Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 21246

نياكان قيام، نياكان ما نيستند

5 دسامبر 2008, 17:30, توسط میرزایی

سلام واحتراماتم را خدمت کارمندان کابل پرس? ونویسندگان گرامی وخوانندگان عزیز تقدیم کرده، نظرم را در باره هردو نبشته چنین ابراز میدارم:
1- هردو نبشته وهردو نویسنده ، بخشی از واقعیت های تاریخی ونا بسامانیهای مزمن رابا عاملینشان تا جایی بر ملا نموده اند؛
2- هردو نویسنده ، درکنار ابراز نظر وعقیده شخصی خویش، نیش خودشانرا یا خودآگاه ویا ناخود آگاه ویا متعصبانه ویا خوش بینانه، برای خوانندگان پیشکش کرده اند؛
3- تاریخ را بگونه ی روایت، بدون ریشه یابی علت ومعلول، طور سرسری وبدون اندیشه بیان داشته اند؛
4-هردو نویسنده، مبرا از تعصب وعقده مندی زمانی ومکانی دیده نمی شوند؛ هرکسیکه دیگری را ملامت زده تصور میکند، لازم است که، همه جانبه انگیزه وانگیخته جنایتکار ویا سقو زاده ایکه راه مدرن را گرفت وهزاران دهقان که زمینش را در اثر اصلاحات این مدرنیزان از دست دادند وصاحب زمینهایش ناقلین آنسوی سرحد قرار گرفتند ودست به قیام زدند، امروز جنایت پیشه معرفی میشوند واجیر انگریز، اما این مدرنیزان مگر نبودند که با طیاره همین انگریزها، فرار را بر قرار ودفاع نکردن مردم را برپشت پازدن مردم برتری دادند، ایا میشود تاریخ چند ساله تازه را با چنین بینش بیان کرد؟
5- نویسنده ی دیگر هم اگر نیاکانش را جانی و جنجال برانگیز گفته است، در مقابل شخصیتهای مبارز وجان برکف دیگر اقوام را هم بیشرمانه وقبیحانه جنایتکار خطاب نموده است، این دیدگاه محیلانه، بازار قبیله بازی را با همه جنایتش رنگ پوشیده می بخشد ومبارزین راستین اقوام دیگر این سرزمین را در ترازوی استبداد نیاکانش با چشم حقارت بین خویش ودستهای لرزانش یکجا طول میکند ومیان ترازویش را با فشار آرنج ویکجانبه نگریش تلاش دارد که، یکسان وموازی با هم نشان دهد.
6- اقای لمبه ، هم تحت تاثیر تلقینات مبارزه طبقاتی وایدیولوژی برابربین ، بی نتیجه کوشش کرده است که، در ترازوی طبقه، جامعه وباشندگانش را بسنجد ووجه مشترک طبقاتی را در بین اقوام وملیتها تآثیرناکتر جلوه بدهد ونیرنگهای قبیله را که با عقل انگریز پی ریزی شده بودند، در تبانی با فریب که امیر جبیب الله خان کلکانی را دادند، سبب ناکامی امان الله خان مدرن بداند؛ در صورتیکه جامعه آنروزی ما از چند درصد با سواد بیشتر نداشت، چگونه میشود که در همچو جامعه سخن از مدرنیزه زد؟ هرخرد باخته ودنباله روی اجنبی را میتوان سرمشق مدرنیزه خطاب کرد؟ هردنباله روی اندیشه های وارد شده ونا سازگار به حال این سرزمین را میتوان، درمانگر علاج زخم های دیرین این کشور دانست؟
7- بلی دوستان گرامی، من هم باورمندم که، گذشتگا حاکم چند قرنه وندانمکاری های شاهان ووابستگیشان با بیگانه، واندیشه های قبیله وی آنها سبب کلی پسماندگی ، نا هماهنگی، عدم وحدت وهمگرایی اقوام وکشور بوده اند.
8- خرد باختگی شاهان جنگجو ، عقب نگهداشتن مردم وعدم اشتراک باشندگان کشور در قدرت وتعیین سرنوشت خویش ودر یک کلام ، مشارکت ملی، انگیزه بخش نا بسامانی امروزی ودیروزی واحتمال دارد که فردایی ما باشد. چرا که گذشته چراغ آینده ویا آینده ساز است وما متاسفانه از گذشته استبدادی وپراز جفای سیستم قبیلوی بر خورداریم، اگر تاریخ درخشان گذشته ی دور این سرزمین پامال دشمنان شوم وبی اندیشگان کوته بین نمیگردید، وفرهنگ مارا تکه وپاره نمیکردند، شاید سرنوشت ما از امروز بهتر وبهترتر میبود.
9- عبدالرحمن خان، با شیوه سفاکانه وکشتار جمعی دیگر اقوام، خواست که تحت نظر مستقیم انگریزها دولت سرتاسری به وجود بیاورد، که آورد؛ اما به قیمت چه ونتیجه اش چه شد؟ بازماندگان این سفاک نیز دراین قرن تلاش دارند که، بازهم دولت استبدادی مانند عبد الرحمن خان را رقم بزنند ودم از دولت بزرگ وبا عظمت مرکزی میزنند وباز میخواهند که جان بگیرند وکله مناره بسازند وکوچ اجباری نمایند وزمین سوخته ودرخت بی ریشه وآثار تاریخی کهن را یکسره بر باد نمایند ونامش را دولت بزرگ مرکزی بگذارند. این تبار اصلن از مشارکت ملی وحق تعیین سرنوشت مردم به اختیار خودشان ، میترسند واز قدرت مردمی گریزان ودر هراسند؛
10- در پایان به این نتیجه خواهیم رسید که، امروزچه باید بکنیم که اشتباه وجنایت گذشته، بار دیگر بر این مردم تکرار نشود؟
ا- ایجاد حکومت ملی و تامین حقوق شهروندی ؛
ب- تدوین قانون اساسی، که همه شهروندان در آیینه آن دیده شوند وحذر کردن از گنجانیدن ماده ویا فقرات تبعیض بر انگیز ویکجانبه؛
ت- تقسیم قدرت بین مرکز وولایات کشور، وانتخابی شدن والیها وشهرداریها وولسوالها از سوی مردم وشهروندان محل ؛
پ- حل صادقانه وعالمانه مسله ملی بر مبنای حق شهروندی وبرابری ملی؛
آزادی بیان وبیان آزادی را در چوکات قانون راستین تضمین باید کرد ورسانه های که تا دیروز بنام ملی، در خدمت حاکمان قرار داشتند، همه را ملی ودر خدمت مردم قرار باید داد، تا حقایق بدون کتمان وسانسور حاکمان ، در جامعه انعکاس داده شوند.

