Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 85668

در پاسخ به ادعاهاى بى مايه (خطا ها و تناقضات قرآن!!!)

25 نوامبر 2014, 14:29, توسط د عبد الله فكور

جناب ياسين
اين هم بخش5 كتاب
ما به تحقق اين وعدۀ محتوم الهى ايمان جازم و راسخ داريم، تأييد روزافزون علوم تجربى از اسلام و فرموده هايش شاهد اين مدعا است و حوادث روزمرۀ جهان نيز مؤيد اين حقيقت كه حقانيت اسلام به همۀ جهانيان واضحتر و هويدا تر خواهد شد و پرچم پر افتخار دين حق به زودى در تمامى دنيا به اهتزاز خواهد آمد، ريشۀ بتۀ خبيث انكار از حق قطع و مرداب عدم ايمان به خدا خشك خواهد شد، شعله هاى تباه كن كفر و بى دينى به خاموشى خواهد گراييد و توده هاى محروم و ستمكش جهان؛ زنجير بردگى و بندگى جباران و ستمگران را شكسته، بناى استبداد و حاكميت طاغوت را سرنگون نموده، زندگى نوينى را بنيان گذارى خواهند كرد كه در آن انسان برده و بندۀ انسان ديگر نخواهد بود، در شئون زندگى فردى و حيات اجتماعى اش جز رهنمودهاى حياتبخش الهى به فرمان و دستور احدى سر اطاعت خم نخواهد كرد. آرى اين وعدۀ محتوم الهى و آرزوى هر مؤمن خداپرست است، آرزويى كه هر مسلمانى مكلف است براى تحقق آن به قيمت جان و مالش برزمد. انكشافات اخير جهان و مسير حوادث دنيا نيز تحقق اين آرزو در آيندۀ قريب را بشارت مى دهد، اشعۀ آفتاب فروزان آن روز نورانى در افق نمايان شده، ديرى نخواهد گذشت كه آن لحظۀ اميد بخش تحقق يابد، هر چند مدافعان كفر و جهل و نيروهاى ستمگر و مستبد با تمامى توان و نيروى شان تلاش ورزند تا فرارسيدن آن روز را مانع شوند و در برابر تحقق اين وعدۀ الهى و آرزوى مؤمنان يكتاپرست سد گردند.
مى خواهند نور خدار را با دهن شان خاموش كنند؛ در حاليكه خدا عام و تام كنندۀ نور خود است؛ هر چند كافران نه پسندند. الصف: 8
چنانچه خورشيد فروزان اسلام عزيز بار اول طلوع كرد و به تمامى دنيا نور و روشنايى بخشيد؛ بار ديگر خواهد درخشيد، مسلمانان از خواب غفلت بيدار گرديده، در پى جبران جفايى خواهند شد كه در نتيجۀ ترك جهاد در راه خدا جل شأنه و نجات مظلومان مرتكب شدند. اگر مسلمانان امروز راه سلف صالح شان را در پيش گيرند، جهاد در راه اقامۀ نظام اسلامى و نجات ستمديده ها و مستضعغان از سلطۀ ظالمانۀ فراعنۀ زمان را فريضۀ الهى خود شمرده، براى اداى مسئوليتهاى ايمانى شان كمر همت ببندند، بدون شك كه تجربۀ تابناك گذشته تكرار خواهد شد و مسلمانان بار ديگرى قيادت و رهبرى عالم را در دست خواهند گرفت، بزرگترين مانعى كه در جلو پيروزى اسلام قرار دارد و رجوع وسيع و سريع مردم به اسلام را مانع شده است؛ وضعيت