آقای مهدوی!
نوشتهء تان خوشم آمد. مستدل و منطقی پیش رفته اید. تنها پرسشی که ازشما دارم اینست که چگونه نقطه یی که در حرف ب وجود دارد، میتواند بخشی از اسم اعظم باشد و یا احتوا کنندهء کدام معنی و رمز دیگر باشد. چرا که نطقه در حرف "ب" زمانی میتوانست مطرح شود که این ایهء مبارکه نوشته شود. یعنی اعجاز نقطهء ب وابستگی به نوشته شدن آن پیدا میکند. این ادعا بسیار ضعیف و غیر منطقی به نظر میرسد. میشود درین زمینه معلومات بیشتر واستدلال بیشتر ارائه بدارید؟
البته مسالهء ایمان داشتن به اسلام و نداشتن نمیتواند استدلالی شود برای پذیرفتن هر نظر سخیفی در مورد مسایل دینی. یعنی وقتی اعتقاد داشته باشیم باید هرکس هرچیزی را به نام دین و اعتقاد ارائه کرد باید بی چون چرا بپذیریم.
مسالهء نقطهء ب نیز از همینگونه استدلال ها به نظر میرسد. امید است با دفاع بد از اسلام اسلام را در نظر ها خوار نسازید....
آقای مهدوی!
نوشتهء تان خوشم آمد. مستدل و منطقی پیش رفته اید. تنها پرسشی که ازشما دارم اینست که چگونه نقطه یی که در حرف ب وجود دارد، میتواند بخشی از اسم اعظم باشد و یا احتوا کنندهء کدام معنی و رمز دیگر باشد. چرا که نطقه در حرف "ب" زمانی میتوانست مطرح شود که این ایهء مبارکه نوشته شود. یعنی اعجاز نقطهء ب وابستگی به نوشته شدن آن پیدا میکند. این ادعا بسیار ضعیف و غیر منطقی به نظر میرسد. میشود درین زمینه معلومات بیشتر واستدلال بیشتر ارائه بدارید؟
البته مسالهء ایمان داشتن به اسلام و نداشتن نمیتواند استدلالی شود برای پذیرفتن هر نظر سخیفی در مورد مسایل دینی. یعنی وقتی اعتقاد داشته باشیم باید هرکس هرچیزی را به نام دین و اعتقاد ارائه کرد باید بی چون چرا بپذیریم.
مسالهء نقطهء ب نیز از همینگونه استدلال ها به نظر میرسد. امید است با دفاع بد از اسلام اسلام را در نظر ها خوار نسازید....