Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 2032

روزنامه نگاری به شيوه ی افغانستان

9 جون 2007, 15:58, توسط احمد عیار

وطندار!
نوشتن به زبان فارسی معنی آنرا ندارد که فاشیست نباشد. فارسی زبان یک قومی نیست. بزرگترین نویسنده ها و شاعر های زبان فارسی در اصل فارسی زبان نبوده اند. این مطلب را دریکی از تبصره های دیگر نیز نوشته ام. اگر پشتو زبان ها به زبان فارسی مینویسند ار روی علاقه به این زبان نیست. بلکه چارهء دیگری ندارند. وانگهی زبان فارسی زبان عام است. برای رساندن پیام تان به همهء مردم باید به زبان آنها بنویسید.
اگر فارسی زبان ها به زبان پشتو اثار ناچیزی دارند، دلیلش اینست که آنها نیازی به یاد گرفتن زبان پشتون و خلق اثر به آن زبان نداشته اند.
تنها پشتون ها نیستند که به زبان فارسی مینویسند و نوشته اند. ترک ها نیز زبان نوشتتاری شان تا کنون در افغانستان و حتی منطقه، فارسی بوده است. به سخن دیگر فارسی زبان قومی نیست. فارسی زبان یک تمدن است که دران نه تنها تاجک ها و هزاره ها یا پارس ها بلکه ترک ها (ازبک ترکمن و سایر اقوام منسوب به آنها)، بلوچ ها، هندی ها و غیره همه سهم داشته و به این زبان آثار و نوشته های فراوانی دارند. دربار مغولان هند فارسی را زبان رسمی خود قرار داده بود. بازهم این به خاطر علاقه به کدام قوم یا تحمیل کدام قوم نبود، بلکه به خاطر غنامندی و فراگیری این زبان در تمامی حوزهء فرهنگی یاد شده است که زبان کتابت، ادبیات و هنر قرار گرفته است.

نوشتن و ننوشتن به یک زبان هرگز نمیتواند نشانه و معیاری برای شناختن فاشیست و و غیر فاشیست باشد. شما اشتباه میکنید!

درمورد ادعای شما به ارتباط جنرال دین محمد جرئت و دادستان کل، آقای جبار ثابت، باید گفت که شما به پیشداوری پرداخته اید. هنوز هردو دعوی دارند و هنوز ثابت نشده است که درین میان کی ملامت است. هر دو طرف ادعا هایی دارند. اما شما پیش از اثبات قضیه به طرفداری از جبار ثابت رای داده اید. چه انگیزه یی سبب شده است که شما پیش از قاضی حکم به برائت جبار ثابت و جرم دین محمد جرئت داده اید؟ ایا بازهم همان کشش قومی نیست که شما را در پلهء جبار ثابت قرار میدهد؟

بیینید که شما استدلال و نتیجه گیری های تان روی ادعا های ثابت نشده استوار میکنید.

ویرانی کابل و کشته شدن مردم در کابل پیش ازان که ناشی از اقدام دولت ربانی باشد، نتیجهء راکت باران حکمتیار است. شما چرا از حکمتیار یاد آوری نمیکنید که تنها ربانی را نشانه گرفته و از زبان یک شخص بیمار مانند خلیل الله هاشمیان او را "خوحه یین" خطاب میکنید؟ با لقب دادن ها و نام گذاشتن ها نمیشود حقایق را دگرگون ساخت. آیا اگر مسعود را مسعودف گفتید در شخصیت مسعود و حقایق مربوط به او تغییری می آید؟ مگر حکومت کمونیستی مجاهدین را اشرار نمیگفت؟ آیا روزی نرسید که "اشرار" بودن خود یک افتخار شد؟

افکار و ذهنیت های فاشیستی سراپای نوشتهء تان را گرفته است. شما مسعود را "پاردریایی" میخوانید. مگر درهء پنجشیر همه اش از پار دریا آمده اند؟ پیش ازان چه کسانی درین دره زندگی میکردند؟ چرا وقتی از پار دریا آمدند، جای دیگری نرفتند که زمین و آب فراوان برای زندگی میداشت که درهء تنگ پنچشیر را انتخاب کردند؟

اگر پنجشیری ها از پاردریا آمدند، تاجک های سرخرود در ننگرهار از کجا آمده اند؟ تاجک های ارگون در پکتیکا و گردیر در پکتیا ازکجا آمده اند؟ تاجک های گلگت و چترال در پاکستان از کجای کدام دریا آمده اند؟

وطندار، تاجک ها چه در پنجشیر و جه در لغمان، چه در پکتیا و چه در کندهار باشندگان اصیل و بومی این سرزمین هستند.

بلی، ما در برابر همین ذهنیت ها ایستاده ایم. ما میدانیم طرح دویمه سقوی در حل تطبیق است. ما میدانیم دشمنی با مسعود و ربانی برای چیست؟ ما میدانیم که جنایت علیه بشریت یک بهانه است. ما میدانیم که دشمنی با پارلمان از سوی چه کسانی و چرا راه اندازی میشود.

ایکاش انتقاد از پارلمان به دور ازین حب و بغض های و انگیزه های قومی و سیاسی باشد. اگر چنین باشد نه تنها پارلمان بلکه سراسر نظام را اشخاص فاسد گرفته است، چرا علیه آنها حرفی برزبان کسی نیست؟

جستجو در کابل پرس