دردناك و اسفناك امت اسلامى است، امت از اسلام فاصله گرفت، جهاد در راه خدا را ترك گفت، به تجزيۀ كشور بزرگ اسلامى به امارتها، رياستها و دولتهاى كوچك كوچك راضى شد، به حكومتهاى دست نشاندۀ استعمار و حكام مفسد، ملحد، اجنبى پرست و منافق تسليم شد، در پرتگاه تفرقۀ مذهبى سقوط كرد، نه تنها به تعصبات قومى و نژادى رو آورد بلكه به اين تعصبات رنگ مذهبى بخشيد، كسى كه از اسلام اطلاعى ندارد، با زبان اسلام آشنا نيست، حقيقت اسلام را در عملكردهاى مسلمانان جستجو مى كند، طبيعى است كه با توجه به وضع آشفتۀ امت اسلامى هرگز جرأت نخواهد كرد كه براى درمان دردهايش به اسلام رجوع كند، تمامى امت را كه كه كنار بگذار اگر در يك كشور دنيا؛ هرچند كوچك و فقير؛ نظام اسلامى پياده شود، اسلام بر تمامى ابعاد زندگى فردى و اجتماعى آن حكومت كند، اسلام حياتبخش در اعمال، كردار، اخلاق و روابط و مناسبات سياسى و اجتماعى اش به جهانيان تمثيل گردد، نيروهايش را براى دعوت بقيۀ مردم به اسلام و نجات شان از كفر، شرك، ظلم و جهل بسيج نموده و از همۀ امكانات و وسايل دست داشته اش در راه غلبۀ حق بر باطل استفاده نمايد، بدون شك كه اين كشور كوچك؛ مثل مدينۀ منوره به مركز كشور بزرگى تبديل خواهد شد كه هيچ نيرويى در زمين جرأت مقابله با آن را نخواهد داشت. زيرا اكثريت مردم چنان اند كه تا مصداق عملى يك مفكوره و عقيده را مشاهده نكنند و آنرا بهتر از افكار و عقايد قبلى خود نيابند به آن نمى گرايند، زمانى به صفوف پيروان آن فوج فوج مى پيوندند كه مشاهده كنند اين عقيدۀ جديد بهتر از ديگران؛ دردها و بيماريهاى فرد و جامعه را درمان مى كند، قرآن در اين رابطه مى فرمايد:

زمانى كه نصرت الهى و فتح و گشايش فرارسد و بنگرى كه مردم گروه گروه در دين داخل مى شوند؛ به حمد و ستايش پروردگارت تسبيح گوى و از وى آمرزش بخواه؛ يقيناً كه وى توبه پذير است. النصر: 1-3
مشاهده مى كنيد كه از نظر قرآن؛ پيروزى نهضت اسلامى راه را براى رجوع سريع و وسيع مردم به اسلام و گرايش شان به اين دين باز مى كند، كشش و جاذبۀ اسلام نيرومند و قوى است، قدرت اقناع مخاطبش را دارد، مشروط به اينكه موانع ميان او مخاطبش برداشته شود. اقامۀ نظام اسلامى از يك سو و علوم تجربى از سوى ديگر به مخاطب قرآن حقانيت آن را ثابت مى كند، مخاطبش مشاهده خواهد كرد كه اسلام يگانه انديشۀ نجات بخش در جهان است كه قادر به حل مشكلات بشريت و مداواى دردها و بيماريهاى انسان بوده، مورد تأييد علوم تجربى است ، با پيشرفت علوم هر روز شاهد اين حقيقت خواهد بود كه برخى ديگرى از جهان بينى اسلام طرف تائيد علوم تجربى قرار گرفته.
