بازهم اندرباب داکترعبدالرحمن وسازمان راوا و گوشمالی مختصر کبیر جان عبادی
19 اكتبر 2008, 12:32
جناب خوشیوال!
ماشاالله! با این نوع "گوشمالی" هایت کسی هرگز ناراحت نخواهدشد. خوب است از آن نوع "گوشمالی" های که توو برادران دینی شورای نظاری و غیر نظاری ات به مردم بی دفاع و مظلوم کابل دادند، از آن نوع گوشمالی های شهرسوز و ویرانگر، از نوع گوشمالی های گوش و بینی بریدنها و میخ به سر کوبیدنها، از انهم بد تر تجاوز جمعی به اطفال 7ساله و 9 ساله.
کابل به خون نشسته هنوز که هنوز است از آن نوع گوشمالی های تو و برادران دینی ات فریاد میزنند. نمیدانم روزی که افشاریان را برادرانت گوشمالی میدادند جناب شما در جمع آنها تشریف داشتین یا خیر؟ بیچاره افشار و افشاریان هنوز که هنوز است از آن گوشمالی ها خون میگریند.
در باره داکتر عبدالرحمن تو درست می فر مایی؛ گفته اند: "با ما نشینی ما شوی با دیگ نشینی سیاه شوی". داکتر عبدالرحمن فرد شماره دو در آن دارهء دزدان چرا باید استثنا باشد؛ چرا باید آغشته به فساد اخلاقی، فساد مالی و غرق در عیاشی و خوشگزارانی و خویش خوری نباشد. مگر فهیم و قانونی از دارهء دزدان، سیاف و باند چرسی هایش، مزاریها و خلیلی هابا دیوانه ها و جندیهایشان، حکمتیار با زرداد ها و سگهای دیوانه اش (ازجمله برادران) کمتر از داکتر خزیده در آن جمع، به فساد اخلاقی، دزدی، تجاوز به عفت و ناموس، اختلاص و نوکر منشی به بیگانگان غرق بودند؟
جناب خوشیوال! تا توان داری از پاچهء راوا بیگر، گوشمالی بده زیرا من درد تو و برادران دینی ات را، از برهان الدین تا حکمت یار، از قهرمان مولی تا یک چشمه درک میکنم.
جناب خوشیوال!
ماشاالله! با این نوع "گوشمالی" هایت کسی هرگز ناراحت نخواهدشد. خوب است از آن نوع "گوشمالی" های که توو برادران دینی شورای نظاری و غیر نظاری ات به مردم بی دفاع و مظلوم کابل دادند، از آن نوع گوشمالی های شهرسوز و ویرانگر، از نوع گوشمالی های گوش و بینی بریدنها و میخ به سر کوبیدنها، از انهم بد تر تجاوز جمعی به اطفال 7ساله و 9 ساله.
کابل به خون نشسته هنوز که هنوز است از آن نوع گوشمالی های تو و برادران دینی ات فریاد میزنند. نمیدانم روزی که افشاریان را برادرانت گوشمالی میدادند جناب شما در جمع آنها تشریف داشتین یا خیر؟ بیچاره افشار و افشاریان هنوز که هنوز است از آن گوشمالی ها خون میگریند.
در باره داکتر عبدالرحمن تو درست می فر مایی؛ گفته اند: "با ما نشینی ما شوی با دیگ نشینی سیاه شوی". داکتر عبدالرحمن فرد شماره دو در آن دارهء دزدان چرا باید استثنا باشد؛ چرا باید آغشته به فساد اخلاقی، فساد مالی و غرق در عیاشی و خوشگزارانی و خویش خوری نباشد. مگر فهیم و قانونی از دارهء دزدان، سیاف و باند چرسی هایش، مزاریها و خلیلی هابا دیوانه ها و جندیهایشان، حکمتیار با زرداد ها و سگهای دیوانه اش (ازجمله برادران) کمتر از داکتر خزیده در آن جمع، به فساد اخلاقی، دزدی، تجاوز به عفت و ناموس، اختلاص و نوکر منشی به بیگانگان غرق بودند؟
جناب خوشیوال! تا توان داری از پاچهء راوا بیگر، گوشمالی بده زیرا من درد تو و برادران دینی ات را، از برهان الدین تا حکمت یار، از قهرمان مولی تا یک چشمه درک میکنم.
جوشان