Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 85664

در پاسخ به ادعاهاى بى مايه (خطا ها و تناقضات قرآن!!!)

25 نوامبر 2014, 14:17

جناب ياسين!
اين هم بخش اول تقدم شعور بر مكاده
بسم الله الرحمن الرحيم
عرض ناشر
خداوند كريم را سپاسگزاريم كه در راستاى خدمت به اسلام عزيز و نشر فرهنگ ناب اسلامى؛ توفيق نشر كتاب زيبا و جالب ديگرى را كسب مى كنيم، اين بار در پاى نخستين رسالۀ برادر حكمتيار مى نشينيم؛ رسالۀ كه چهل سال قبل از امروز و در زمانى نوشته كه محصل صنف اول پوهنځى انجنيرى بود، زمانى كه پوهنتون كابل كانون گرم مبارزات فكرى و سياسى و جوانان فعالترين قشر اين مبارزه بودند، احزاب چپى وابسته به كرملين و پيكنگ اين كانون را سنگر گرم مبارزات شان ساخته و جوانان را زير هجوم شديد فكرى گرفته بودند، كمونيزم در عنفوان جوانى اش و در حالت تهاجمى قرار داشت، دو كشور بزرگ شوروى و چين پشتوانۀ آن بود، سفارتخانه هاى شوروى و چين در كابل امكانات وسيع در اختيار گروههاى وابسته مى گذاشتند، آثار مائوتسه دون با پوش سرخ و قطع جيبى، به گونۀ سيل آسا به افغانستان سرازير و بطور مجانى و به پيمانۀ وسيع توزيع مى گرديد، گروههاى كمونيستى يكه تاز ميدان بوده و در مقابل شان هيچ گروه سياسى غير كمونيستى به عنوان رقيب و حريف وجود نداشت، نهضت اسلامى كشور در همين سال و به دست عده اى از جوانان مؤمن تأسيس گرديد كه با تهديدهاى جدى از سوى احزاب چپى بيگانه پرست، خدا ستيز و دين دشمن مواجه بود، نه امكانات در اختيار داشت، نه پشتوانۀ نيرومند ملى، نه حامى بيرونى و نه تجربۀ مبارزات سياسى، حكومت مفسد وقت؛ رژيم شاهى دست نشاندۀ انگليس نيز از احزاب چپى حمايت مى كرد و نهضت اسلامى را تهديدى براى بقاى اقتدار خود مى شمرد.
اين رساله در چنين مقطع حساس تاريخ كشور و در نخستين روزهاى تأسيس نهضت اسلامى و آغاز درگيريهاى فكرى اش با گروههاى كمونيستى نوشته شده و به موضوعاتى پرداخته كه نهضت اسلامى كشور در روزهاى اول تأسيس خود با آن مواجه بود، قضايايى كه كمونيستها مأموريت تبليغ آن را به عهده داشتند، تا راه را براى سقوط افغانستان در كام كمونيزم هموار سازند و كشور ما را به سرنوشت دردناك كشورهاى محكوم و اسير آسياى مركزى مواجه كنند. بزرگترين و اساسى ترين مأموريت اين گروههاى وابسته؛ به دام انداختن نسل جوان، دعوت آنان به الحاد، فاصله از دين، بيگانگى از هويت ملى، سقوط در فساد اخلاقى، بيگانه پرستى و تقليد از اجانب بود، اولين پيام اين گروهها به مخاطبين شان در صفوف نسل جوان كشور؛ انكار از خدا، تهاجم بر دين و مذهب، حمايت از اتحاد شوروى و چين و ستايش مبالغه آميز مسكو و پيكنگ و زمامداران و رهبران كمونيست آن بود. ملت ما بطور عام و نسل جوان كشور به طور خاص با خلأ شديد فكرى و فرهنگى مواجه بود، نه كسى به خطر وخيم اين تهاجم شديد فرهنگى متوجه بود و نه گروهى وجود داشت كه توان مقابله با اين هجوم را داشته باشد، زمامداران عياش و مفسد به چيزى جز ادامۀ اقتدار شان نمى انديشيدند، در گذشته از لندن الهام مى گرفتند و حال در پى جلب حمايتهاى مسكو بودند، امتياز مى دادند، گروههاى كمونيستى را حمايت مى كردند و زمينۀ رشد آنها را مساعد مى ساختند، علماء غافل از وضع و عواقب آن و عاجز از مقابله با اين خطر، نه نسل جوان به زبان آنان آشنا بود و نه ايشان قادر به پاسخگويى به پرسشهاى آنان و صحبت به زبان آنان. در چنين شرايطى