چند نمونه را در برابر خوانندۀ عزيز مى گذارم:
• چهارده قرن قبل و در شرايطى كه انسان در تاريكى و جهل بسر مى برد و علوم تجربى امروزى زاده نشده بود، سسلۀ اين علوم خيلى بعدتر و توسط پيروان علمدوست و مبتكر اسلام آغاز گرديد، قرآن در مورد نفع و ضرر شراب چنين فرمود:
در بارۀ شراب و قمار از تو مى پرسند؛ بگو: در آن براى مردم گناه (ضرر) بزرگ است و منافعى؛ و ضرر آنها بزرگتر از سود و منفعت آنها است. البقرة: 219
هر چه ضررش بيش از منفعتش باشد؛ اسلام آن را حرام مى شمارد و مردم را از آن منع مى كند، (گناه) و (ضرر) را مرادف هم مى خواند و آن را در برابر (نفع) قرار مى دهد، يعنى هر چه نفعى بر آن مرتب نمى شود و ضررى به انسان دارد؛ (گناه) است و (حرام)، از اينرو نوشيدن شراب را تحريم كرد، در اين كار چنان موفق بود كه نه تنها با صدور فرمان تحريم شراب؛ خمها و جامها و هر آنچه وسيلۀ توليد، نوشيدن و نگهداشتن شراب بود شكسته شد، توليد و خريد و فروش آن از ميان رفت و مردم اين مايۀ شر و فساد و اعتياد به آن را كه از آبا و اجدادشان به ميراث برده بودند براى هميش ترك گفتند، بلكه تا امروز و در اين چهارده قرن؛ تحريم آن پابرجا ماند، هر مسلمانى از آن نفرت دارد و از نوشيدن آن خوددارى مى ورزد.
عده اى نمى فهميدند كه اسلام چرا شراب را كه وسيلۀ سرگرمى و نشاط شان بود حرام شمرد و آنانكه با اسلام خصومت داشتند اعتراض كردند كه اسلام چرا شراب را (داراى ضرر بزرگ) خواند، در حاليكه نه تنها ضررى ندارد بلكه مفيد است، عصارۀ انگور و خرما و جو است؟ بياييد از علوم تجربى بپرسيد كه امروز در بارۀ شراب و اضرارش به انسان چه مى گويد؟ از كسى بپرسيد كه به حقايقى در مورد انسان و ميكانيزم وجود او پى برده و اضرار شراب را تشخيص داده؟ از جامعه شناسان دلسوز، منصف و مصلح بپرسيد كه شراب چه زيانهايى را به انسان و جامعۀ او تحويل مى دهد؟ همه به يك صدا خواهند گفت كه اضرار شراب خيلى بيشتر از سود و منفعت آن است!! امروز علوم تجربى، انسان شناسى و جامعه شناسى؛ (شراب) را همانگونه تحريم مى كنند كه اسلام عزيز هزار و چهارصد سال قبل از ايشان تحريم كرده بود. امروز كمتر كسى يافت مى شود كه قضاوت اسلام در بارۀ شراب را تأييد نكند و به برحق بودن آن اعتراف ننمايد.
• اسلام ازدواج با اقارب نزديك مانند برادر، خواهر، دختر، كاكا، عمه، ماما و خاله و ..... را تحريم كرد و آن را براى فرد و جامعه مضر خواند. درحاليكه ماترياليزم فرسودۀ قرون وسطى؛ در سايۀ نظريات زهرآگين مزدك و افلاطون؛ خواهان روابط آزاد جنسى بود، حكم اسلام در بارۀ ازدواج با اقارب نزديك را زير سوال مى برد و بر آن اعتراض داشت!! ولى ديرى نگذشت كه انسان شناسان؛ با پيشرفت علوم تجربى و تحقيقات در بخش زيست شناسى (بيولوژى)، به اين حقيقت پى بردند كه احكام اسلام در بارۀ ممانعت از ازدواج با اقارب نزديك كاملاً دقيق و درست بوده، چنين ازدواجى موجب نابودى و تباهى نسل مىگردد. امروز اين حقيقت به همۀ مردم، دوست و دشمن اسلام، هويدا شده كه روابط آزاد جنسى؛ مخالف طبيعت و سرشت انسان بوده و زيانهاى جبران ناپذيرى را تحويل جامعۀ انسانى مى كند، همه به اين اعتراف مى كنند كه ازدواج مشروع و قانونى؛ بهترين، طبيعى ترين و مفيدترين راه حل معضلۀ جنسى مى باشد.
