Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 86739

محاكمه ويرانگران پيكره هاى تاريخ

16 مارچ 2016, 13:33, توسط Arman

کسيکه تاريخ فرهنگى خود را نابود مى کند آينده خود را برباد مى کند .
کسيکه گذشته خود را نابود مى کند آينده ندارد.

کسيکه از گذشته خود آگاه نيست آينده ندارد

بسيار جاى خوشى است که اين تارنما از روز تخریب و انفجار مجسمه های بی مانند بودا در بامیان توسط افغان بچه هاى طالبان بی فرهنگ و بیگانه ياد کرد.
اين افغان بچه ها طالبان مانند اسلاف خود آثار فرهنکى و تاريخى ايران زمين را از زمان پيشداديان باختر مانند آثار نوبهار بلخ و شاهبهار کابل و سو بهار غزنى را هم ويران کرد.
در ادامه جنايات خود بت هفده مترى بودا را که از سوبهار غزنين بود هم ويران کردند
آنها فقط به به چاقو وزير اکبرخان رحم کردند ولى ديگر آثار گران فرهنگ پيشدادى و جمشيدى و زردشتى و نياکان غير مسلمان اين سرزمين را آوار کردند منارهاى تاريخى را مانند منارچکرى.

ارتفاع پيکرههاى باميان باستان که تصوير برجسته از تفکر برابرى نياکان ما است. صلصل و يا خنک بت از پا تا سر 53 واحد اندازه شاهمامه و يا سرخ بت 35 واحد اندازه گيرى شده است. در اينجا بزرگى و يا درازى بتها مهم است و نه از بزرگى غارها و يا تالارهاى کوه که پيکرها در آن تراش شده اند.

عدد زن 35 عکس و يا پژواک عدد مرد 53 است. گروه پژوهشى دانشگاه ارتش آلمان مونشن بلندى هاى بتها را در سال 2003 اندازهگيرى کردند که ارتفاع تاقچه و يا غار خنک بت 58 متر و تالار سرخ بت 38 و ارتفاع پيکره ها که به همان اندازه مى باشند که باستان شناسان در سالهاى 1950 و 1960 ميلادى بدون نور ليزر اندازه گيرى کرده بودند. پژوهشگران دانشگاه نظامى مونيخ اندازه صلصل از پا تا سر 53 متر و سرخ بت 35 متر اندازه کردند.

پيش از تخريب از طريق پيکره تا پله هاى زينه به سر فرق صلصل بالامى شدم که از آنجا تا به سقف تالاراش چند متر فاصله داشت. صلصل که زن اش مامه شاه بود در تختى استاده بود و نه در روى زمين.
از اين سبب است که اعداى گوناگون براى بلندى و بزرگى شان از عدم دانش ما پيداشده اند. اگر به اعداد پیکره های بامیان نگاه ژرف کنيم مى يابيم که يک عدد عکس عدد ديگراند. صلصل سمبول مرد گقته شده و شاهمامه سمبول زن. درميان بتها بزرگ دو بت ٨ واحدى کوچک ديگرى وجود دارد که نماد از فرزندان مى باشد طرزى يک تنديس خوابيده را خواست ثابت نمايد که هزار فوت يعنى برابر به برج ايفل باشد و در خارج از افغانستان به اندازه 323 متر گفته شد که نمونه نياکان است.

در کشور باختر زمين اکنون هم جشنها و يا نوروز در گورستانها در پهلوى نياکان تجليل مى شوند.دو بت بزرگ از هم در فاصله واحد 800 مترى قرار در روش زردشتى و دراديان هندويسيم عدد هفت عدد مقدس گفته مى شد. در دين بودايى عدد هشت عدد مبارک مى باشد. هرگاه هريک ازاعداد را به گونه افقى با همديگر جمع کنيم عدد ٨ دريافت مى کنيم که ارزش هر انسان چه مرد چه زن چه کودک چه نياکان يکسان مى باشد.
خنک بت 53 > 3+5 = 8
سرخ بت 35> 5+3= 8
کودکان 8 > 8+0 = 8
بت 17 مترى بودا از غزنى 17>7+1 = 8

پيام صلصل و شاهمامه جاودانى ايست چون اين پيام پيام پروردگار است که نزد وى مرد و زن کوچک و بزرگ يک سان ارزش دارند. قانون ايکه مرد و زن پير و برنا يکسان باشد پيام خداوند را عملى مى کند.

