Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 86092

آيا وقت آن نیست که هویت توهین آمیز افغان را به خودشان برگردانیم و زمین هایمان را پس بگیریم؟

5 جنوری 2015, 15:27, توسط ارمان

شامى و حميد عزيز!

" توازکجا هستی ومنسوب به کدام کشورهستی ؟ فرض مثل تو ایرانی ، خراسانی ، آریانایی یا تاجکستانی هستی?"
شامى و حميد عزيز, مگر پوليس مرزى اند??????

اين جمله از حميد عزيزاست کشورهای اروپایی اکنون کوشش میکنند که مرزی دربین شان موجود نباشد . مگر آيا همين اکنون مرزى بين کشور ايران با کشور نامنهاد افغانستان و يا مرزى بين کشور نامنهاد افغانستان و کشور تجزيه شده از هند وجود دارد. اگر مرزى وجود دارد پس اين ده ها ميليون مهاجرين از زمان تره کى تا به اکنون با رواديد سفارتهاى ايران و پاکستان و گذرنامه و شناسنامه دولتکشور نامنهاد افغانستان پناجوشدند.

پناجو ١٠٠ نفر, پناجو ١٠٠٠٠ نفر, يک ميليون نفر??????

من باز مى نگارم : چندين بار پى درپى بازگو نمودم که من در مرکز تقاطع سه حلقه فرهنگى هند وايران و تورانزمين قرار دارم! در قدم نخست مى توانيم با الگو گفته شما “کشورهای اروپایی اکنون کوشش میکنند که مرزی دربین شان موجود نباشد ومنحیث یک انسان باداشتن یک کارت هویت به تمام کشورهای اروپایی مسافرت کنند ویک واحد پولی داشته باشند” در اول اتحاديه سياسى اقتصادى و پولى ومالى درحوزه فرهنگى مشترک هند وايران و تورانزمين بنيادگزارى شود که حتى نامهاى همه پول هاى شان چه ايرانى چه هندى و چه تورانى «دريک, اسکال و کشيره روپيه و ريال و ِقران , تومان کلدار,تنگده و کسيره دينار, ‏آقچه‎, » , «تومان» وام‌واژه ای از زبان مغولی به معنای ده هزار است. دريک از درى و يا زرى سکه طلا زمان هخامنشيان داريوس گرفته شده باشد. شير و خط ,شعله جاويدان, خورشيد کمان در سکه هاى ايران زمين در دودمانهاى گوناگون پيش و حتى پس از اسلام وجود دارد

«دينار» واژه پارتيان ساسانيانى به معنى ده است که امويان ( ‏الأمويون ,اين واژه هندواروپايى را در کشورهاى عربى گرفتند.

اعداد از صفر تا نو و صفر و يک ( ده) اعداد هندى بوده که هم اعداد هم الجبر سوى خوارزمى, ابن سينا بيرونى ذکرياى رازى وخيام ايران زمين به عربى و فارسى نوشته شدند از همين ده گرفته شده است. دسامبر و يا ديسيمال و يا لس پشتو= ده هندى ويا فارسى ; لاس= دست. “دال” هندوايرانى فارسى “وال” پشتو تبديل شده است.
شهردار > شاروال
پاسدار> پاسوال
نخستین اسکناس ایران. یک تومانی زمان ناصرالدین شاه در سال ١٨٩٦ ميلادى از سوى بانک شاهنشاهى ايران به چاپ رسيد. همين سند ثابت مى کند که کلمه ايران واژه خودى مردمان ايران زمين مى باشد. حتى علامه ها و اکادميسيونهاى افغان مى گويند که کشور ايران در سال١٩٣٤ نامگذارى شد. فقط و فقط ناله وفرياد , دروغ و فريب فغان ها را انعکاس مى دهد. پيش از فردوسى اين سرزمين آريانا نام داشت. که خورازم به عنوان کشور خورشيد از تورانيان بود. از زمان فردوسى تا به امروز ايرانزمين به کشورهاى گفته مى شد که زبان هاى شان هندوايرانى ويا فرهنگ نوروزى داشتند که بخش بزرگ تورانيان خود فارسى را زبان اول و يا دوم مى دانستند . تورانيان سمرقند و بخارا هرات و کابل مازندران وخزر, هزارله و تموريان گورگان وغزنه و باميان و سمنگان, هند و کابل يعنى مغولها کبير با تاج بيگ و تاج محل ممتاز محل و جلال آبادها در بزرگى ادبيات فارسى خدمات شايسته نمودند
http://upload.wikimedia.org/wi...

