آقای جاوید فرهاد و دیگر آقایون هنرفهم افغانستان نوشته هایشان را آنقدر مغلق میسازند که نه خود از آن بویی برند و نه مخاطب و این شیوهایست که در کشور مملو از بیسواد و کم سواد مثل افغانستان با یکچنین نوشته ها میشود خود را بین مردم چیزدان جلوه گر ساخت. کم سواد بیچاره وقتی مفهوم فلان نوشته را درک نکرد فوری تصور میکند که نویسنده از آنچنان سطح و سواد بالا برخوردار است که خود را مقابلش حقیر میپندارد، اما بیچاره نمیداند که خود نویسنده هم از نوشته اش چیزی نفهمیده است!!
همین مقاله بالا را میشد با یک مثال خوب معنی کرد:
برای مردم ما که درک هنری پایینی دارند و بیفرهنگی و عقب ماندگی و طالبانیزم و جهادیزم کمر شانرا شکستانده، وقتی یک موسیقی قطغنی مست را که نه در آن هنری است و نه زیبایی و .... برایشان ماندی آنچنان از آن کیف میکنند در دل شان جا میگیرد که حد ندارد، اما اگر برایشان کدام پارچه موتسارت و یا بتهوفن و دیگر نوابغ موسیقی جهان را گذاشتی فوری خواهند گفت که سازنده این پارچه های موسیقی حتما دیوانه اند و یا کسانیکه این نوع موسیقی را میشنوند خلل دماغی دارند!!
آقای جاوید فرهاد و دیگر آقایون هنرفهم افغانستان نوشته هایشان را آنقدر مغلق میسازند که نه خود از آن بویی برند و نه مخاطب و این شیوهایست که در کشور مملو از بیسواد و کم سواد مثل افغانستان با یکچنین نوشته ها میشود خود را بین مردم چیزدان جلوه گر ساخت. کم سواد بیچاره وقتی مفهوم فلان نوشته را درک نکرد فوری تصور میکند که نویسنده از آنچنان سطح و سواد بالا برخوردار است که خود را مقابلش حقیر میپندارد، اما بیچاره نمیداند که خود نویسنده هم از نوشته اش چیزی نفهمیده است!!
همین مقاله بالا را میشد با یک مثال خوب معنی کرد:
برای مردم ما که درک هنری پایینی دارند و بیفرهنگی و عقب ماندگی و طالبانیزم و جهادیزم کمر شانرا شکستانده، وقتی یک موسیقی قطغنی مست را که نه در آن هنری است و نه زیبایی و .... برایشان ماندی آنچنان از آن کیف میکنند در دل شان جا میگیرد که حد ندارد، اما اگر برایشان کدام پارچه موتسارت و یا بتهوفن و دیگر نوابغ موسیقی جهان را گذاشتی فوری خواهند گفت که سازنده این پارچه های موسیقی حتما دیوانه اند و یا کسانیکه این نوع موسیقی را میشنوند خلل دماغی دارند!!