جنایت در پکتیکا: سران کوچی طالب مسئول این جنایت می باشند
24 نوامبر 2014, 10:07, توسط پشتون
دشمن اصلی پشتونها، طالبان اند
در حادثه تروریستی دیروز در پکتیکا، در حدود 125 نفر کشته و زخمی شدند. روستاهای جنوب کشور شاهد بیشترین فعالیت طالبان است. بستر ناامنی و جنگ در افغانستان هم، همین روستاها است. طالبان در این روستاها، مکتب، میدان ورزشی، مسجد و جرگههای قبیلهای را هدف قرار میدهند. طالبان ملاهای حامی خود را در مساجد روستاهای جنوب، گماردهاند و از طریق آنان هر روز نمازگزاران را بمباردمان ذهنی میکنند. این واقعیتها نشاندهنده آن است که بیشترین زیان را طالبان به پشتونها و روستاهای آنان رسانیدهاند.
این روستاهای پشتونها است که از مکتب، ورزشگاه و حتی جاده اسفالت شده، محروم است. طالبان حتی روستاییان کارگر روی جاده را میکشند. پروژههای عمرانی در روستاهای جنوبی را متوقف میسازند، کسانی را که در این پروژهها کار کنند، از بین میبرند و غیر از خودشان کس دیگری را زنده نمیگذارند. اگر هیچ بهانهای نیابند، جوانان روستایی را به نام جاسوس پولیس و امنیت ملی، به دار میآویزند. بنابران جنگ طالبان هم بیشترین قربانی را از پشتونها گرفته است. این روستاهای آنان است که ویران شده است، این فرزندان آنان است که از رفتن به مکتب و سوادآموزی محروم شدهاند، این جوانان پشتوناند که به جرم تماشای یک مسابقه والیبال از سوی طالبان به قتل میرسند.
سیاستمداران، متنفذان و فرهنگیان پشتون، همه باید متوجه این نکته باشند که دشمن پشتون، نه «ایتلاف شمال» است و نه کسانیکه در نوشتههایشان از کلمه ( دانشگاه) استفاده میکنند. تمام نخبگان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پشتون باید، علیه طالبان بسیج شوند.
پس فرهنگیها، سیاسیون و متنفذان اجتماعی پشتوزبان کشور- که به خاطر دفاع از یک کلمه پشتو حتی از سر خود هم تیر هستند- باید قبل از همه کمر بسته روستاییهای جنوب را علیه طالبان بسیج کنند، باید به آنان آگاهی بدهند. اگر روستاییها با طالبان مخالفت جدی کنند، دستههای مسلح آنان بر روستاها مسلط نمیشود. اگر چنین مخالفتی وجود داشته باشد، هیچ طالبی نمیتواند مواد منفجره را به داخل ورزشگاه بیاورد وخون جاری کند. روستاهای جنوب، با توجه به این واقعیتها باید علیه طالبان و تفکر آنان بسیج شوند. این درست است که حمایت ارتش پاکستان از طالبان و پولی که به آنان از کشورهای عربی میرسد، به آنان قدرت تخریبی بیشتر داده است. اما بسیج اجتماعی نیرومند، هر نوع مداخله بیرونی را خنثی میکند. در صورتی که طالبان با مخالفت جدی روستانشینان روبرو شوند، به پایگاههای راهبردیشان در قلمرو پاکستان پناه میبرند و پس از آن به مذاکره راضی میشوند.
دشمن اصلی پشتونها، طالبان اند
در حادثه تروریستی دیروز در پکتیکا، در حدود 125 نفر کشته و زخمی شدند. روستاهای جنوب کشور شاهد بیشترین فعالیت طالبان است. بستر ناامنی و جنگ در افغانستان هم، همین روستاها است. طالبان در این روستاها، مکتب، میدان ورزشی، مسجد و جرگههای قبیلهای را هدف قرار میدهند. طالبان ملاهای حامی خود را در مساجد روستاهای جنوب، گماردهاند و از طریق آنان هر روز نمازگزاران را بمباردمان ذهنی میکنند. این واقعیتها نشاندهنده آن است که بیشترین زیان را طالبان به پشتونها و روستاهای آنان رسانیدهاند.
این روستاهای پشتونها است که از مکتب، ورزشگاه و حتی جاده اسفالت شده، محروم است. طالبان حتی روستاییان کارگر روی جاده را میکشند. پروژههای عمرانی در روستاهای جنوبی را متوقف میسازند، کسانی را که در این پروژهها کار کنند، از بین میبرند و غیر از خودشان کس دیگری را زنده نمیگذارند. اگر هیچ بهانهای نیابند، جوانان روستایی را به نام جاسوس پولیس و امنیت ملی، به دار میآویزند.
بنابران جنگ طالبان هم بیشترین قربانی را از پشتونها گرفته است. این روستاهای آنان است که ویران شده است، این فرزندان آنان است که از رفتن به مکتب و سوادآموزی محروم شدهاند، این جوانان پشتوناند که به جرم تماشای یک مسابقه والیبال از سوی طالبان به قتل میرسند.
سیاستمداران، متنفذان و فرهنگیان پشتون، همه باید متوجه این نکته باشند که دشمن پشتون، نه «ایتلاف شمال» است و نه کسانیکه در نوشتههایشان از کلمه ( دانشگاه) استفاده میکنند. تمام نخبگان فرهنگی، سیاسی و اجتماعی پشتون باید، علیه طالبان بسیج شوند.
پس فرهنگیها، سیاسیون و متنفذان اجتماعی پشتوزبان کشور- که به خاطر دفاع از یک کلمه پشتو حتی از سر خود هم تیر هستند- باید قبل از همه کمر بسته روستاییهای جنوب را علیه طالبان بسیج کنند، باید به آنان آگاهی بدهند. اگر روستاییها با طالبان مخالفت جدی کنند، دستههای مسلح آنان بر روستاها مسلط نمیشود. اگر چنین مخالفتی وجود داشته باشد، هیچ طالبی نمیتواند مواد منفجره را به داخل ورزشگاه بیاورد وخون جاری کند. روستاهای جنوب، با توجه به این واقعیتها باید علیه طالبان و تفکر آنان بسیج شوند. این درست است که حمایت ارتش پاکستان از طالبان و پولی که به آنان از کشورهای عربی میرسد، به آنان قدرت تخریبی بیشتر داده است. اما بسیج اجتماعی نیرومند، هر نوع مداخله بیرونی را خنثی میکند. در صورتی که طالبان با مخالفت جدی روستانشینان روبرو شوند، به پایگاههای راهبردیشان در قلمرو پاکستان پناه میبرند و پس از آن به مذاکره راضی میشوند.