Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 19623

کتاب مقدس، زبان مقدس

21 سپتامبر 2008, 06:15, توسط هلمندی

آقایان حسین زاهدی و میرحسین مهدوی! بحث خیلی مهم و بحران آفرین را روی دست گرفته اید، ممکن است برآمدن از پی چنین بحثی، دشواریهای بزرگی را سرراه شما قرار دهد. بیشک که مقولهء مذهب یک مقوله ای بسیار گسترده و نیاز به یک بودجهء علمی کلانی دارد، آنهم در اوغانستان.

چهارده قرن پیش این سرزمین توسط اعراب اشغال شد، تمام زیربناهای فرهنگی و اقتصادیی این دیار به باد فنا رفت، مردمانی که سالیان متمادی رهروان آئین بودایی و زرتشی بودند و از فرهنگ و پیشینهء متمدن ووالایی برخوردار بودند، به خاطر زنده ماندن از دست اعراب جاهل و خونخوار تن به گرایشی تحمیلیی اندیشه و فرهنگ عربی دادند. همان وقت دقیق زمانی بود که فرهنگ و تاریخ ما نابود شود و مردم بزور به پذیرفتن یک آئیین پرخاشگر خشین و جدید تن بدهند. آئیینی که همواره پیروانش را به خشونت،قتل ، زورگویی و زن ستیزی فرامی خواند، که این گونه اندیشه برای مردمان سرزمین ما بیگانه بود. از آغاز سیطرهء اعراب و فرهنگ جهالت عربی، کم کم این اندیشه و اعتقاد بر دل و جان مردم تأثیر گذارد،و مردم مجبور به پذیرفتن دین اسلام شدند.که از همان آغاز تا به امروزچهارده قرن متمادی از این ماجرا میگذرد، و دین اسلام تمام رگهای عصبی اغلب مردم مارا اشغال و کرده، بیش از پنجاه درصد زبان مارا واژه های عربی تشکیل میدهد، بیش از 95 درصد نام های ما اسمهای عربیست، اگر بصورت درصدی حساب کنیم بیش از 60 درصد از هویت ما عربی شده.وقتی باورها عربی، لباس عربی، فرهنگ خانواده گی عربی، زبان عربی، نامها عربی، قانون اساسی عربی، پس هیچ چیزی درروزگار ما باقی نمیمانید که باعث تفکیک هویت ما از هویت عربی باشد. این واقعا یک بحران خیلی وسیع است درجامعهء عقب مانده ما،که روشن فکران و قلم بدستان ما باید بیشتر به همین مسئله بپردازند و سعی کنند که با گویشها و نگارشهای منطقی مردم را برای بیرون رفت از چارچوب باورهای سنّتیی عربی کمک کنند. اینجاست که یک جامعه شناس و یا تحلیلگر منتقد باید این معیارهایی جامعه شناختی را در موضوع انتقادش مدنظربیگیرد، و برای اندیشه اش استلالهای منطقی و علمی داشته باشد.

وارد شدن بایک شعار غیراسلامی نمیتوان اندک ترین تغییراتی را در نحو اعتقادیی مردم اوغانستان ایجاد کرد،چنانچه ما شاهد انقلابهای سیاسی در اوغانستان بودیم، شعارهای سرخ خلق و پرچم که مغایر معیارهای اعتقادیی مردم بود دیدیم که چگونه نابود شد و هیچ جایی را در جامعه ء سنتی برایش باز نتوانست.

وارد شدن بر افکار سنتی و عرب زدهء مردم اوغانستان باید با سیستمهای شریعتی وسروش باشد نه سیستم غوث زلمی . افراد چون زلمی غوث میتواند با سادگی قربانی شود. چون مردم اوغانستان تا هنوز قدرت گنجایش چنین اندیشه ها را در ذهن خود ندارند. لذا باید با احتیاط سخن گفت. نوشته های آقای زاهدی و کار آقای زلمی نه تنها اینکه کوچکترین تغییری را در ذهن مردم سنتی اوغانستان ایجاد نمیکند. بلکه مردم را به تنفر نسبت به چنین افراد وامیدارد و ریشهء باورهای سنتی در بین مردم مستحکم تر میشود.

جستجو در کابل پرس