Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 21781

فرشته حضرتی و برداشت ارتجاعی از تاریخ

25 دسامبر 2008, 15:00, توسط محمد

به آقا یا خانمی که بر نوشته های خانم فرشته حضرتی نقدی نوشته واز نوشتن نام خویش ابا ورزیده اند! شما صرف با کلمات انتزاعی وخشک بازی نموده اید واز واقعیت های عینی که در بستر جامعهء به اصطلاح افغانی موجودد است، اغماض نموده اید. این همه مظالم ،استبدادونا مردمی های نا رواوبرتری جویی های قومی را که شاهان وامیران قبیله روا داشته اند، آن هارا مقتضیات عصر وزمان شان تلقی نموده اید همه را به آدرس جبر زمان محول نموده اید. گویا شاهان وامیران گذشته مطابق مقتضیات جوامع فیودالی آن زمان عمل نموده اند که اگر یک امیر وشاه هزاره ویا تاجک هم می بود لابد مطابق ایجابات عصر وخواست مردم ناچار به این نوع مظالم مبادرت می ورزید. به این ترتیب کوشیده اید همه کار نامه های ناروای سر دمداران قبیله را مؤجه جلوه دهید که کاریست غیر منطقی وغیر عقلانی ، زیرا شما با این کار خویش بر همه کشتار های بی رحمانه مردم مظلوم هندوستان ولشکر کشی های شاهان وامیران قبیله و تاراج مدنیت وفرهنگ آن سر زمین بدست این شاهان مهر صحه می گذارید. جنایات نا بخشودنی که توسط عبد ا لرحمن خان مستبد بالای مردم مظلوم هزاره صورت گرفته وبسا خون های ناحق برزمین ریخته شد وکله منار های که ازین مردم مظلوم ساخته شدو منجر به از بین رفتن شصت فیصد نفوس آن مردم مظلوم گردید چشم پوشی می کنید.اسیر وبرده گرفتن زنان وفرزندان مظلوم ملیت هزاره وفروختن شانرا در بازار ها را تقاضای زمان میدانید. شما آن نا مردمی ها و تجاوزات نادر غدار بالای مردم شمالی را به خصوص بعد از تسلیمی حبیب ا لله کلکانی که نادر خان برای عفو او در قر آن کریم مهر نموده وتوسط آل مجددی به وی روان شد وحبیب الله به وی اعتماد نموده تسلیم شد ونادر با بی حرمتی به قرآن مجید نه تنها که حبیب ا لله وهمراهانش را نا جوانمردانه وظالمانه به چوبهء دار کشید بلکه به کشتار اقارب ونزدیکان وی ومردم شمالی توسط لشکر قبایل جنوبی به سرکرده گی محمد گل مومندی مبادرت ورزید که روی چنگیزی ودیگر جباران تاریخ را سفید نموده است را موجه، ایجاب زمان ووقت میدانید.
