Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 86034

جــنرالان پاکســتانی و هــیولای طــالــب

28 دسامبر 2014, 10:06

سلام بخواننده هاي گرامي!
چرنديات آقاي فريد رستاخيز فقط به يك دقيقه خنده مي ارزد، جناب فريد رستاخيز گمان برده اند اگر به پيشاني هركسيكه ايشان تاپهء تنظمي وإخواني بزنند او را خيلي سهلتر وآسانتر وادار به سكوت مينمايند، زيرا از ديد ايشان هر باشندهء اين ماتمسرا بنام افغانستان كه يك روز را هم در كدام سازمان جهادي ويا غير جهادي گذرانده باشد او جنايتكار وسزاوار توبيخ است.
اينكه خود فريد جان در سابق عضو كدام سازمان سياسي يا جهادي بوده آنرا از شرم وخجالتي بيان كرده نميتواند، تنها ميخواهد با حركت كاروان همگام شود، زيرا حالا زماني است كه هم صاحب كاروان دزد صدا ميزند وهم خود دزد.
هم نظيف الله نهضت والي هرات در زمان حفيظ الله امين از خيانت و وطنفروشي ونقض حقوق بشر مي نالد، هم روستار تره كي هم عمر خطاب هم نبيل مسكيار وهم اعظم سيستاني وهم نبي مصداق وهم اسماعيل يون وهم سازمان راوا هم گلبدين حكمتيار وهم حامد كرزي وهم سياف . بناء براي فريد رستاخيز هم موقع مناسب دست داده كه صداي خودرا عليه قاتلان وجنايتكاران كه خود در ذهن خود ترسيم نموده بلند سازد.
واقعا در جامعه ايكه قانون جنگل حاكم باشد و اساس آن جامعه بر اساس غلبه يافتن يك گروه قومي بر ساير گروه ها از طريق زورگويي وبي حيايي ولچري ولچكي وتاپه زدن وقتل عام ونسل كشي بنا يافته باشد براي افراد مانند فريد رستاخيز سزاواراست كه خود هم قاضي شود ، هم دادگاه وهم دادستان .
اما در جوامع سالم كه در آن عقلانيت حاكم باشد وهيچكسي از ابراز نمودن عقايد خود شرم نداشته باشد در چنان جوامع جناب فريد جان بيمار رواني اند، ايشان مانند سازمان راوا به معالجه ضرورت دارند، در نظر جناب فريد رستاخيز غير از خودشان ، ديگران همه دشمنان انسانيت ، جنايتكاران حرفوي وناقضان حقوق بشر تشريف دارند، بهمين سبب است كه جناب فريد رستاخيز قبل ازبيان مطلب به دشنام وفحاشي رو مي آورند.
ورنه؛ جناب شان بايد ميدانستند كه خداوند انسانهارا متفاوت خلق كرده است، همانطوريكه انسانها در شكل وقواره با هم متفاوت استند در افكار ونظريات نيز با هم تفاوت دارند، هيچگاهي نميشود كه همهء مخلوقات در بست مانند سازمان راوا وفريد رستاخيز بينديشد، مغز فريد رستاخيز مطابق ظرفيت خودش قوهء برداشت وتحليل دارد ولي مغز شمس الحق حقاني به اندازهء خودش قوهء ابتكار ونو آوري دارد، فريد رستاخيز اگر هزار مرتبه شمس الحق حقاني را برچسپ وتاپه بزند، از قوهء ابتكار وخلاقيت هنري شمس الحق حقاني كاسته نميشود ونه هم شمس الحق حقاني وادار به سكوت ميشود ونه هم افكار ماليخوليايي فريد رستاخيز او را قانع ميسازد.
ما در عصر زيست مينمائيم كه در آن افكار انسانهاي خودشيفته واز خود راضي مانند فريد رستاخيز در آن هيچ تاثير ندارد، انسانهاي خود شيفته واز خود راضي مانند فريد رستاخيز تنها ميتوانند همچو جلال باياني بيشتر خودشانرا در اجتماع منزوي سازند.
آنانيكه غير از خود ديگران را همه جاني وخائن و وطنفروش ميپندارند سرانجام مانند جلال باياني بجرم بد رفتاري با اهل خانوادهء شان روانهء زندان ميشوند ودر بدترين حالت شايد روزي خودرا مانند طلبه هاي كرام انتحار نمايند.
جناب فريد رستاخيز از من پرسيده اند كه چرا هر وقتيكه بالاي شمس الحق حقاني اعتراض صورت ميگيرد، سر وكلهء پرويز بهمن پيدا ميشود؟
دراينجا خدمت فريد رستاخيز بايد عرض شود كه : سوال را اينطور مطرح نماييد:
چرا هر كارتون وطنز ادبي وهنري شمس الحق حقاني در مورد اشخاص چون: اشرفغني، انورالحق احدي، فاروق وردك، گلبدين حكمتيار، حامد كرزي وغيره در نظر شما رنگ شوراي نظار را بخود ميگيرد؟
چرا شما وديگر طرفداران تان توان ديدن كارتونها وطنزهاي هنري شمس الحق حقاني را در مورد اشخاص فوق الذكر نداريد؟
چرا خشم وغضب تانرا بالاي شمس الحق حقاني در لباس انسانهاي بيطرف وغير تنظيمي بيرون مي ريزيد؟
آيا درين موارد جناب فريد رستاخيز جواب دارند؟
با احترام
پرويز بهمن

جستجو در کابل پرس