Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 22010

بعضی دردها نامردند

2 جنوری 2009, 07:59, توسط سایل

مرده پرستی بس است!

نویسنده: سایل

امید کابل پرس? این تبصره را به شکل مقاله ای جداگانه نشر کند.

امروز "بعضی درد ها نامردند"، گزارش ای از زاهدی را خواندم. خواندن این گزارش مرا به فکر یک مسئله بسیار مهم انداخت. مسئله ی دین و پیشوایان دینی و مردم فریبی با علم کردن دین و دینداری. این مسئله بخصوص در کشور های مسلمان بیشتر ویرانگر و مردم ستیز است. خوشبختانه مردم در کشور های غربی از برکت سطح بالای سواد و تعلیم، دیگر به کشیش ها و پاپ ها آن ارزش های قرون وسطایی را قایل نیستند. و خوشبختانه دیگر کشیش ها و کلیسا ها و شورای های آنان "گالیله" ها را محاکمه نمی توانند و "جیوناردوبرونو" ها را زنده کباب. این البته از برکت قربانی و شهامت هزاران دانشمند و آزادیخواه اروپایی بوده است که در مبارزه علیه خرافات مذهبی و قدرت سحرآمیز مذهب بر توده های مظلوم، از جان و آرامش خویش گذشتند و اروپایی مسیحی را از شر تاجران دینی برای همیشه رها کردند.

اما تجارت با دین و مذهب تا هنوز یکی از حربه های کارگر و اساسی حاکمان فاسد کشور های مسلمان است. خاندان سعود با خفه کردن آزادی و دمکراسی، مردم عربستان را در قعر جهالت فرهنگی و فقر دانش نگاه داشته است. به بهانه دین و مذهب مردم را از دسترسی به حقوق انسانی محروم ساخته و زنان را بطور مطلق از زندگی اجتماعی دور نگهداشته است. در این شکی نیست که عربستان سعودی با داشتن ذخایر بزرگ نفت دنیا در شکمش تا حدی توانسته مردم را از لحاظ اقتصادی تأمین کند، اما در دراز مدت اقتصاد این کشور، بعلت یک پایه بودن و اقتصاد مصرفی، محکوم به شکست است. فاجعه زمانی بیشتر رونما می گردد که جامعه عربستان را بر پایه ارزش های "حقوق بشر"، "حقوق زنان"، "آزادی های مدنی و سیاسی" و غیره بررسی کنیم. در تمامی این ساحات، مردم عربستان با فاجعه و دکتاتوری مذهبی مواجه اند. مخالفت با نظام حاکم یعنی مخالفت با قرآن و وهابیت و فرجامش نیز جلادان عربستان با لبه های تیز و بران شمشیر های آل السعود. عربستان سعودی مزودر درجه یک امریکا و قدرت های غربی است. امنیت کشور و شریان های اقتصاد آن در دست کمپنی های فراملیتی غربی قرار دارد که بیشترین سهم از آن امریکا و انگلستان است. بخاطر منافع سیاسی، قدرت های غربی هیچ وقت منتقد جدی نقض گسترده ای "حقوق بشر" در این کشور نبوده اند و دل شان هیچ وقت به حال زنان سعود – طوریکه به حال زنان افغان سوخت!-نمی سوزد. با وهابیت نیز سر دشمنی ندارند، چون این راه و رسم حافظ منافع اربابان سرمایه و قدرت است.

همچون عربستان سعودی، حاکمان سایر کشور های مسلمان نیز سد منطق و بازنگری و بینش علمی شده اند. با برپا کردن هزاران مدرسه و دادن هزاران جا نماز و غیره به اغفال و تحمیق توده ها دست زده اند. حاکمان مزدور اندونیزی در دهه شصت، با حمایت مستقیم سی آی ای، به قتل عام بیش از پنصد هزار مردم بیگناه اندونیزی دست زدند. در این کارزار، یکی از تاکتیک های آنان، برپایی گروه های مذهبی و حمایت از شاگردان مدارس بود. رژیم سفاک سوهارتو دست مذهبیون را در قتل عام احزاب ملی و کمونیست باز گذاشته بود و با حمایت مستقیم از آنان، ریشه های ناسیونالیزم مترقی و جنبش های مترقی را خشکانید. با پناه بردن به دین و مذهب کشور را به کمپنی های امریکایی و غربی تسلیم کرد که تا هنوز مردم اندونیزی از شر این کمپنی ها و سیاست های اقتصادی ظالمانه و انقیادگرانه ی آنان خلاصی ندارند.