راه حل برای عمران کشور؟
ولی راه بهبود وآبادی کشورت را چگونه پی ریزی میکنی ؟
کشور. [ ک ِش ْ وَ ] (اِ) ترجمه ٔ اقلیم است که یک حصه از هفت حصه ٔ ربع مسکون باشد ۞ چنانکه گویند کشور اول و کشور دوم یعنی اقلیم اول و اقلیم دوم و هر کشوری به کوکبی تعلق دارد: کشور اول که اقلیم اول باشد به زحل و آن هندوستان است . دوم به مشتری و آن چین و ختاست . سوم به مریخ و آن ترکستان باشد. چهارم به آفتاب و آن عراق و خراسان است . پنجم به زهره و آن ماوراءالنهر است . ششم به عطاردکه روم باشد. هفتم به قمر که آن اقصای بلاد شمال است . (برهان ). کشخر. اقلیم . (ناظم الاطباء) :
"کشور" که به معنى و مفهوم قوم وقبيله "افغان" باشد و در پيوند دولتافغان اش باشد با آن مخالف ام. البته پشتون ها حقدارند که در خاک خودش که همانا مناطق خود بدون بحث دولت پشتون را بسازند آنها حق دارند پساوندان پشتو مانند "خاوره" و يا "خواه" و يا "تون" براى نام دولت و کشور خود گزينند و يا پسوندهاى گاهى فارسى ويا هندوايرانى را مانند ستان و ان ٫ انا و استان, گاه و آباد, پور و آواتى هم بگزيند.
واما وآبادی و آبادانى وچه خاصا شگوفايى اقتصادى با هرکسى که خود را افغان مى داند امکان پذير نيست. چون افغان هويت فرهنگى ندارد. شما نيکو بيان نموديد: مرزی دربین شان موجود نباشد ومنحیث یک انسان باداشتن یک کارت هویت به تمام کشورهای اروپایی مسافرت کنند ویک واحد پولی. روپيه را هند و پاکستان گرفتند ونام واحدهاى کابلستان و زابلستان و بلخ و هرات باوجود تغير روپيه و قران (کرون= تاج, ترون =تخت) به افغانى مردم عام در نقشه امروزى ستان نامنهاد افغان تا که رستم نام است کريسه وپول وروپيه نام است.
يا هنوز در فکر آن اى که نام واحد پولى ايران و تورانزمين وهند افغانى باشد.
بلى فقط و فقط نام تحميلى افغان اين سر زمين نابود گردد در آن صورت آبادانى اين سرزمين امکان پذير مى شود. همين اکنون اين کشور با نام قلابى افغان تجزيه است. تجزيه خو شاخ و دم ندارد. اين تجزيه هرج ومرج است “ ولی نمیدانید که ازتجزیه بوی خون وجنگ میآید” حميد گرامى همين اکنون بوى خون و جنگ در دولتکشور افغان جنگ (انتحار وانفجار باروت و صرب) و خون ( مرگ و کشتار عام) جريان دارد.
تجزیه شاخه‌ای از دانش بنیادین است که به مطالعه روش‌های جداسازی، شناسایی و بررسی کمی اجزا طبیعی یا مصنوعی یک ماده می‌پردازد.
تجزيه و تحليل در اصل دانش بنیادین شیمی است. يگان زمان دومواد مختلف در باعث انفلاق مى شود و شيمى يکى به شيمى ديگر سازش نمى مى کند.
ممالک دموکراتيک, وسازمانهاى بين الملى و حتى کشورهاى با حق ويتو حق تجزیه طلبی را از طریق شورش و یا انقلاب عمومی , و یا همه پرسى ومردود نمی‌داند. بطور مثال دادگاه عالی اتحاد ایالات آمریکا !!! و رقاصه اش سازمان ملل تجزیه‌طلبی را حق

اين “وحدت” وحدت ملى نيست بلکه وحدت مولى است. تجزيه منظم و صلح آميز و هماهنگ راه حل و گزينه اصلى است براى اين سرزمين که کليه مردمان وملتها و مليتهاى اش براى خود اداريت واستقلال وآزادى داشته باشند. تجزیه‌طلبی از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد.
افغان ستان کشور جعلى و تقلبى مى باشد و تجزيه آن آمدنى است. اين دولتکشور افغان وحدت ملى افقى ندارد چون اقتصاد و بنيادهاى واحد مالى وپولى ندارد. وحدت اين کشور عمودى است بدين معنى که مردمان اش در آن سهم نداشته اند بلکه حاکمان يک قوم خاص در آن غالب بوده اند.
مشترک وارگانهاى دولتى افقى ندارد.
دولتکشور افغان وحدت ملى ندارد زيرا اقتصاد مشترک ملى ندارد. دولتکشور افغان وحدت ملى ندارد زيرا فرهنگ مشترک ملى ندارد. دولتکشور افغان وحدت ملى ندارد, زيرا زبان مشترک ملى ندارد, دولتکشور افغان وحدت ملى ندارد زيرا هنروادبيات مشترک ملى ندارد. نام افغان انتحار وانفجار باروت و صرب , ويرانى و آوار کردن, نابودى آثار باستانى, تخريب سنگنبشته ها را به ياد مى آورد. چه اين نام گل محمد خان و يا عبدالرحمان وچه غلام محمد فرهاد افغان ملت ويا محمدعمر طالبان باشد.

هویت افغان توهین آمیز است. در زمان ظاهرخان و داود خان در جدول شناسنامه (تذکره ) مليت تک تک مانند پشتون و تاجيک و هزاره و اوزبيک .......... درج مى شد.
http://www.afghan-aid.de/tazkira.JPG

جستجو در کابل پرس