Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 26335

نقد احوال شخصیه اهل تشیع

14 آپریل 2009, 18:59, توسط توفیق

نخست از همه باید یادآور شوم که سایت کابل پرس? از نقطه نظر فنی وضعیت بسیار نامطلوبی دارد. امید که آقای میرهزار چاره ی بیآندیشند. بسیار سنگین شده و باز شدنش بسیار وقت میگیرد و در هنگام پیام نوشتن نیز بار ها پیام گذار را با مشکل مواجه میسازد.

بابک عزیز

متشکرم از حسن نظرتان. در ایام مکتب (مقارن با حکومت ببرک و نجیب) معلمی داشتیم که مضامین دینی و قرآن کریم را برای ما تدریس میکرد. همیشه عمامۀ سفیدی بر سر، محاسن سفید و درازی بر صورت، دریشئ معمولی بتن و یک نکتایی سرخ رنگی نیز بر گردن میآویخت. جالب تر از همه اینکه در قسمت فلزئ کمربندش تصویری بزرگ از سر ِ ولادیمیر ایلیچ لنین دیده میشد. شاگردان به کنایه وی را (قاری لنین) نامیده بودند.

اینرا بخاطری گفتم که قانون پیش نهادئ شما و سایر دوستان اسلام ستیز، معجونیست مشابه به (قاری لنین) ما در آن دوره.

بهر حال از خوشبینی هایتان نسبت به آمدن همچو حکومت و قانونمدارئ که در آن گرگ به گوسفند و پشک به موش کاری نداشته باشد، خوشم میآید و آنرا به عقیدۀ اکثریت مسلمین نزدیک میبینم (به عقیدۀ اکثریت مسلمین در چهل سال اخیر عمر زمین، فردی به اسم مهدئ موعود ع یکجا با عیسئ مسیح ع چنین حکومتی را خواهد آورد).

اما در حال حاضر و تا ظهور آن دو شخص، این خوشبینی بیشتر به یک رویا میماند تا حقیقت.

قبل از آغاز بحث اصلی، باید یک اشارۀ کوتاه (از زبان مولوی) در مورد الگوی اخلاق و خوش خُلقی در دین اسلام یعنی حضرت علی ع (که جانشین بر حق پیامبر اکرم ص است) بنمایم. بدین علت که شما از وجود خشونت در میان مسلمین نالیده اید:

از علی آموز اخلاص عمل

شیر حق را دان مُنزّه از دغل

در غزا بر پهلوانی دست یافت

زود شمشیری بر آورد و شتافت

او خُدُو انداخت بر روی علی

افتخار هر نبی و هر ولی

او خدو انداخت بر روی که ماه

سجده آرد پیش در سجده گاه

در زمان انداخت شمشیر آن علی

کرد او اندر غزایش کاهلی

و الی آخر داستان...

این ثابت میکند که در دین اسلام خشونت جایی ندارد و اگر میخواهید دین اسلام را در عمل مشاهده کنید به اعمال بزرگان واقعئ این دین نظر اندازید نه آنکه خشونت ملاعمر و ملامحسود را که از فرستادگان دیموکراسی فروشان هستند به رُخ مسلمین بکشید.

بنده از شما یک سوال کردم که "بدیل شما به عوض قوانین اسلامی چیست؟" و تا حدی میدانستم که شما و سایر دوستان اسلام ستیز، با تدوین قوانین به اصطلاح مدنئ که در غرب معمول است، موافق هستید.

از این روی قبل از اینکه شما داخل این بحث شوید بنده از نواقص بیشمار قوانین به اصطلاح مدنی آنهم به سبک غرب، بطور نمونه چند مثالی آوردم.

و اینکه بعضی از دوستان ادعا میکنند، امریکا نمونه ی خوبی برای تمثیل دیموکراسی و حقوق زن نیست، سخت در اشتباه هستند. امریکا بهترین نمونه ی دیموکراسی و حقوق بشر در جهان امروزیست که تمامئ جهان غرب را در این راه رهبری میکند.

فحشای علنی و بدون مانع، از هم پاشیده شدن شیرازۀ خانواده ها، بی بندوبارئ اجتماعی، گراف بلند جرایم، دزدی، تجاوز به زنان، تجاوز به کودکان (یک نمونه کوچکش را در زیر میتوانید ببینید)، و هزاران فساد اجتماعی دیگر از نتایج قوانین به اصطلاح مدنی و دست ساخته ی بشر است.

http://news.sky.com/skynews/Ho...

اخبار حوادث را اگر روزمره در غرب تعقیب کنید خود خواهید دانست که در این کشور های متمدن با وجود میزان بالای سواد، دانش، فرهنگ شهری، هنر دوستی بازهم چه جانیان و وحشی های خطرناکی پیدا میشوند که روی جنایتکاران بیسواد و بی دانش کشور ها چون افغانستان را میشویند.

بنده از وجود فحشا در جوامع شرقی بخصوص کشور های اسلامی منکر نشده ام. فحشا و دست زدن به فحشا مختص جوامع غربی نیست و در هرجاییکه آدمیزاد است آنجا ممکن است، فحشا باشد. علت آمدن ادیان سماوی نیز پاک نمودن بشر از همچو آلودگی هاست اما حکومت اسلامی نمیتواند بر اعمال تمامئ شهروندان نظارت داشته باشد. آنچنانکه کشور های غربی با نصب میلیون ها دوربین مداربسته و کنترل تلفن، ایمیل، پیام های کتبی، نامه ها و ارتباطات مردم تا هنوز نتوانسته بر اعمال مردم نظارت کامل داشته باشند.