بهرحال، نمی دانم ما مسلمانان چرا اینقدر مرده پرست هستیم. فکر می کنم حسن و حسین و صد ها پیر و مرشد و امام دیگر نمی توانند ما را با خدا نزدیک کنند. همه آنان مثل من و تو انسان بوده اند و در زندگی و فعالیت های اجتماعی و سیاسی خویش دارای خوبی ها و بدی ها بوده اند. توصیف و تایید مطلق شخصیت ها فاقد بنیاد علمی و اجتماعی است. همه ما بندگان خدا خطا کاریم. پناه بردن به امامان و پیامبران گره گشای مشکلات اقتصادی و اجتماعی مردم در کشور های مسلمان نیست. این تنها حاکمان اند که با پناه بردن به دین و مذهب، مرده را برده ساخته و بر گرده هایشان سواری می کنند.

بدترین اش همین مرده پرستی ما مسلمانان است. نمی دانم سینه زنی و زاری و گریه بخاطر حسن و حسین و صد ها امام راستی و ساختگی چه درد ما را دوا می کند. من بعد از تجارب زیاد به این نتیجه رسیده ا م که:

1- ایرانی ها (بخصوص آخوند ها و فاشیست مذهبی هایش) فکر می کنند که خاندان علی و نواسه و نیبره اش ایرانی بوده اند و پاسداری از آنان فریضه ی هر ایرانی است. علی و خاندانش بالاتر از خدا و محمد برایشان ارزش دارد. در این گیر و دار و زدن و کندن خدا را فراموش کرده اند و هی چسپیده اند به امامان و خاندان علوی. حاکمان جبار فعلی اش با هزاران تقلب و جنایت علیه مردم ایران می خواهند که خود را رهروان راه علی ثابت سازند و هر مخالفت و اعتراض را با چماق علی و امامان سرکوب کنند. برای خود شرم نمی دانند اگر برای وزیر بیسواد خویش (علی کردان) دکترای دروغین، آن هم از آکسفرد!، صادر می کنند. اما اگر یک ایرانی بیچاره بخاطر دفاع از حق خود و هموطنان اش فساد حاکم و خورد و برد آن را افشا می کند بجرم قاچاقچی و غیره سر به نیست می شود. ببینید که این علی و علی پرستی کار را به کجا کشیده است. چماق علی تمامی آزادی ها و ارزش های انسانی را در ایران آخوند زادگان کشته است. یک ملت را اسیر جاهلان دینی ساخته است که دین را به نرخ روز می خرند و می فروشند.

ببینید که همین سیاست های ارتجاعی ایران چه بلای را بر سر مردم بیچاره و بی کس غزه آورده است. در حالیکه تورم در ایران بطور وحشتناک بیداد می کند و رژیم برای مهاجران افغان و عراقی ده ها قانون ضد انسانی وضع می کند، با بیشرمی تمام از داعیه ملت فلسطین "دفاع" می کند و ملیون ها دالر را صدقه قد و قامت شیخ احمد یاسین ها، اسماعیل هنیه ها و حسن نصراله ها می کند. از حماس و سیاست های ارتجاعی اش دفاع کرده و با چغ کردن حماس، با خون مردمان بیچاره فلسطین تجارت سیاسی می کند. راستش را پرسان کنید این رژیم نه در فکر ایرانی خویش است و نه در فکر فلسطینی مظلوم. سیاست اش در برابر مردم مسلمان هم دوپهلو و پر از غدر و کینه است. تا زمانیکه رژیم ایران، حزب الله در لبنان و حماس در فلسطین را داشته باشد، امید رسیدن به صلح پایدار میان اسراییل و اعراب خواب بچگانه است. این رژیم با قدرت تمام می خواهد تا جو منطقه را بحرانی کند و مزدورانش را با دادن ملیون ها دالر با اسراییل شاخ به شاخ سازد. درین گیر و دار و پالان کشی، این مردم بیچاره ی فلسطین و لبنان اند که باید متحمل وحشیگری و جنایات اسراییلی ها شوند. اگر واقعاً دل رژیم ایران به حال مردم مسلمان می سوخت، در قدم اول باید با مهاجران افغان برخورد انسانی می کرد. برخورد فاشیستی و ضد انسانی رژیم ایران با مهاجران افغان ثابت می سازد که خون فلسطینی ها نیز برای سردمداران رژیم یک پول ارزش ندارد، چه رسد به دفاع آزادیخواهانه و بیطرفانه از آرزو ها و خواست های برحق آنان علیه رژیم متجاوز اسراییل.

