Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 86590

خمس، ملاها و سادات متحجر، مردم نادان و دولت ظالم

24 فبروری 2015, 18:09, توسط پرویز "بهمن"

محمد امین جوادی‏

آله آزادی یا ابزار بردگی؟
«وَ اعْلَمُوا أَنَّما غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَ لِلرَّسُولِ وَ لِذِی الْقُرْبى وَ الْیَتامى وَ الْمَساکینِ وَ ابْنِ السَّبیلِ إِنْ کُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّهِ وَ ...؛ بدانید آنچه را که عنیمت می گیرید، یک پنجم آن، برای خدا و رسول و خویشاوندان او و یتیمان و مسکینان و در راه ماندگان است، اگر به خدا ایمان دارید…»(انفال/41)
براساس این آیه در زمان حضرت محمد(ص) مسلمانان یک پنجم غنایم جنگی خود را به ایشان می سپردند تا در موارد نامبرده هزینه کنند. یکی از موارد «خمس»، «ذوی القربی» است. اجماع علمای شیعه و سنی «ذوی القربی» را خویشاوندان پیامبر(ص) می دانند اما در چند نکته میان علمای فریقین اختلاف است.
1. «غنیمت» چیست؟
علمای شیعه به این باورند که «غنیمت» با توجه به معنای لغوی آن به معناى مطلق فائده اى است كه انسان به دست مى آورد و اختصاص به «غنيمت جنگى» ندارد. بنابراین «غنیمت» شامل هر نوع سودی است که از راه های گوناگون مانند تجارت، زراعت، جنگ، معدن و... بدست می آید. اما علمای اهل سنت معتقداند که «غنیمت» در عرف شرع مقید به «غنیمت جنگی» است و صحابه نیز تنها «خمس» غنایم جنگی را به حضرت می سپردند نه منافع دیگر را. «رشيدرضا» در تفسير «المنار» واژه «غنيمت» در آيه شریفه را به خاطر قيد شرعى مقيّد به غنائم جنگى دانسته است.
در قرآن کریم تنها یک آیه در مورد وجوب «خمس» وجود دارد و این آیه نیز دقیقا پس از جنگ «بدر» نازل شده تا سرنوشت غنایم بدست آمده از این جنگ را روشن کند. بنابراین باتوجه به قرینه زمانی و آیات قبل و بعد، به نظر می رسد که دیدگاه علمای اهل سنت در مورد اختصاص «غنیمت» به غنایم جنگی عقلانی تر باشد.
2. آیا «خمس» ویژه زمان حضرت محمد(ص) بوده است؟
در مصادر اهل سنت روایات زیادی وجود دارد که «خمس» در زمان حضرت محمد(ص) تقسیم می شد اما در اینکه وجوب «خمس» پس از پیامبر(ص) نیز ادامه دارد یا خیر؛ علمای اهل سنت با توجه به سیره خلفای راشدین(رض)، «خمس» را واجب نمی دانند و اکنون چیزی به نام «خمس» در فقه اهل سنت وجود ندارد اما علمای شیعه معتقداند که خویشاوندان رسول الله(ص) پیوسته موجود بوده و در میان آنان فقیر و مسکین نیز وجود دارد؛ پس وجوب «خمس» به «ذوی القربی» همچنان پس از وفات حضرت نیز دوام دارد. اما باتوجه به اینکه یکی از موارد استحقاق «خمس»، «مساکین» است و «خمس» نیز بر سادات غیر مسکین تعلق نمی گیرد؛ اصرار بر «ذوی القربی» چندان موجه به نظر نمی رسد.


با این مقدمه می خواهم این نکته را گوشزد کنم که با تمام اختلافات فقهی ذکرشده، یک چیز روشن است و آن اینکه «خمس» به اموال تعلق می گیرد نه به انسان ها. انسان ها به هیچ عنوان مرد یا زن، نمی توانند موضوع «خمس» باشند. اما از دیرباز در میان هزاره های شیعه، مواردی وجود داشته که افراد، دختر پنجم خود را به عنوان «خمس» به نکاح سادات درآورده اند و این رسم متأسفانه تاکنون نیز در روستاهای دور دست هزاره نشین ساری و جاری است و نمونه ای از آن چندی پیش در یکی از روستاهای «دایکندی» اتفاق افتاده است. نگارنده سیاستمداران سرشناسی را می شناسد که خواهر یا یکی از بستگان شان، جزو همین «هزاره های خمسی» اند و بسیاری از سیاستمداران برجسته سادات ما نیز از بطن همین «هزاره های خمسی» زاده شده اند.
بدون تردید دادن دختر پنجم به عنوان «خمس» یک خرافه مذهبی است که متأسفانه عالمان دینی نیز چشم به روی آن بسته اند. چنین رفتاری با زن، زیر پوشش یکی از واجبات دینی تنها می تواند با رفتار گروه منفور «داعش» با زنان و دختران اسیر «سنجاری» و «ایزدی» قابل مقایسه باشد. بدترین نوع بردگی «بردگی جنسی» است، خواه تحت عنوان «جهاد نکاح» باشد یا «خمس».
تعیین آزادی بردگان به عنوان کفاره بسیاری از گناهان در فقه اسلامی که به مرور زمان منجر به برچیده شدن فرهنگ برده داری از جامعه اسلامی شد؛ یکی از راهکارهای دین برای زدودن این فرهنگ ضد انسانی از جامعه انسانی بود. اما چگونه است که امروز دینداران سنی و شیعه زیر عنوان آموزه های دینی، انسان ها را به بردگی می کشند؛ آن هم «بردگی جنسی»؟!
وقوع چنین رویدادهای غم انگیزی، دیدگاه مشهور «مارکس» را پیش می کشد که هیچ ایدئولوژی ای به اندازه دین، قدرت تحمیق پیروان خود را ندارد.
نگارنده بر این باور است که دین یک امر چند وجهی است؛ به همان اندازه که می تواند آزادی بخش باشد، تحمیق کننده نیز هست، بسته به این که از کدام زاویه و با کدام نگاه نگریسته شود. دینی که می تواند برده سیاه حبشی را در قرن هفتم میلادی از اسارت تن و ذهن برهاند، می تواند انسان آزاد قرن بیست یکم را به بردگی ذهن و تن بکشاند.

جستجو در کابل پرس