتایج حاصله و نظریات خود را بطرفین ارائه میکند، هردو طرف آنرا می پذیرند.

هیات میانجی نظریه داده بود که هم طرف افغانستان و هم جانب پاکستان از حفاظت وحراست حریم سیاسی یکدیگر غفلت کرده اند، بنابران دریک زمان واحد بیرق سفارت پاکستان درکابل و بیرق قونسلگری افغانستان در پشاور از جانب وزرای خارجه افغانستان و پاکستان برافراشته شودکه هردو کشور همچنان کردند. وبدینسان روابط سیاسی هردوکشور و رفت وآمد بین آنها از سر گرفته شد.

جستجو در کابل پرس