Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 25173

حکیم گوندی از شورای امنیت برکنار شد

22 مارچ 2009, 10:39, توسط احمد بهارچوپان

با آنکه اجرای حکم قانون در مورد افراد و اشخاصی که متهم به ارتکاب جنایت با سو استفاده از موقف دولتی در صورت اثبات جرایم شان، خوشایند و امیدوار کننده است؛ اما این قضیه در کشور ما مثل سرنوشت سیاسی ما در تقریبا دو صد و شصت و یک سال اخیر بغرنج و در هم باف است!

زیرا تاریخ دو صد و شصت و یک سال اخیر؛که کشور عموما در چنبره ی حاکمیت اختناقی قشری متعلق به یک قوم اسیر بوده است، سراسر تعدی، تجاوز ، کشتار و نقل و کوچ اجباری،و کوتاه سخن جنایات روشمند و هدفمند است!

بنا وقتی پدیده ی ظلم و بیعدالتی ، کشتن و بستن ، اشرار خواندن و عنصر خطرناک خواندن،در کشور مباح شد و به روشی پذیرفته شده در امر حکومت داری مبدل شد آنگاه دیگر کلیت ساختار های ستمگری که در کشور حاکم بوده اند ، شامل حکم ناقضین حقوق بشر و جنایت کار میشوند، با حفظ استثنات انگشت شماری در حلقات شخصیت های درون دستگاه دو صد و شصت یک سال اخیر!

از این گذشته؛ طالبان که نمونه ی روشن جنایت کاران جنگی اند، و شیوه ی حکومت داری یا اداری آنها که خیلی واضح استوار بر دهشت و اختناق و بربریت بود، و ظاهرا به دلیل ارتکاب همین گناهان مورد خشم ملی و بین المللی قرار گرفتند،امروز از طرف جهان غرب، صرف بخاطر حفظ منافع استراتیژیک شان در منطقه و با در نظر داشت گل روی دولت پاکستان به گروه های میانه رو و تند رو، طالبان داخلی و خارجی، مرتبط با القاعده و جدا از پیکر سازمان القاعده، تقسیم میشوند تا به این وسیله با ساده سازی پدیده ی جنایت و سر در گم سازی مردم،از اجرای عدالت در مورد ایشان خود داری صورت گیرد و کاری شود که نه سیخ بسوزد و نه هم کباب!

اگر چنین نیست، و در صورتیکه جهان غرب یعنی کشور که های میخواهند نقش اداره کننده گان جهان امروز را بازی کنند،و خویشتن را بانی حقوق بشر جلوه میدهند،چگونه میتوانند بپذیرند که گروهی جنایت کار با برپا کردن نظامی استوار بربیرحمانه ترین شیوه ی ممکن ساقط شود ولی هیچ کسی از جمع آنان چه حضورا یا غایبا محکوم یا هم متهم نشوند، بلکه در پیش چشم آنانی که گویا برای مبارزه با دهشت افگنان به کشور ما لشکر کشیده اند،کسانی مثل ملا راکتی، وکیل احمد متوکل و ملا ضعیف با خیال راحت در مرکز کشور زندگی کنند، به پارلمان بروند و حق داشته باشند که در قانون گذاری و قانون سازی اشتراک کنند و یا هم نقش نماینده ی غیر رسمی ولی با صلاحیت تیم کرزی در میانجگری با طالبان داخل جنگ را به عهده بگیرند!!!

به قول مردم اجرای عدالت به اینگونه را نمیتوان چیزی دیگری گفت جز " هم زمان به نعل و میخ کوفتن "!

تیم کرزی و همکاران؛ از همان آوان روی کار آیی ثابت ساخت که حاضر است تمام ارزش ها را زیر پا نهد، به هیچ معیاری سر ننهد، و از هرمصلحتی بگذرد، اما به پشتونوالی یا حد اقل در ظاهر امر به پشتونوالی پابند بماند!!!

در پشتونوالی به قول پشتون های سره در کنار دیگر رسوم و عنعنات مثل " ننه وتی" یکی هم رسمیست که اگر شخصی به قبیله ی و یا خانواده ی پناه آورد آنگاه آن قبیله خویشتن را مکلف به دفاع از شخص پناه جو میداند ، حتی اگر آن شخص ناقض حقوق دیگران باشد؛ قاتل باشد و تمام محاکم دنیا هم او را متهم شناخته باشند، باز هم پناه جو در میان قبیله در امان است!!!

پابندی به همین رسم و حرکت در خط چنین باور ها بود؛ که طالبان حاضر به تسلیم اسامه بن لادن به امریکا نشدند، و باور و احترام به همین رسم است که هرچه متهم و ظالم در کشور بود به دربار کرزی خان پناه آوردند و مصونیت گرفتند، با پابندی و عقیده به چنین باوری است که کرزی ملاعمر را " برادر" میخواند و حاضر است به قیمت مقاطعه با تمام دنیا او را در پناه خویش بگیرد!!!

بنا در یک کشور و در عین حال نمیتوان دو روش برای کشور داری داشت!!! زیرا ناممکن است که هم رسوم قبیله زیر عنوان پشتونوالی حفظ شود، و هم عدالت در مورد متهمین جاری گردد؛یعنی قانون مدنی هم داشت و رسوم قبیلوی را هم در کنار آن حفظ کرد و اجرا نمود!!!

