11 جنوری 2009, 22:44, توسط افغان به اصلیت زردشتی برگشته
با عرض سلام به خوانندگان کابل پرس?
البته کارتون شما چیزی است که اگر به تاریخ اعراب یک نظری بیندازیم می بینیم که میگه :
خشت اول گرنهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج
آیا شما می دانید که به اندازه محمد هیچ پیغمبری چنین به زن بازی نپرداخته.
امیددارم که دوستان پیش ازینکه قضاوت نادرست و احساساتی شوند چشم را باز کنند . به وطالع بپردازند تا موضوعات حل شود به هر صورت چون مسئله عرب و سکس است خواستم از نوشته های جناب علی دشتی موضوعات را بصور مختصر بنویسم و شما میتوانید خود بیشتر تحقیق کنید:پس از هجرت به مدينه مخصوصاً پس از حصول امكانات اين رغبت مفرط رسول اكرم به زن خوب ديده ميشود و قابل انكار نيست كافي است به تعداد زنان وي نظري اجمالي و فهرستوار بيفكنيم.
1-حضرت خديجه دختر خويلد، بانوي متشخص و متمكني كه سومين شوهر او حضرت محمد بود و از محمد چهار دختر و دو پسر به نام قاسم و طاهر كه زنده نماندند، زاييد.
2-سوده دختر زمعه و بيوه سكران بن عمرو، كه از مسلمانان مهاجر به حبشه بود و هم آن جا وفات كرد و به عقيده محمد حسن هيكل پيغمبر سوده را از راه ترحم و براي اين كه بيوه مسلماني تك و تنها نباشد گرفت.
3-عايشه دختر ابوبكر صديق كه در هفت سالگي نامزد شد و در نه سالگي با تفاوت بيش از چهل سال سن به زوجيت پيغمبر درآمد و هنگام رحلت حضرت شانزده يا هفده ساله داشت و بيش از زنان ديگر مورد علاقه بود. عايشه از جمله حفظه (حافظين) قرآن و از منابع مهم حديث و سنت به شمار ميرود و پس از قتل عثمان ضدخلافت عليبن ابيطالب قيام كرد و جنگ جمل را به راه انداخت.
4-امّ سلمه. (دختر بني اميه)
5-حفصه دختر عمربن الخطاب است كه پس از بيوهگي به حرمسراي پيغمبر ملحق شد و ميتوان اين ازدواج را از ازدواجهاي سياسي و مصلحتي به شمار آورد.
6-زينب دختر جحش (او قبلاً) زن زيدبن الحارثه پسر خوانده پيغمبر بود، كه ميتوان ازدواج پيغمبر را با وي جزء داستانهاي عشقي پيغمبر درآورد و منظومه زيد و زينب در باره آن سروده شده است، و از حيث لطف و عنايت و محبتي كه حضرت رسول نسبت به وي داشت او را رقيب عايشه دانست.
7-جويريه دختر حارثبن ابو ضرار رئيس قبيله بني مصطلق و زن مسافعبن صفوان كه زن با فضل و كمالي بود و در سال ششم هجري جزو غنايم و اسراي بنيمصطلق نصيب يكي از مسلمانها شد. مالك او را از فديه ميخواست كه به نظر جويريه گزاف ميآمد و از اداء آن عاجز بود از اين رو به در خانه پيغمبر رفت كه شفاعت فرموده مبلغ فديه را پايين آورد. عايشه ميگويد: جويريه زيبا و جذاب بود. هر كس او را ميديد شيفته او ميشد. هنگامي كه او را بر در حجره خويش يافتم احساس ناراحتي كردم زيرا يقين داشتم چشم پيغمبر كه به او افتد مفتون وي ميشود. همين طور هم شد. پس از رسيدن به حضور پيغمبر و بيان حاجت خود حضرت فرمود من كار بهتري برايت انجام ميدهم. فديه تو را خودم خواهم داد و تو را به زني ميگيرم. جويريه شادمانه پذيرفت و پس از اين كه پيغمبر با وي همخوابه شد بسياري از اسيران بني مصطلق به ملاحظه اين كه پيغمبر داماد آنها شده است از طرف مسلمانان آزاد شدند گمان نميكنم هيچ زني براي كسانش اين قدر حامل خير و بركت شده باشد.
8-ام حبيبه خواهر ابوسفيان (دختر ابوسفيان درست است وي خواهر معاويه اولين خليفه اموي بود) و بيوه عبداللهبن جحش كه در حبشه مرده بود.
9-صفيه دختر حيّبن اخطب (يهودي) و زن كنانهبن ربيع كه از رؤساء خيبر بود. پيغمبر از ميان اسيران صفيه را انتخاب كرد و در شب همان روزي كه از خيبر به مدينه مراجعت ميفرمود با وي هم خوابه شد.
