Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 928

ملالی جویا و دلقکان بیسواد

19 می 2007, 01:39, توسط فروغ فرخزاد

....

مردان گلوی یکدیگر را

با کارد میدریدند

و در میان بستری از خون

با دختران نا بالغ

همخوابه میشدند

آنها غریق وحشت خود بودند

و حس ترسنک گنهکاری

ارواح کور و کودنشان را

مفلوج کرده بود

پیوسته در مراسم اعدام

وقتی طناب دار

چشمان پر تشنج محکومی را

از کاسه با فشار به بیرون می ریخت

آنها به خود فرو می رفتند

و از تصور شهوتنکی

اعصاب پیر و خسته شان تیر میکشید

اما همیشه در حواشی میدانها

این جانیان کوچک را می دیدی

که ایستاده اند

و خیره گشته اند

به ریزش مداوم فواره های آب

شاید هنوز هم در پشت چشمهای له شده در عمق انجماد

یک چیز نیم زنده مغشوش

بر جای مانده بود

که در تلاش بی رمقش می خواست

ایمان بیاورد به پکی آواز آبها

شاید ولی چه خالی بی پایانی

خورشید مرده بود

و هیچ کس نمی دانست

که نام آن کبوتر غمگین

کز قلب ها گریخته ایمان است

آه ای صدای زندانی

ایا شکوه یأس تو هرگز

از هیچ سوی این شب منفور

نقبی به سوی نور نخواهد زد ؟

جستجو در کابل پرس