شما از غاصبین وغدارانیکه هزاران مظالم ، جنایات ونا مردمی های نا بخشودنی را در حق ملیت ها ی مظلوم این سر زمین روا داشته اند واز سیاه ترین چهره های جنایت کار تاریخی معلوم ا لحال کشور ما به حساب می آیند به اساس مفکورهائ پوچ قومی وقبیلوی جانبدار ی نموده وبه دفاع می پردازید کاریست نا درست وغیر معقول واز نظر اشخاص و افراد آزاد اندیش و صاحب نظر وروشن فکران عدالت پسند محکوم ومردود است. شما مگر تاریخ را ورق نه زده اید که از جنایات این سفاکان که خواسته اید به نحوی آن هارا تبرء نماید با خبر شوید.درج تاریخ است که در زمان فرمان روایی نادر غدار بود که محمد گل خان مومندی به دستور وی و هاشم جلادبه تاریخ 14 اکتوبر 1929 م وهم چنان در اگوست سال 1933م بر مردمان شمالی که پس از سر کوب وشکست حبیب ا لله کلکانی تسلیم شده بودند با قوای مجهز نظامی لشکر کشی وحمله کرد، قتل عام را توسط لشکریان جنوبی اعم، از جاجی، منگل، جدران ،وزیری واحمدزایی بی رحمانه به راه انداخت او درین یورش بر مردمان بی گناه شمالی تحت شعار سرش چت ، مال وناموسش تاراج دست به کشتار مردان پیر،جوان،زنان، کودکان وغارت مال ودارایی مردم زدند.این جلادان خلاف موازین وارزش های انسانی وغیرت وناموس پشتون والی مرتکب تجاوز جنسی بر زنان ودختران نا با لغ گردیدندوتعداد از آن هارا اسیر ساختند وبه حیث غنیمت ، برده وکنیز با خود بردند. زنان که تن به تسلیم نه میدادند، یغما گران با شکنجه های گونا گون از زجر های شان لذت می بردند. مرحوم غبار می نویسد شاه محمود برادر نادر غدار تمام فعالیت های تخریبی درین ولایت را بدست قوای وحشی پشتو زبانان ولایت پکتیا بنام(افغان وغیر افغان) انجام داد واین خطر ناک ترین هستهء نفاق وتجزیهء ملت بود که در صفحات شمال کشور توسط او کاشته شد وبعد بدست محمد گل مهمندآبیاری شد. مرحوم میر نجم ا لدین انصاری می نگارد محمد گل مهمند در سال های سلطنت محمد ظاهر خان گفته ( من باید به مجرد سقوط سقوی در کابل وغلبهء سمت جنوبی امر می دادم که چنداول کابل سوخته مردم آن را تار و مار ومال ایشان تاراج شود اما این کار را نه کردم وحال پشیمان وخود را ملامت می کنم وبر ریش خود تف می کنم.)کشتار ها وقتل عام های بی رحمانهء ناشی از قصاوت وتعصب شدید محمد گل مومند را حتی(( جریدهء رسمی دولتی اصلاح ، که در حمایت از دولت مستبد نادر خان نشرات وفعالیت داشت نیز نتوانسته پنهان نماید وبا وجود سانسور از جانب مقامات دولتی روز نامهء اصلاح درشمارهء 1 جدی سال 1308هجری شمسی وشمارهء 11 جدی وشمارهء 29 حوت سال 1308 با رعایت جانب احتیاط ومحافظه کاری می نویسد 192 نفر شمالی محبوس و 72 نفر کوهستانی اسیر وسر هفت نفر کوهستانی به کابل آورده شد 3 نفر اسیر وعدهء مقتول وعدهء فرار 5 نفر در یک روز اعدام گردیدند)) . قرار نوشتهء مرحوم غبار(( در حا لیکه شاه هر روز 1 الی 5 نفر مردم شمالی را به عنوان اشرار بدون محکمه گلوله باران می کرد .مردم دیدند که نادر غدار ومحمد گل مومند به انتقام مرگ کیوناری خون مردم شمالی را تا اخرین نفر به خاک می ریزد.