دهي بود كه چند خانوار داشت از قضا آنها هم كوچ كردند به جاي ديگري رفتند و فقط يك خروس و يك سگ در ده جا ماندند روباهي آن طرفها بود كه ميخواست خروس را بگيرد، خروس چون از قضيه باخبر شد پيش سگ رفت و گفت: «روباه ميخواهد مرا بگيرد و بخورد چكار كنم؟» سگ گفت: «من در گوشهاي ميخوابم تو هم يك تكه فرش بينداز بالای من خودتم روي او بخواب و طوري نشان بده كه لانهات همين جاست تا روباه خواست بياد ترا بخورد من بلند ميشم و اورا ميگيرم». مدتي كه از شب گذشت روباه دندان تيز كرد و به سراغ خروس آمد و تا خواست كه خروس را بگيرد سگ به او حمله كرد و دمش را از بيخ كند. روباه وقتي دمش كنده شد و از حيلهاي كه به كارش كرده بودند خبردار شد رو كرد به خروس و گفت: «من با اين دم كنده ميرم ولي شما هم شهر آباد كن نيستين و اين ولايت با شما دو نفر آباد بشو نيس!»
سلام اقای بی نام
شما هم شهر آباد كن نيستيد
دهي بود كه چند خانوار داشت از قضا آنها هم كوچ كردند به جاي ديگري رفتند و فقط يك خروس و يك سگ در ده جا ماندند روباهي آن طرفها بود كه ميخواست خروس را بگيرد، خروس چون از قضيه باخبر شد پيش سگ رفت و گفت: «روباه ميخواهد مرا بگيرد و بخورد چكار كنم؟» سگ گفت: «من در گوشهاي ميخوابم تو هم يك تكه فرش بينداز بالای من خودتم روي او بخواب و طوري نشان بده كه لانهات همين جاست تا روباه خواست بياد ترا بخورد من بلند ميشم و اورا ميگيرم». مدتي كه از شب گذشت روباه دندان تيز كرد و به سراغ خروس آمد و تا خواست كه خروس را بگيرد سگ به او حمله كرد و دمش را از بيخ كند. روباه وقتي دمش كنده شد و از حيلهاي كه به كارش كرده بودند خبردار شد رو كرد به خروس و گفت: «من با اين دم كنده ميرم ولي شما هم شهر آباد كن نيستين و اين ولايت با شما دو نفر آباد بشو نيس!»
یح