بود كه اين رساله نوشته شد، نهضت اسلامى جوانان مسلمان نه توان چاپ كتابى را داشت و نه توان تهيه و خريدارى كتب و توزيع مجانى آن را، اگر بگوييم كتبى كه نهضت را در اين مرحله و در مبارزۀ فرهنگى اش كمك مى كرد، اصلاً وجود نداشت مبالغه نكرده ايم، كتبى كه در مدارس دينى تدريس مى شد؛ نه براى مبارزه كفايت مى كرد، نه جوانان به زبان آن آشنا بودند و نه پاسخ پرسشهاى شان را در آن مى يافتند، نه به زبان پشتو كتابى سراغ داشتند و نه به درى، وضع مالى نهضت جوانان مسلمان و قلت امكاناتش را از اين مى توانيد حدس بزنيد كه تكثير و توزيع اين رساله و چند كتابى كه بعداً و پس از ترجمۀ آثارى از علماء و دانشمندان عرب بدست آورد؛ به نحوى صورت مى گرفت كه هر كى آن را غرض مطالعه دريافت مى كرد؛ تعهد مى سپرد كه با استفاده از كاربن پيپر سه كاپى آن را تهيه كند، يكى را نزد خود نگهدارد و دو نسخۀ آن را به مسئولين بخش فرهنگى نهضت بسپارد تا به ديگران غرض مطالعه سپرده شود!!
كسانى كه مى خواهند از موضوعات طرف مناقشۀ (جوانان مسلمان) و كمونيستها در چهل سال قبل آگاه شوند، از ديدگاه هاى كمونيستها در بارۀ خدا، دين، انسان و طبيعت مطلع شوند، پوچى و سستى افكار كمونيستها را درك كنند، پاسخهاى دقيقى را كه به اعتراضات كمونيستها داده شده؛ بشنوند، آنان را به مطالعۀ عميق اين رساله دعوت مى كنيم.
همانگونه كه در اين رساله مى خوانيم كه گروههاى دين ستيز همواره و در هر مقطع تاريخ؛ بيگانه پرست از آب درآمده اند؛ عملاً مشاهده كرديم كه گروههاى كمونيستى هم تحت قومندۀ افسران روسى عليه ملت خود جنگيدند و هم زير فرمان افسران ارتش اشغالگر امريكا به جنگ مردم خود رفتند. اگر ديروز قواى اتحاد شوروى را قواى (انترناسيوناليستى) مى خواندند و بر دوام حضور آنها تأكيد داشتند؛ امروز نيروهاى اشغالگر صليبى را به همان نام ياد مى كنند و نيروهاى جامعۀ جهانى را (انترناسيوناليستى) مى خوانند و مثل سابق بر دوام حضور سياسى و نظامى اين نيروها تأكيد و اصرار دارند، همانگونه كه زمامداران شوروى اين گروهها را ديموكرات، مترقى و ضد ارتجاع مى خواندند؛ زمامداران كشورهاى غربى نيز آنها را مترقى و ديموكرات شمرده و بهتر از مجاهدين مى خوانند، هيلرى كلنتون خانم رئيس جمهور اسبق امريكا؛ در سفرى كه به افغانستان داشت از كمونيستها ستايش نمود و آنان را بهتر از مجاهدين خواند، همين حالا اشغالگران امريكايى اردو، پوليس و نيروهاى امنيتى اى براى افغانستان ساختند كه اكثريت افسران آن كمونيستها و اعضاى خاد دوران كمونيستها اند. كمونيستهاى پيرو چين چون شعلۀ جاويد بطور كامل در خدمت امريكائيها قرار گرفته، در حكومت دست نشاندۀ امريكا در كابل پنج وزارت به اين گروه سپرده شد، تمويل سازمان راوا كه از بقاياى شعلۀ جاويد است؛ از سوى فرانسه و امريكا صورت مى گيرد!! اينكه چرا نيروهايى استعمارى در جنگ شان عليه اسلام اينها را استخدام مى كنند؟ چرا اشغالگران روسى و امريكايى اينها را بكار گرفتند و قابل استفاده يافتند و مورد اعتماد خواندند؟!! جواب اين پرسشها را در اين رساله مطالعه كنيد.
به اميد فرارسيدن روزى كه كشور ما آزاد گردد، پرچم سبز توحيد بر هر بام و برج و بلندى اى در اهتزاز آيد و ملت ستمكشيده و مظلوم ما در افغانستان آزاد و مستقل؛ با عزت و سربلندى زندگى كند و آرمانهاى مقدس شهداى گلگون كفن ما تحقق يابد.
ادارۀ ميثاق ايثار
ادامه دارد

جستجو در کابل پرس