دست به یک سلسله اقدامات وقیام های زدند واین قیام ها سندی شد تا بیشتر از پیش به ریختن خون این مردم اقدام نمایند)) مرحوم غبار منیگارد محمد گل مهمند درین ولایت قیافت فاتح را به خود گرفته ودر کمال تکبر وبیگانه گی با مردم پیش آمد دشمنانه ووحشیانه بنمود، او قوای حشری ونظامی را در تاراج خانه ها ،انهدام دیوار ها،باغ ها ومحراق قلعه ها بگماشت وخود مشغول شکنجه ، اهانت لت وکوب مردم بود واز قیام کننده گان جان می خواست . آن های که پول، طلا وسلاح نداشتند چوب میزد ، دشنام های رکیک ودور از شرف انسانی میداد، وحتی به تاءید سایر تاریخ نویسان تهدید به احضار زنش به محضر عام می نمود. اگر در خانه های تلاشی شده زیورات بدست شان نه می آمد زنان خانواده را تهدید به فرو بردن سوزن در پستان های شان می نمودند .به گزارش شمارهء 58 ماه دلو روز نامهء اصلاح (محمد گل مومندی از مردم شمالی 39834 دانه طلا و14906 سکهء نقره از خانه ها دزدی وبه نادر غدار تقدیم کرد.البته این حساب روز نامه شامل زیورات وپول نقد واثاثیهء خانه مثل قالین وظروف نه می باشد که لشکریان وحشی صفت با خود بردند.جناب شما از همه این جنایات آشکارا ونابخشودنی را که حتی یک کشور اشغال گر درحق مردم مستعمره خویش انجام نه خواهد داد به جا واقتضای زمان میدانید. شما املاک ودارایی های مردم مظلوم شمال را که شاهان قبیله گرا به وابسته گان قبیله خود حاتم بخشی نموده اند ضرورت زمان میدانید . اگر این همه جنایات ونا مردمی های که این امیران وشاهان غاصب مرتکب آن شده وانجام داده اند به گفتهء شما مطابق ایجاب همان وقت وزمان بود حالا که عصر علم ودانش وترقی وپیشرفت وکمپیوترو انترنیت وزمان دیگر است و ایجاب تحقق عدالت وانسانیت را می کند . چرا همین اکنون سر دمدارن قبیله در زیر چتر دروغین دیموکراسی وآزادی هنوز فرامین واحکام ظالمانهء عبد ا لرحمن خانی ونادر خانی را دارند مر عی ا الاجرا میدانند. با تذویر وحیله به نام اصطلاحات ملی وغیره ازین قبیل حرف ها، مردم را از حرف زدن به زبان مادری شان جلو گیری میکنند. حالا خو زمانه ایجاب می کند که مردم باید آزادی داشته باشند هر طوریکه می خواهند حرف بزنند اختیار زبان خودرا خودشان دارند .چرا درین قرن 21 که عصر آزادی وبیان است زبان مردم را به بهانه های گونا گونی می بُرند؟ حقیقت این نیست که شما مزورانه وزیره کانه خواسته اید مردم را اغفال کنید جنایات وکار نامه های ظالمانه وغاصبانهء سر دمداران قبیله را درست جلوه بدهید تا باشد که سلطهء ظالمانهء شان دوام یابد. اگر این طور نیست چرا بر همه احکام وکارنامه های ظالمانه وجابرانه آن امیران وشاهان که در زمان گذشته نموده بودند وزمان مصرف آن به سر رسیده است هنوز خلف شان می خواهند که پا بر جا باشد. نه تها در لغو وابطال آن اقدامی نهمی کنند بلکه می خواهند که همان احکام وفرامین مدار اعتبار باشد. شما به حیث یک صاحب نظر واندیشمند مترقی که با ایدلوزی انقلابی هم مزین به نظر می رسید واز جامعه شناسی وتیوری علمی انکشاف جامعه وتغییرات انقلاب آن هم آگاهی دارید وفرشته حضرتی را به عنوان کسی که کم میداند ومی خواهد زیاد بنویسید متهم نموده اید .چرا شما که زیاد میدانید به قبیله گرایان مشوره نه می دهید که از پا فشاری درتطبیق فرامین واحکام دستورات شاهان وامیران مستبدصرف نظر کنند. زیرا مطابق مقتضیات زمان باید خود را عیار بسازیم. امروز زمان زور گویی و برتری جویی های قومی وقبیلوی گذشته است با افکار نو وبا اندیشه های انسانی دست دوستی وبرادری به هم داده بدون تفوق طلبی برادر وبرابر به حیث شهروندان مساوی دریک افغانستان آزاد ومستقل زنده گی نموده وبرای اعتلا وترقی آن بکوشیم.

جستجو در کابل پرس