Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 19976

کتاب مقدس، زبان مقدس

4 اكتبر 2008, 06:33, توسط اکبر ح ج

حضور خوانندگان کابل پرس? سلام تقدیم است...

و اندکی اشاره به اشتباهات اقای جویا!!!

جناب شما تاریخ را مطا لعه نموده ولی درست انرا نفهمیده اند و مهم تراینکه موارد تطبیقی اوامر واجراات الهی و منتصبین وی را در موارد معین که سبب اصلاح جامعه است نمیدانند و بی خریط در تاریکی فیر می نمایند...
در مورد اول شما یک جنگ زمان پیامبر را که دفاعی نبوده برای ما گوشزد بفر مایند..و درقدم دوم برای اتفاق نیا فتادن جنگ و خون ریزی دوباره ایا لازم نیست تا همه امکانات اقتصادی و نظامی دشمن وحشی و جاهل و خارف را منهدم ساخت تا از جنگ و ضایعات انسانی و مادی بعدی جلو گیری به عمل اورد و اگر چنین نکرد نهایت حماقت یک فرماندار را حکایه میکند...

اشتباه فاحش دیگر شما اینست که با قاتل مدارا میخواهید و این منتهای بی خردی است و با این کار شما جامعه را به سوی نابودی و توحش جنگلی سوق میدهید..شما خوانده اید ولی فراموش کرده اید که گفته اند که با دشمنان مدارا و نه با قاتلان و فرق است بین مفهوم دشمن و قاتل!!!!

علی گفته بود اگر زنده ماندم خودم تصمیم خواهم گرفت و اگرنه او را با یک ضربت شمشیر قصاص نماید و نه بیشتر بنا در کجای این حرف بی عدالتی است وقتی که جناب جویا یک حرف جانب مقابل خود را بی جواب و قصاص نمیگذارند پس به بیجواب گذاشتن عمل یک قاتل یک رهبر دینی که میلیون ها پیرو دارد چطور از مدارا حرف به میان میاورند که کمالی بی عدالتی ,بی .... است..

تسلیم بودن باین معنی نیست که به هرکس و هر چیز تسلیم بود.. منظور اینجا تسلیم به حق و حقانیت و نه به ابلیس و شیطا نیت!!! با ابلیس و اعمالش بایست جنگید و این جنگ بیشک که از محراب بر میخیزد زیرا ابلیس از محراب میترسد!!!!

مدد خواستن از اولیا خدا توسل و نزدیکی جستن به خدا است و نه چیز دیگر زیرا خدا دیده نشده و ما او را از طریق همین روایات و تعاریف که اولیا کرده اند میشناسم بنا احترام و توسل جستن به اولیا بطور غیر مستقیم نزدیک شدن به خدا است نه چیز دیگر...

جهاد و جنگ در راه خدا در مقابل مخالفان بعد از پیامبر منع قرار داده شد و به جهاد نهایت بزرگتر که جهاد با نفس است توصیه شد ولی با غصب خلافت همچو فرضیه بزرگ به باد فراموشی سپرده شد و منحرفین ترجیع به فوتوحات و چور و جمع غنایم مما لک اطراف نهادند تا غنی ساختن مکتب و نفس در مقابل جهالت و تهدیدات امارت شیطانیت!!!!!که اثرات نا گوار انحرافات انروز امروز مشهود است...
و درین مورد لطفا نظرات دکتور شریعتی را مطالعه نماید........

خوارج که نمونه ایشان امروز وهابیت و القاعده که برادران ناتنی ایشان اند بودند حالا اقای جویا اگر وجدان دارند نظر خود را درباره برخورد ایشان با این غده سرطانی که به طفل و زن و پیر رحم نمیکنند برای ما بنویسند که ایا مدارا با دارنده همچو مفکوره صحیح است و اگرچه فراموش نباید کرد که "ولی" خدا بعد از قلع و قم خوارج دستور فرمودند که بعد از ا او هیچ بشری هرگز اجازه قتل خوارج را ندارند و این مصو نیت و مدارای است پیشوای تشیع بان امر فرمودند و امیداوارم که جنا ب شان مطلع باشند و یک موضوع را باید عرض کنم ولی خدا در ان زمان عزم داشتند که شر معاویه را یکبار و برای همیشه از سر کم کند و بنا از خوارج تقاضای کمک نمود ولی خوارج خلیفه را بعد از جنگ صفین مرتد و کافر میشناختند و اصرار داشتند که خلیفه 4 توبه کند و اورا سزوار خلافت نمیدانستند و احتمال قوی وجود داشت در صورت حمله به شام خوارج از عقب بنای حمله و حتی تصرف خلافت را داشته باشد بنا خلیفه 4 نابودی خوارج را خطرنا کتر از معاویه دیده و متوجه انها گردید ترحم بر پلنگ تیز دندان ستمکاری بود بر گوسفندان!!!!

و در اخیر یک خواهش دوستانه و مهم از اقای جویا دارم که در اینده در مقابل برادران سنی مذهب از دلایل خود استفاده نمایند نه به دلایل هم کیشان ایشان تمسک جویندو" خشونت افرینی کنند" و که کمال نا جوانمردی است!!!!!

جستجو در کابل پرس