  • وجه روشن ملت شدن وپیوند همگرایی ملی را باخرمندی که باور همگان قرار گیرد؛
    - با ترفند وحیله وفریب دادن مردم دراین هنگام نمیتوان حکومت کرد واگر با جبر کوته اختیار حکومتداری میکنند، عمرشان کوتاه وسرافگندگیشان هویدا ورسوایشان روشن میباشد؛
    - زبان وفرهنگ هر قوم وملیت در افغانستان امروزی وجدید ، بدون برتری داشتن یکی از دیگری طور یکسان، رشد وتوسعه داده شوند ودر خصوص رشد زبانها ، این کشور به یک فرهنگستان ضرورت دارد که دانشمندان متعهد وچیز فهم اقوام این سرزمین درآن شامل واز دست اندرکاران این فرهنگستان باشند. خود را بیشتر بشناسیم وبه شناخت تاریخ راستین کشور دقت نماییم واندیشیدن را در یافتن اندازه انسانی بکار بریم ، کمتر اشتباه خواهیم کرد وبجای بیان عقده در لفافه، در جهت بیان واقعیتهای کتمان کرده شده ی جامعه قدم خواهیم برداشت. ما بایست که زایاننده ی اندیشه های آزادی وآزادگی در بن انسانهاباشیم، نه کشنده چراغ آزادی ؛ شاد باشید.
    میرزایی

جستجو در کابل پرس