Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 39812

بجایی تجزیه یا تقسیم افغانستان چرا پاکستان باید تجزیه نشود؟

21 آگوست 2010, 07:43, توسط تنویر-

چند نکته در مورد مقاله محترم راوش:

  • اول باید گفت که مقاله ی خیلی عالی است و روی مسایل مهمی در کنار موضوع اصلی مقاله یعنی رد تجزیه افغانستان ؛ روشنی انداخته شده است. یکی از مسایل که من از گذشته های دیر به حلقه دوستان خویش خاطر نشان میکنم موضوع آمدن خمینی به ایران است. من با محترم راوش کاملا موافق هستم که آمدن خمینی و قیام علیه شاه هم مانند اکثریت واقعات منطقه و جهان به هیچ وجه بدون مداخله و پلان قدرت های بزرگ صورت نگرفته است. همانطوریکه کودتای ثور یا کمونیستی با اشاره و مداخله روسها عملی شد.
  • پاکستان = چتلستان یگانه کشوری در جهان است که باید تجزیه شود. دلایل دیگر آنرا آقای محترم راوش با منطق خیلی عالی ذکر کرده اند ولی من فقط میخواهم اضافه کنم که اکنون تجزیه این کشور مصنوعی که نه اساس تاریخی ، قانونی ، کلتوری ، سیاسی دارد به یک باید تبدیل شده است. پاکستان به مرکز تروریزم بین المللی مبدل شده است که نه تنها امنیت منطقه، هند و افغانستان را تهدید میکند بلکه امنیت کشور های خارج از منطقه را نیز با خطر بزرگ مواجه کرده است. شکست امریکا در افغانستان، چتلستان= پاکستان را به صادر کننده بزرگ تهدید اتومی به جهان مبدل خواهد کرد.

غلبه بر تروریزم بدون تجزیه پاکستان غیر ممکن است.

اسلام افراطی جز اساسی ایجاد پاکستان بوده و اکنون این اسلام افراطی به تروریزم اسلامی به کمک نظامیان پنجابی مبدل شده است که خطری بزرگ برای تمام جهان است. اگر شما دو فاکتور ایجاد پاکستان یعنی قدرت نظامیان و اسلام افراطی را از پاکستان=چتلستان دور کنید این کشور مصنوعی خود به خود تجزیه میگردد. از همین رو آی اس آی و نظامیان پاکستانی قدرت فوج و اسلام افراطی را در هم آمیخته اند تا عمر این عقده سرطانی را طولانی کنند.

  • مسله دیگر مسله داکتر نجیب الله و احمق شاه مسعود است.

مقایسه نجیب با احمق شاه مسعود جفا است. نجیب اگر به روسها هم وابسته بود بر اساس ایدیولوژی بود که حزب او و حزب کمونیست روسیه به آن باور داشتند. نجیب با مردانگی در مقابل دشمن اصلی ما از روز اول تا آخرین رمق حیات ایستادگی کرد و به خاطر وطن خویش در مقابل روسها هم ایستاده شد.

ولی احمق شاه مسعود که یک فیصد از دانش نجیب الله را هم نداشت در زمان بچگی در بستر با نصیرالله بابر خوابید و وقتی پنجابی های بویناک و کثیف پاکستانی حکمتیار را بر او ترجیع دادند با همان روسهای پیمان بست که آنها را مخالف اسلام و عقیده خویش میدانست.

احمق شاه مسعود طالبان را تا دروازه های شهر کابل کمک کرد و بعداً مانند یک خفاش خون آشام کابل را برای آنها رها کرد. اگر طالبان او را و حاکمیت او را در یک منطقه کوچک هم میپذیرفتند، او همانطوریکه آنها را کبوتر های سفید خطاب کرده بود ، به هیچوجه در مقابل شان قرار نمیگرفت.

فقط زمانی که او دانست طالبان او را مانند نجیب الله از پایه برق آویزان میکنند در مقابل شان قرار گرفت.

در حالیکه نجیب الله طرفدار حقوق کامل و متساوی زن و مرد بود و حزب شان زنان را مانند کشور های اروپای غربی آزادی کامل داده بود ، احمق شاه مسعود یک زن سیتیز و منحرف بود که کتاب اخیر چاپ شده بر اساس خاطرات و گفته های خانمش پرده از انحراف اخلاقی مسعود بر میدارد.

مسعود یک جنایتکار ، قاتل بیرحم و یک رهزن به تمام معنی بود که مقایسه او با با نجیب الله با وصف کوتاهی های اخیر الذکر باز هم جفا است.

جستجو در کابل پرس