10-ميمونه دختر حارثالهلاليه خواهر زن ابوسفيان و عباسبن عبدالمطلب و خالد خالدبن وليد. ميگويند پس از اين وصلت خالد اسلام آورد و به اردوگاه مسلمين آمد و پيغمبر به او چند اسب داد.
11-فاطمه دختر سريح.
12-هند دختر يزيد.
13-اسماء دختر سياء.
14-زينب دختر يزيد.
15-هبله دختر قيس و خواهر اشعث.
16-اسماء دختر نعمان.
17-فاطمه دختر ضحاك.
18-ماريه قبطيه كه از مصر براي حضرت هديه فرستاده بودند و ابراهيم كه در دوران طفوليت در گذشته از او متولد شده است.
19-ريحانه كه مانند ماريه قبطيه برده و مشمول اصطلاح قرآني “ما ملكت ايمانكم” بوده است و همخوابگي با آنها هيچ گونه مراسم و تشريفاتي را ايجاب نميكرده است. ريحانه جزء اسراي بني قريظه و سهم پيغمبر بود اما نه اسلام آورد و نه حاضر شد زن عقدي محمد گردد و ترجيح داد به حال بردگي در خانه وي بماند.
20-امّ شريك دوسيه، و او يكي از چهار زني است كه خويشتن را به پيغمبر بخشيده بودند. چه غير از زنان عقدي كه ازدواج با آنان مستلزم تشريفاتي چون مهر، حضور گواه و رضايت ولي است و غير از بردگان كه در صورت داشتن شوهر كافر يا مشرك بر مسلمانان حلال هستند. در حرمسراي پيغمبر طبقه ديگري نيز از زنان وجود داشت و آنان زناني بودند كه خويشتن را به پيغمبر هبه (بخشيدن) ميكردند. او نيز خود را به پيغمبر هبه كرده بود. (سه زن ديگر ميمونه، زينب و خولهاند).
هبه كردن خويشتن به پيغمبر، عايشه را آشفته ساخت زيرا امشريك زيبا بود و حضرت بيدرنگ اين تقديمي را پذيرفته بود. ميگويند از فرط غيظ و رشك گفته است نميدانم زني كه خويشتن را به مردي تقديم كند چه ارزشي دارد؟ و از اين رو قسمت اخير آيه 50 سوره احزاب نازل شد كه تأييد و تصويب عمل ام شريك و قبول پيغمبر است از طرف حضرت حق. قسمت اخير آيه 50 چنين است:
با عرض سلام به خوانندگان کابل پرس?
البته کارتون شما چیزی است که اگر به تاریخ اعراب یک نظری بیندازیم می بینیم که میگه :
خشت اول گرنهد معمار کج
تا ثریا می رود دیوار کج
آیا شما می دانید که به اندازه محمد هیچ پیغمبری چنین به زن بازی نپرداخته.
امیددارم که دوستان پیش ازینکه قضاوت نادرست و احساساتی شوند چشم را باز کنند . به وطالع بپردازند تا موضوعات حل شود به هر صورت چون مسئله عرب و سکس است خواستم از نوشته های جناب علی دشتی موضوعات را بصور مختصر بنویسم و شما میتوانید خود بیشتر تحقیق کنید:پس از هجرت به مدينه مخصوصاً پس از حصول امكانات اين رغبت مفرط رسول اكرم به زن خوب ديده ميشود و قابل انكار نيست كافي است به تعداد زنان وي نظري اجمالي و فهرستوار بيفكنيم.
1-حضرت خديجه دختر خويلد، بانوي متشخص و متمكني كه سومين شوهر او حضرت محمد بود و از محمد چهار دختر و دو پسر به نام قاسم و طاهر كه زنده نماندند، زاييد.
2-سوده دختر زمعه و بيوه سكران بن عمرو، كه از مسلمانان مهاجر به حبشه بود و هم آن جا وفات كرد و به عقيده محمد حسن هيكل پيغمبر سوده را از راه ترحم و براي اين كه بيوه مسلماني تك و تنها نباشد گرفت.
3-عايشه دختر ابوبكر صديق كه در هفت سالگي نامزد شد و در نه سالگي با تفاوت بيش از چهل سال سن به زوجيت پيغمبر درآمد و هنگام رحلت حضرت شانزده يا هفده ساله داشت و بيش از زنان ديگر مورد علاقه بود. عايشه از جمله حفظه (حافظين) قرآن و از منابع مهم حديث و سنت به شمار ميرود و پس از قتل عثمان ضدخلافت عليبن ابيطالب قيام كرد و جنگ جمل را به راه انداخت.
4-امّ سلمه. (دختر بني اميه)
5-حفصه دختر عمربن الخطاب است كه پس از بيوهگي به حرمسراي پيغمبر ملحق شد و ميتوان اين ازدواج را از ازدواجهاي سياسي و مصلحتي به شمار آورد.
