Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 25120

دل و دیده وام بستان ز کسی، اگر نداری

21 مارچ 2009, 04:53, توسط محمد مهاجر

من قبلا آقای مهدوی را در آن قضیهء حکم ارتداد که جنجال بر انگیخته بود شناخته بودم، ولی به سویهء علمی و شیوهء نگارش ایشان آشنایی نداشتم. اینک این نبشتهء ایشان در رد یک زندیق و در عین حال دیوانه نگاشته اند کاملا آشنا شدم.
الحق که این نبشته را گذشته از این که یک مقالهء علمی می توان نامید، میتوان آن را یک متن ادبی ماندگار به حساب آورد.
ولی نظر من در دو نکته در هوای مخالف قرار دارد:
1ـ سویه، سطح نگرش و دانش آقای مهدوی ایجاب می کرد که؛ در برابر یگان فیلسوف کافر و یا ماتریالست مقالهء خود را می نگاشتند. چون هر انسانی با سوادی که مقاله های راووش را بخواند به خودی خود پی می برد که این شخص مریض، جاهل، عقده ای و حتی می توان گفت دیوانه است. ضرور نبود که به عنوان یک مقالهء علمی به آن پاسخ ارائه می شد.
منطق قرآنی هم این گفته را تأیید می کند: (و إذا خاطبهم الجاهلون قالوا سلاما) ـ یعین: وقتی مخاطب تو شخص جاهلی باشد، در برابرش سلام ارائه بدارد و با او بحث مکن ـ
در فقه اسلامی هم کسی که دیوانه باشد، غیر مکلف و معذور است. پس مقابله برای مجاب کردن راوش از نظر منطق قرآن، فقه و حتی عقل سلیم بی فائده است. خوش بختانه که آقای مهدوی هم در مقالهء خود اشارات زیادی بر آن داشته اند.
2ـ اینکه جهاد در صورت تجاوز به یک سر زمین اسلامی فرض عین است و در صورت عدم توان مردم محیط به همسایه ها گسترش می یابد و تا حد کفایت... حرف بجا و مشهوری در فقه اسلامی است. ولی اینکه این فریضه در فقه نوین حکم متروک را دارد. کاملا حرف شاذ از زبان امثال آقای سروش است.
حدیث صحیح در نزد اهل سنت و تشییع وجود دارد که ( جهاد تا به روز قیامت باقی است» فرضیت جهاد فرضیهء ابدی است، چون تنازع تمدن ها و یا ادیان و یا هم تجاوز جزء پدیدهء لاینفک بشر است، پس جهاد هم مبنی بر همین اصول نمی تواند متروک باشد.
بهر صورت اگر می توانید با راووش بر خورد کنید مثل استاد عبدالاحد تارشی بر خورد کنید که؛ در اشعار خود او را هجو های ادبی می کنید و به این لینک ها رجوع کنید و گاووش را بشناسید.
http://www.subheomid.com/index...

جستجو در کابل پرس