شما یکبار به کشور هالند که مقر داده گاه لاهه است؛ در جمع مهاجرین در آن کشور توجه کنید آنگاه ماهیت و خاصیت واقعی شعار های جهان غرب برای شما روشن خواهد شد!!!

در یک قدمی دادگاه لاهه کسانی زندگی میکنند،که اکثرا از بلند رتبه گان نظام شاهی تا حکومت حزب دموکرات خلق نجیب اند، و به نوعی هم متهم به نقض حقوق بشر و دیگر اتهامات، اما ایشان ساختار های ایجاد کرده اند، همایش ها براه می اندازند، تارگاه های انترنتی دارند،فیصله صادر میکنند، راه پیمایی براه می اندازند و در بسیار موارد از همانجا در نقش مشاور و مصلح حکومت کرزی هم ظاهر میشوند!!!

و چه بسا که اکثرا نمایندگی مهاجرین را هم همین ها دارند و از آدرس مجموع پناه جویان در هالند نزد مقامات مسوول هالندی سخن میگویند!!!

به همین گونه در کشور های اسکاندونیوی؛ دسته های از همین افراد خصوصا در کشور ناروی تا مراجع عالی قضایی - اداری کشور ناروی راه دارند و به نمایندگی از اکثریت پناه جویان سخن میگویند و حرف شان نیز شنیده میشود!!!

حالا چگونه میتوان امید به این داشت تا عدالت در مورد متهمین داخلی جاری شود!!! و جهان غرب هم از اجرای عدالت در کشور ما پشتیبانی و حمایت کند!!!

کسانی که دیروز مسوولیت امور مالی طالبان را در کشور انگلستان داشتند،و در اوج آغاز مبارزه علیه دهشت افگنی دستگیر شدند و دارایی های شان مصادره شده، مدتی از آزادی محروم ساخته و از کشور انگلیس اخراج شدند، ولی بسیار به سادگی و از طرق مشکوکی دو باره به یکی از مستعمره های انگلیس وارد شده اسناد اقامت و اجازه کار بدست آورده و فعلا نیز مصروف فعالیت برای طالبان و سر و سامان دادن امور مالی آنها و ایجاد گویا کار و بار شخصی است تا پول را به گردش آورده صورت قانونی به آن بخشیده و به مقصد برساند، آیا این کشور ها که میلیون ها پول را برای جاسوسی و نظارت داشتن بر اعمال شهروندان شان مصرف میکنند، و حتی میدانند چه کسی با کی همخوابه میشود و چند بار و در کجا، اینرا نمیدانند که چه کسی و از کدام مجرا وارد کشور شان شده و پیشنه ی او چیست؟؟؟

به یقین میدانند ولی به روی خویش نمیارند زیرا منافع شان ایجاب میکند خاموش بمانند!!!

چرا اینها که این همه از فساد اداری در ساختار حکومتی کشور ما داد میزنند، و خطر فساد اداری را بزرگتر از خطر طالبان میخوانند، توجه ندارند که اشخاصی متهم و ملوث به فساد اداری تا مجال می یابند به قلمرو و درگاه اینها پناه میارند و اینجا با به دوران انداختن پولی که از راه غیر قانونی بدست آورده اند، برای خویش حق اقامت و غیره دست و پا میکنند؟؟؟

یقینا دارند ولی چشم می پوشند!!!

ورنه در کشوری مثل کشور ما که امروزه سه ثلث مردم آن فقیر اند، جوانی که تا هنوز بیست سال ندارد، به همراهی خانواده اش به یکی از مستعمره های انگلستان میرسد، سرکیسه می کشاید و وکیل میگیرد و تا هنوز وضعیت حقوقی اش واضح نگشته ماشین آخرین مدل میخرد، و در جریان یک سال هی ماشین عوض میکند، حد اقل باید پرسشی ایجاد کند که جوان این پول ها را از کجا آورده یی و چگونه به اینجا رسیده یی ؟؟؟ آنگاه واضح خواهد شد که همان تازه جوان تنها به دلیل دانستن زبان انگلیسی و روابط تباری - قبیلوی در یکی از کلیدی ترین ادارات ایجاد شده از جانب کشور های غربی در کشور منشی و ترجمان بوده و از پول اختصاصی برای همان اداره در تبانی با آمرین پول اندوخته و با همان پول خودش را به ساحل امن رسانیده و اینجا نیز بیش تر از همه مناسک دینی را به جا میارد و جا نماز آب می کشد!!!

عدالت انتقالی مگر همین است؟؟؟
کسانی که در غرب زیسته اند خوب میدانند که اگر اینها بخواهند حساب قران قران پول افراد را و حتی از بابا و اجداد او را می یابند، مگر وقتی نمی خواهند شتر را با بار آن نمی بینند!!!

بنا همانگونه که مردم میفرمایند " گاو را نمیتوان از دم پوست کرد" !!! و عدالت هم به گونه ی گسیخته و انتخابی و با فروگذاشتن صدتن و گرفتن یکی از جمع به عنوان متهم جاری و طاری نخواهد شد.

حالانکه سرسلسله تمام فضایل اخلاقی " عدالت " است و " عدالت " آزادی و بهزیستی را در " مشت " خود دارد!

جستجو در کابل پرس