عدد هفت در (آهين) زردشتى جايگاه ويژه داشت: «هفت کشور»، ، «هفت خوان» «هفت شهر عشق» , هفته, هفت چين و هفت سين, هفت جشنها ى ىسال, هفت پيکر, هفتگاه (نت هفت آواه موسيقى سينا بلخى), هفت ميوه, جشن عروسى هفت روز, هفت چرخ در دواردور آتش هفت گوشه پروين..هفت غله (گندم جو جودل جوارى ارزن , جُلبان یا اسپلت "گندم اسپلت" با نام علمی Triticum aestivum L, چاودار با نام علمی Secale montanum گیاهی از خانواده گندمیان به لاتین: Poaceaeاست). (کشاورزان و بزگران و دهقانان ايران زمين وبويژه گهواره فرهنگى اش باکتريا و يا باختر ويا بلخ از هر هفت دانه در ماه بهمن (ابر بهمن کابل ساربان) چار هفته پيش از نو روز هفت سبدى تر و نم مى کردند و آن سبد سمنک و يا سمن کوچک و يا وسمن نو سمنو را که خوب رشد نموده بود آنرا در زمين بعد از سمنکپزى کشت مى نمودند.
هفته اول آب بود. هفته دوم خور بود, هفته سوم خاک زمين بود
و هفته چارم باد بود:بدون آب و خاک و خورشيد و باد گرده‌ افشانی ويا پريدن دانه هاى نر به ماده صورت نمى گيرد سبزيجات و نباتات رشد نمى کنند. ) .....هفت نيکوکارى زردشت که سه تاى اش هنوز در ورد زبان مرد و زن و پير و برنا در فلات هندوايران و توران است: پندار نيک و گفتار نيک و کردار نيک چار ديگراش را فارسىزبانان پراموش کردند ;-)

1- پندار نيک
2- گفتار نيک
3- کردار نيک
4- روزى درست
5- کار درست و بدون فسادو برگزارى چنشنهاى هفتگانه نوروز , تيرگان, مهرگان, يلدا, جشن سده, جشن آذرگان جشن سوری

6- روزه نيک , دستگیری از نیازمندان و تنگدستان
در زمانهاى جمشيدى و در هنگام فريمانى حاصلات و پس از جشن مهرگان و در زمان ثروت در ماه نهم خورشيدى هنگام پس اندازى و کم خوراکى شروع مى شدو اين ثروت به دستگیری از نیازمندان و تنگدستان اعانه داده مى شد. امروز سيتيم بيمه و ماليات است. امروز از همين ماليه به پناهنده گان مسلمان عربى داده مى شود و شيخيون عربستان به گفته غنين "نگهبان حرمين شرفين" پول را عليه مسلمانان براى جنگ مصرف مى کنند

7- عبادت پنجگانه با سازو سرودهاى گاتها ويا ژند اويستا Zende Avista

از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
راه اصیل هشتگانه (به سانسکریت: āryāṣṭāṅgamārga) از اصول اصلی آموزه‌های بودایی است. این راه به باور بوداییان راه رها شدن از رنج‌ها dukkha و رسیدن به بیداری روحی است.

1- دیدگاه درست، "سم" به معنى درست و نيک samyag dṛṣṭi, sammā ditthi
2- نیت درست، samyag saṃkalpa, sammā sankappa
3-گفتار درست،
4. کردار درست،
5-معاش درست،
6- کوشش درست،
7- اندیشه درست
8- و تمرکز درست.

هفت نيکوى زردشتى جمع تمرکز مساوى به بودايى در زمان کوشانى ها برده بارى زياد بود. اديان با هم دوستى داشتند مانند اديان و خدايان گوناگون در هندوستان امروزى

تپه هاى زردشتى و ميترايى عبادتگاهاى هندويسيم و بوديسيم هم بودند:مانند شاهبهار هندکى و شيواکى, تخت رستم سمنگان, تخت رستم بلخ, تخت رستم کابل در کوه هندکى ويا چلستون, تبه رستم در بلخ. نوبهار بلخ در نزديکى کوه البرز چشمه صفا

تخت رستم بلخ و تبه رستم در بلخ تخت رستم سمنگان
تخت رستم (بلخ)
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
«تخت رستم» بلخ (تَختِ رُستَم بلخ) نام یکی از آثار تاریخی واقع در شهر بلخ(استان بلخ) آن کشور است. در فاصله ۳۰ کیلومتری غربی شهر مزار شریف در شهراه مزار شریف - بلخ و شبرغان، در جوار کوه پشته‌ها و یاسلسله کوه البرز بلخ قرار دارد.[۱][۲][۳][۴] این تخت و تپه رستم از سازه‌های متجمع آتشکده نوبهار شهر بلخ و یا بغدی بشمار می‌آیند. در زمان پارتها آتشکده بودند و در زمان کوشانیان عبادتگاه بودایی.