6-زينب دختر جحش (او قبلاً) زن زيدبن الحارثه پسر خوانده پيغمبر بود، كه ميتوان ازدواج پيغمبر را با وي جزء داستانهاي عشقي پيغمبر درآورد و منظومه زيد و زينب در باره آن سروده شده است، و از حيث لطف و عنايت و محبتي كه حضرت رسول نسبت به وي داشت او را رقيب عايشه دانست.
7-جويريه دختر حارثبن ابو ضرار رئيس قبيله بني مصطلق و زن مسافعبن صفوان كه زن با فضل و كمالي بود و در سال ششم هجري جزو غنايم و اسراي بنيمصطلق نصيب يكي از مسلمانها شد. مالك او را از فديه ميخواست كه به نظر جويريه گزاف ميآمد و از اداء آن عاجز بود از اين رو به در خانه پيغمبر رفت كه شفاعت فرموده مبلغ فديه را پايين آورد. عايشه ميگويد: جويريه زيبا و جذاب بود. هر كس او را ميديد شيفته او ميشد. هنگامي كه او را بر در حجره خويش يافتم احساس ناراحتي كردم زيرا يقين داشتم چشم پيغمبر كه به او افتد مفتون وي ميشود. همين طور هم شد. پس از رسيدن به حضور پيغمبر و بيان حاجت خود حضرت فرمود من كار بهتري برايت انجام ميدهم. فديه تو را خودم خواهم داد و تو را به زني ميگيرم. جويريه شادمانه پذيرفت و پس از اين كه پيغمبر با وي همخوابه شد بسياري از اسيران بني مصطلق به ملاحظه اين كه پيغمبر داماد آنها شده است از طرف مسلمانان آزاد شدند گمان نميكنم هيچ زني براي كسانش اين قدر حامل خير و بركت شده باشد.
8-ام حبيبه خواهر ابوسفيان (دختر ابوسفيان درست است وي خواهر معاويه اولين خليفه اموي بود) و بيوه عبداللهبن جحش كه در حبشه مرده بود.
9-صفيه دختر حيّبن اخطب (يهودي) و زن كنانهبن ربيع كه از رؤساء خيبر بود. پيغمبر از ميان اسيران صفيه را انتخاب كرد و در شب همان روزي كه از خيبر به مدينه مراجعت ميفرمود با وي هم خوابه شد.
10-ميمونه دختر حارثالهلاليه خواهر زن ابوسفيان و عباسبن عبدالمطلب و خالد خالدبن وليد. ميگويند پس از اين وصلت خالد اسلام آورد و به اردوگاه مسلمين آمد و پيغمبر به او چند اسب داد.
11-فاطمه دختر سريح.
12-هند دختر يزيد.
13-اسماء دختر سياء.
14-زينب دختر يزيد.
15-هبله دختر قيس و خواهر اشعث.
16-اسماء دختر نعمان.
17-فاطمه دختر ضحاك.
18-ماريه قبطيه كه از مصر براي حضرت هديه فرستاده بودند و ابراهيم كه در دوران طفوليت در گذشته از او متولد شده است.
19-ريحانه كه مانند ماريه قبطيه برده و مشمول اصطلاح قرآني “ما ملكت ايمانكم” بوده است و همخوابگي با آنها هيچ گونه مراسم و تشريفاتي را ايجاب نميكرده است. ريحانه جزء اسراي بني قريظه و سهم پيغمبر بود اما نه اسلام آورد و نه حاضر شد زن عقدي محمد گردد و ترجيح داد به حال بردگي در خانه وي بماند.
20-امّ شريك دوسيه، و او يكي از چهار زني است كه خويشتن را به پيغمبر بخشيده بودند. چه غير از زنان عقدي كه ازدواج با آنان مستلزم تشريفاتي چون مهر، حضور گواه و رضايت ولي است و غير از بردگان كه در صورت داشتن شوهر كافر يا مشرك بر مسلمانان حلال هستند. در حرمسراي پيغمبر طبقه ديگري نيز از زنان وجود داشت و آنان زناني بودند كه خويشتن را به پيغمبر هبه (بخشيدن) ميكردند. او نيز خود را به پيغمبر هبه كرده بود. (سه زن ديگر ميمونه، زينب و خولهاند).
هبه كردن خويشتن به پيغمبر، عايشه را آشفته ساخت زيرا امشريك زيبا بود و حضرت بيدرنگ اين تقديمي را پذيرفته بود. ميگويند از فرط غيظ و رشك گفته است نميدانم زني كه خويشتن را به مردي تقديم كند چه ارزشي دارد؟ و از اين رو قسمت اخير آيه 50 سوره احزاب نازل شد كه تأييد و تصويب عمل ام شريك و قبول پيغمبر است از طرف حضرت حق. قسمت اخير آيه 50 چنين است:
آنلاین : کاری را که شیخان و طالبان و مجاهدان می نمایند همه صد درصد اسلامی و مردم ما بیهوده خود را به اینان مخلوط می کنند