حضرت آزاد
من سیاوش روزبه هستم از ایران می نویسم!
به پندار من آنچه که در برگهای وزین پیمان به نگارش می آمد بازتاب تمام وکمال یک فریاد موثر از حنجره برف باریده کار نا رسای رسانه ها در افغانستان بود من زمانیکه به نگاشته های شما روخوردم گمون بردم دارم با کسی تبادله نظر می کنم که روحم با او در ادوار مختلف تارخ گره خورده گی های دارد نوشتن از رستم وتهمتن این حرف ماندگار تهمتن را به ذهنم تداعی کرد که:
نبیند مرا زنده با بند کس که روشن روانم همین است وبس
اگر پارسی یک اندیشه سیال باشد دیگر دست بستن معنا ندارد! چه در ایران دست مارو آخوند ها به بهونه های متفاوتی بستند اما هنوز هم فریاد پارسی گرایی بلند تر از همیشه است زنده باد پارسی!
حضرت آزاد
من سیاوش روزبه هستم از ایران می نویسم!
به پندار من آنچه که در برگهای وزین پیمان به نگارش می آمد بازتاب تمام وکمال یک فریاد موثر از حنجره برف باریده کار نا رسای رسانه ها در افغانستان بود من زمانیکه به نگاشته های شما روخوردم گمون بردم دارم با کسی تبادله نظر می کنم که روحم با او در ادوار مختلف تارخ گره خورده گی های دارد نوشتن از رستم وتهمتن این حرف ماندگار تهمتن را به ذهنم تداعی کرد که:
نبیند مرا زنده با بند کس که روشن روانم همین است وبس
اگر پارسی یک اندیشه سیال باشد دیگر دست بستن معنا ندارد! چه در ایران دست مارو آخوند ها به بهونه های متفاوتی بستند اما هنوز هم فریاد پارسی گرایی بلند تر از همیشه است زنده باد پارسی!