چارلس یدوارد یایت(Sir Charles Yate, 1st Baronet) در کتاب افغانستان شمالی- نامه‌های از کمیسون مرزی افغان (Charles Edward Yate. Northern Afghanistan; or, Letters from the Afghan boundary commission) بزرگی تخت رستم بلخ را برای اولین بار با یارد (یکا) انگلیسی اندازه‌گیری و تشریح کرد و یکی از بناگاهای متجمع آتشکده نوبهار می‌باشد. وی ستوپهء بودائی ایبک واقع در استان سمنگان را هم اندازه‌گیری نموده بود که بنام تپه رستم سمنگان مشهور است.[۵] یایت درازی تخت رستم بلخ (Takht-i Rustam Balkh) را ۱۰۰ , بر اش را ۶۰ و بلندی آن را ۲۰ یارد (یکا) نوشته است. تپه رستم بلخ را یایت یک ساختمان مدور نامیده، که قطر اش ۵۰ یارد (یکا) و بلندی اش حدود ۵۰ فوت می‌باشد. هم از تخت رستم بلخ و هم از تپه رستم آن نمودار تصویر کشیده است که با نمودار و آثار پزشک و باستان شناس آلمانی تبار رومانایی هویان مارتین هونیگبریگر Johann Martin Honigberger و ساسیتمدار آلمانی اوسکار فون نیدرماهیر Oskar von Niedermayer همخوانی دارند.[۶] هونیگبریگر واژه شتوپه را از توپه و تپه زبانهای هندوایرانی وام گرفت. وی ۱۸۳۲ پس از اقامت از هند به خراسان (مرز بین کشور در هرات درسال ۱۸۵۶ کشیده شد) رفت.

تخت و تپه رستم در بلخ در دانشنامه ایرانیکا Top-e Rostam و Takht-e Rostam نوشته شده است. باستانشناسان فرانسوی در دهه بیست قرن بیست در این دو بنای تاریخی بنام رستم پژوهش نمودند که شوربختانه در پشته ایران زمین وبویژه در کشورنام نهاد افغانستان مورد توجه دولتمردان قبایل پشتون قرار نگرفت. یکی از این باستانشناسان باستانشناس فرانسوی با نام الفرید چارلز اگست فوشیر Alfred Charles Auguste Foucher بود[۷]

دراین کتاب دیجتال از سازه‌های تاریخی Tope-i-Eustam and Takht-i-Eustam اشتباهی نوشته شده است که در کتاب اصلی آن نامها به گونه درست برگردان شده‌اند.

خانم جژیفین پاول عکاس آمریکایی Powell, Josephine (1919-2007), United States, photographer درسالهای ۱۹۵۹ تا ۱۹۶۱ از بلخ دیدن کرد و از هر دوبنا عکس گرفت.[۹]
balkhheritage from Arezou Azad

گفنتى است که در تپه‌ها و تخت‌ها، سنگها و میدان‌های بنام رستم مانند تخت رستم کابل، تخت رستم سمنگان، تپه رستم سمنگان، تخت و تپه رستم در بلخ، تخت رستم در فراه، میدان رستم و گرز رستم در کابل سنگ رستم در غزنه وغیره جشنها وعیدهای باستانی بویژه نوروز تجلیل می‌شد.[۸]

شکده نوبهار
از ویکی‌پدیا، دانشنامهٔ آزاد
بلخ بر افغانستان واقع شده‌است
بلخ
شهر بلخ در افغانستان

آتشکده نوبهار یا معبد نوبهار (سانسکریت: برگرفته از واژۀ ناواویهارا "معبد نو"، از دوران برمکیان به بعد: مسجد نُه‌گنبد)، نام آتشکدۀ زرتشتی و بعدها معبدی بودایی در بلخ بود. دقیقی طوسی در گشتاسب‌نامه آورده‌است که در زمان لهراسب و گشتاسب شهر بلخ از مراکز مهم دینی بوده و در آنجا آتشکده‌ای ساخته بودند و آن را نوبهار می‌خواندند. و همچون مکه که امروزه مورد توجه مسلمانان جهان است، از نقاط مختلف دنیا برای زیارت به آنجا روی می‌آوردند. پادشاهان ایرانی این مرکز و متولی آن را احترام زیادی داشتند و آن را با حریر سبز پوشانده بودند و در زمان ساسانیان از بزرگترین آتشکده‌های زرتشتی بود.

اين فرهنگهاى اصيل زمان پارسا است و گنج باختر و گنج هاى سوبهار غزنه با سنگ رستم کوه رستم و ميدان رستم. سوبهار به تپه سردار تغير کرد.
کليه نامهاى را که حاکمان افغان تغيرداه من اين نامها را در خاکدان مى اندازم و همه را پس در ميدان ها آريانم دوباره آزاد مى کنيم.

فرهنگ که تقلب شد پت مى شود
فرهنگ که تخريب شد جهان نما مى شود
طالبان با افغانيت خود خود را روى سياه و رسوا ساخت

جستجو در کابل پرس