Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 23827

ناموس درفرهنگ وسنت های قبیله

15 فبروری 2009, 09:46, توسط محمد

فرهنگ وثقا فت از جمله پدیده های هستند که مطابق شرایط وخواست زمان در یک جامعه قابلیت تغییر ودیگر گونی را دارا می باشند. در جامعه قبیلوی وعقب نگهداشته شدهء افغانستان که فرهنگ ،رسوم و مناسبات فرسوده قبیلوی حاکم ومسلط بوده وسر دمداران حاکم قبیله هم ازین فرهنگ به خاطر بر آورده شدن اهداف واغراض سیاسی و نیات شوم خویش استفادهء سوء می نمایند. این هانه تنها که نه می خواهند که پدیده های جدید ونوین جا گزین مناسبات کهنه وفرسوده شوند بلکه تلاش وکوشش مذبوحانه ء را برای تداوم وبقای آن نیز به خرچ می دهند. هر فرهنگ دارای جنبه های نیک وپسندیده وهم چنان نقاط ضعیف وغیر بدرد بخور می باشد که زمان مصرف آن گذشته می باشد. بر وارثین همان فرهنگ وثقافت است که با حفظ ونگهداشت جنبه های نیک انسانی وپسندیده وجاگزین نمودن پدیده های نوین وپویا به عوض پدیده های منفی وضعیف وایستای فرهنگ خویش که زمان مصرف آن پدیده ورسم به سر رسیده است وبیشتر از این به درد نه می خورد ومانند موریانه بر پیکر آن فرهنگ چسپیده و روز تا روز باعث شگاف ومصیبت های در آن جامعه می گردد، به تدریج نقطهء پایان دهند وبه این ترتیب به غنا مندی هر چه بیشتر فرهنگ خود بیافزایند. البته این مسوولیت ورسالت بیشتر متوجه فرهنگیان وقشر آگاه آن فرهنگ وثقافت می باشد. بد بختانه در افغانستان نه تنها که حاکمان و فرمان روایان قبیله به این اصل توجه وعلاقه ء از خود نشان نمی دهند بلکه در ابقا ونگهداشت آن تلاش می نمایند و درد آور تر از همه این است که حتی نویسنده گان واقشار چیز فهم وبه اصطلاح فرهنگیان قبیله هم در جهت عکس آن عمل می نمایند که مایه تآسف وتآمل است. طور مشال در همین بحث موجوده که یک عنصری از عناصر منفی وضعیف این فرهنگ که مصیبت آفرین بوده از طرف نویسنده شاید به خاطر تغیر واصلاح این جنبهء زشت ومنحوس این فرهنگ مطرح گردیده و مورد نقد وبررسی قرار گرفته است .در لست نظر خواهی کسانی موجود اند که بدون اینکه منطقی به ردنظریه نویسنده با ارایهء دلایل ویا تآیید آن بپردازند. بلکه کوشش نموده اند که با طعنه دادن ها از روی کینه توزی و با آوردن مثال های از کار روایی های منفی،انحرافات وجنایاتی را که اشخاص مشخصی مرتکب آن گردیده اند بر رخ نویسنده بکشانند وبه انتقام جویی بپردازند. به عوض اینکه اگر این رسم وسنت غیر انسانی وغیر اسلامی وجود نداشته است، لازم است سخنان نویسنده آن را رد نموده وابطال آن را ثابت سازند، تا حقایق روشن گردد. بر عکس با طعنه دادن وبه رخ کشیدن اعمال غیر انسانی وغیر اسلامی جنایت کاران به زعم خود شان به ضعف نقاط فرهنگ جانب مقابل پرداخته اند که با این کار خویش به نحوی بر وجود این رسم نا درست وغیر انسانی قبیله مهر تآیید و صحه گذاشته اند. در حالیکه جرایم انحرافات وجنایات که انجام گرفته، جزء فرهنگ مردم آن مناطق نبوده بلکه یک عمل وجرم است که توسط جانیانی مشخصی سر زده است که در هر اجتماع بروز چنین انحرافات وجنایات از جانب اشخاص جانی مشخصی امکان پذیر است. واین نوع اعمال نا پسند مورد تآیید وقبول مردم نه می باشد وبا سنت ورسم ورواج فرهنگی که نویسنده مضمون از آن یاد آور شده به کلی متفاوت می باشد. به خاطریکه این یک پدیدهء فرهنگی نه بوده بلکه یک جرمی است که صورت گرفته که من، شما ونویسنده و هیچ انسان متمدنی از آن پشتیبانی نه می کند. ولی موضوع را که نویسنده مطرح نموده به حیث یک سنت ورسم در بین بعضی از قبایل پذیرفته شده است وعنعنه آن مردم ومناطق حساب می شود ومورد پسند وتآیید مردم آن مناطق وقبایل نیز می باشد.

جستجو در کابل پرس