2- متاسفانه مردم شیعه ما، بخصوص هزاره ها، فکر می کنند که علی هزاره بوده و پاسداری از علی پاسداری از خدا و نقب زدن بسوی بهشت برین است. نه آغایان اینطور نیست. مرده پرستی هیچ دردی را دوا نمی کند. علی و خاندانش نیز بهتر از سایر اعراب بادیه نبوده اند. همه آنان اهداف سیاسی خود را داشتند و بخاطر قدرت و امامت کشته شدند. اگر فکر می کنید که خاندان علی عادل تر از سایر سرداران عرب بود، این هم خلاف واقعیت است. بروید و تاریخ اسلام را واقعبینانه مطالعه کنید و ببینید که مثلاً همین خاندان از زنان و کنیزان چقدر را عقد و صیغه کرده بودند. شمار زنان شرعی حسین را بیش از صد گفته اند. آغا در عقد و صیغه و طلاق چنان غرق بود که روزی پدرش، علی مردم را انتباه می کند که دیگر برای حسین زن ندهید که طلاق می دهد. مردم بیچاره ی من، ما نه از نسل عرب بادیه هستیم و نه از پشت علی و اولادش. ما از خود فرهنگ، تاریخ و سنت و افتخارات داریم. یک مولانای ما هزاران علی را در دانش و حوصله و شکیبایی و خدا پرستی بس است. چرا از مولانا ها و خیام ها و مسعود سعد های خود نمی گوییم. چرا بیاد حافظ خود ماتم نمی گیریم. نمی دانم این عرب پرستی و مرده پرستی کدام مشکل ما را حل کرده و یا می کند. کمی بخود بیایم و با جهان و پیشرفت های آن خود را همنوا کنیم. ببینیم که همین قدرت های جهانی چطور با مصروف کردن ما با سینه زنی ها و غیره، منطق ما را ضعیف می کنند و خود مصروف تاراج مال و منال ما اند. راستی خدا را چه کردیم؟ آیا گاهی برای خدا هم گریسته ایم؟ در عشق خدا خود را با تیغ و زنجیر خونین کرده ایم؟

بعلاوه، تاریخ برای ما می گوید که آمدن اعراب و دین شان با خون و نیستی نیاکان ما عجین است. هزاران انسان بی گناه این ملک را از دم تیغ کشیدند و هزاران را برده کردند- چون متاسفانه در دین اعراب برده داری و عیش و عشرت با کنیزان و همچنان همخوابگی با دختران 9 ساله روا است. دین عرب دین فرسوده است و ما هم نمی توانیم با پیروی از آن به جای برسیم. این دین رسالت تاریخی و پیشرو اش را زمانی تنها و تنها برای قوم عرب انجام داده است. حالا حتی برای آنان نیز بیکاره شده است و عقبگرا.

راستی بروید و دین عرب را با زبان خود بخوانید که در آن چی و چی ها نهفته است. بروید توضیح المسایل ها را بخوانید و ببیند که به کدام درد اجتماعی مردم پرداخته اند. توضیح المسایل خمینی که بیشتر به یک مجله ی سکسی شباهت دارد. حتی شایع است که رژیم مذهبی ایران از پخش وسیع آن جلوگیری می کند چون محتویات آن بینی رژیم و سران مذهبی را می برد! امام صاحب می خواهد توضیح دهد که مثلاً بعد از نزدیکی جنسی (انسان) با اسب و غیره و غیره گوشت آن حیوان حلال است یا نه. خدای چه روزگاری! حتی به حال حیوانات نیز رحم نمی کنیم. و یا اینکه توضیح می دهند که با دختران کم سن چطور باید نزدیکی کنیم که فرج و مقعد آنان یکی نشود! عجب سکسی!

آری مردمم بخود آییم. مرده پرستی و عرب پرستی بس است. باید کوشش کنیم که مردم بیچاره و بیسواد خویش را از محتویات واقعی دین عرب با خبر کنیم و برایشان بگوییم که بیشترین قسمت های این دین مربوط می شود به افسانه های کهن که در آن پیامبران یهود با خدا کشتی می گرفتند. ببیند که چقدر این ادیان سامی ارزش خدا را پایین کرده اند. کشتی گرفتن با خدا! حتی در تورات آمده است که خدا گاهی با زنان پیامبران همخوابه می شده است! مگر این خود کفر نیست که مقام خدا را تا این حد پست و حقیر کنیم.

راه ما با خدا باید عاری از واسطه باشد. باید مستقیماً با خدا رابطه داشته باشیم. رسیدن به خدا از معبر شکنجه، زورگویی، جعل و جهل و فریب، مرده پرستی، علی پرستی و محمد نوازی و غیره نمی گذرد. این راه خواهان خیر همه است و اگر بتوانیم همه را خوشبخت سازیم و از کردار و و رفتار و پندار خویش راضی باشیم، بخدا و آرزوهایش خواهیم رسید. والا تا آخر مرده پرست و جاهل و خرافاتی باقی خواهیم ماند.

و ای کاش روزی شود که بعضی از نویسندگان کشور دین عرب را بدون دخل و تصرف با ترجمه درست فارسی و پشتوی اش در معرض خوانش مردمان بیچاره ی ما قرار دهند. آری بدون تفسیر و غیره و غیره. بعد مردم خود خواهند دید که در این دین و سیاست چه و چه نهفته است.

برای معلومات بیشتر می توانید این سایت را ببینید

http://www.geocities.com/ahang...

جستجو در کابل پرس