• قرآن عظيم الشأن در بارۀ برخى از سنگ ها مى فرمايد كه اگر شق (تجزيه) شوند، آب از آن خارج مى گردد:
و يقيناً كه برخى از سنگها چنان اند كه نهرها (چشمه هاى بزرگ) از آن جارى مى شوند و برخى از آنها چون شق شوند؛ آب از آنها خارج مى شود... البقرة: 74
و اين يك حقيقت بزرگ علمى است كه در اثناى نزول قرآن احدى نمى توانست به آن پى ببرد و دشوار بود آنرا باور كند، حقيقتى كه علوم تجربى بعد از سفر طولانى، تلاشهاى متمادى و تحقيقات زياد به آن پى مى برد، منرالها و سنگهاى هايدريتى را كشف مى كند كه در تركيب آنها ماليكولهاى آب وجود دارد كه در صورت تجزيه و پارچه شدن؛ اين ماليكولهاى آب از آن جدا مى شود.
• قرآن در مورد چند خصوصيت زمين مى فرمايد:
آيا نساختيم زمين را "بسان ظرفى" گرد آرنده اى، زنده ها را و مرده ها را؟ و "آيا نه اينكه" ساختيم در آن بلند كوه ها را و نوشانيديم به شما آبى گوارا؟ واى در آن روز بر تكذيب كنندگان. المرسلات: 25-28
قرآن در اين آيات متبركه اش به مخاطب خود مى گويد: چه كسى اين زمين را " گهوارۀ حيات" قرار داده و در آغوش آن موجودات زنده و مرده را گرد آورده و امكانات زندگى را در آن جا گذاشته؟! چه كسى از بلندى هاى سينه زمين و "كوه هاى شامخش" همانگونه به تو آب گوارا مى دهد كه از بلندى هاى سينه مادر به تو شير مىدهد؟! آيا كسيكه زمين را "مهد حيات" ساخت و امكانات زندگى را در آن جا گذاشت؛ قادر نيست "گهواره اى" ديگرى براى "حيات مجدد" شما بسازد؟! واى در آن روز بر تكذيب كنندگان.
اين تعبير زيباى قرآن از زمين نه تنها خيلى زيبا است بلكه حقايقى را بيان مى كند كه انسان خيلى ديرتر به آن پى برد، علوم تجربى امروز مى داند كه خصوصيات مذكور؛ كرۀ زمين را بر تمامى اجرام سماوى اى كه انسان تا حال شناخته و معلومات نسبى در بارۀ آنها دارد امتياز بخشيده، از جملۀ اين اجرام سماوى فقط زمين است كه آغوشش مهد پرورش حيات است، كوههاى سربلندش وسيلۀ تهيه آب شفاف و گوارا، اگر آب نبود حياتى بر روى زمين وجود نمى داشت و اگر كوههاى سربلند و شامخ نمى بود نه نهرها بر سينۀ زمين جارى مى شد، نه چشمه ها وجود مى داشت و نه كاريزها. نيروى جاذبۀ زمين چنان است كه مى تواند هم زنده ها را در كف خود بگيرد و هم اجسام مرده را.
• پيامبر گرامى اسلام صلى الله عليه و سلم از رفتن به منطقۀ كه مرض سارى چون وبا و جذام در آن ديده شود ممانعت نموده، امروز طب در رابطه به اين امراض همان توصيه اى را دارد كه پيامبر عليه السلام چهارده قرن قبل داشت.
موارد زيادى در قرآن و احاديث پيامبر گرامى اسلام وجود دارد كه علوم تجربى به تأييد آن پرداخته و بر قضاوتهاى قرآن و حديث صحه مى گذارد، مخصوصاً در مواردى كه قرآن به آيات تكوينى (كه موضوع بحث علوم تجربى است) اشاره نموده است. چون ياد آورى تمامى اين موارد بحث خيلى مفصل، فرصت كافى و نوشتن كتب ضخيمى را ايجاب مى كند؛ به ياد آورى همين چند مورد اكتفاء مى كنيم.
ادامه دارد

جستجو در کابل پرس