وظیفه دین ابلاغ راه نیک و پرده برداشتن از بدی هاست نه اینکه همه را به راه راست هدایت نماید. هادی فقط خداوند ج است و رسولان او تنها وظیفه ی رهنمایی بشر را به عهده دارد نه هدایت.

شما به فکر اینکه بنده از ایران و جمهورئ اسلامی دفاع میکنم، کلیپ جنده های ایرانی را گذاشته اید تا با آن صحت ویا عدم درستئ حکومت ایران را محک زنید.

اما بگذارید صاف و پوست کنده برایتان بیان کنم، که بنده از هیچ حکومت بخصوصی دفاع نمیکنم ولی در عین حال از تمامئ زورگویان و دغلبازان نفرت دارم.

یگانه نقطه ی مثبت جمهوری اسلامی ایران در این است که لااقل آشکارا برای زورگویان و استعماگران سواری نمیدهد. چیزیکه متباقئ حکومت های عرب و عجم آشکارا و با مباهات تمام به آن تن میدهند. و سواری دادن به قدرت مندان را حتی با آیات قرآن و احادیث نبوی توجیه میکنند که بسیار خجالت آور است.

و هدفم از آوردن مثال فحشا در این بحث این بود که آقای ضیا زیرک نویسندۀ مطلب (نقد احوال شخصیۀ اهل تشیع) و به تعقیب وی آقا یا خانم آذین از کانادا نوشته اند:

"در برقرارئ رابطه جنسی، تا هنگامیکه زن به غلیان جنسی یا به قول دیگر ارگاسم نرسیده است، دخول معادل با تجاوز جنسی است و متجاوز (فاعل یا مرد) نیز باید مجازات گردد..." نمونه اشرا نیز آذین جان خود گفته اند که در کانادا تعدادی کثیری از مردان "دوسیه های دخول قبول از ارگاسم" دارند و تمام زندگئ آنها شده است سعی و تلاش برای تبرئه کردن خود از اتهام "دخول قبل از ارگاسم".

در اصل هدف این عده از زنان کانادایی اخاذی از مردان است نه چیز دیگر و این سوء استفاده از قانون به علت ضعف قوانین موجوده در کانادا و فضای موجود در آن جامعه (زن سالاری) میباشد.

این بدان معناست که مردم کشور های عقب مانده مانند افغانستان از یک لب بام (مرد سالاری) سقوط میکنند و در عین حال مردمان غرب از لب دومئ بام (زن سالاری) ساقط میگردند.

به خاطر این طرز استدلال دوستان، بنده مجبور شدم که مثال میلیون ها فاحشه ی که در غرب بدون رسیدن به "ارگاسم یا غلیان قوای جنسی" تن به جسم فروشی میدهند را بیاورم. و بنابر ادعای این افراد باید گفت که در غرب روزانه میلیون ها تجاوز جنسی صورت میگیرد اما زنان مذکور هیچ گونه شکایتی از این عمل مهمانان خود ندارند.

و بر پایۀ قانون زن سالارانه ی مقاربت جنسی در کانادا، این زنان همه گی مورد تجاوز جنسی قرار گرفته اند چرا که آنها قبل از عمل دخول به ارگاسم (یا بقول آقای زیرک به غلیان جنسی) نرسیده اند.

و خدمت بابک عزیز باید روشن سازم که منظورم از سکس با حیوانات نه تجاوز جنسی به حیوانات بلکه بقول مولوی:

یک کنیزک یک خری بر خود فکند / از وفور شهوت و فرط گزند /
آن خر نر را بگان خو کرده بود / خر جماع آدمی پی برده بود
/ الی آخر داستان...

در مورد مسئلۀ تعدد زوجات، بطور کوتاه باید بگویم که اگر قرار باشد شوهر پس از رسیدن زن به ارگاسم با وی نزدیکی کند و از آنجاییکه تمایلات جنسی در زنها نسبت به مردان بسیار اندک است، پس مردان چاره ی بجز ازدواج بیش از یکبار ندارند.

طبق آمار های دقیق، مردان بطور اوسط روزانه 70% به سکس فکر میکنند در حالیکه زنان بطور متوسط و روزانه 34% به سکس میاندیشند.

http://abcnews.go.com/Primetim...

و پژوهش دومی نشان میدهد که مسئله از این نیز بد تر است. یعنیکه مردان بطور اوسط هر 52 ثانیه به سکس فکر میکنند در حالیکه زنان بطور متوسط هر 60 ثانیه به خرید (شاپینگ) میاندیشند (نه سکس).

http://www.telegraph.co.uk/new...

حال خود قضاوت کنید، این مردان صاحب مرده (!) چیکار کنند؟ آلت تناسلئ خود را ببرند (قطع کنند)؟ خود ارضایی کنند؟ به فاحشه خانه ها مراجعه کنند؟ دوست دختر (مخفی یا علنی) بگیرند؟ ویا طبق احکام اسلام به حکم تعدد زوجات تن دهند؟ کدام یک بهتر است؟

با توجه به این نکات ثابت میگردد که تمامئ احکام اسلامی بدون حکمت و مفاد نیست. بطور نمونه حرام بودن شراب، قمار، زنا، لواط، دزدی، سود خوردن، تجاوز به حق دیگران، تسلیم شدن به زورگویی، چشم چرانی و داشتن نظر بد به ناموس و مال دیگران، دروغ گفتن، خیانت در امانت، وعده خلافی ویا خیانت در وعده و قول و صد ها مورد دیگر که "احوال شخصیه اهل تشیع" یک بخش کوچک آن است.

اما اسلام یک شرط بزرگی در فراروی مسلمین برای اختیار کردن بیش از یک زن در عین زمان قرار داده است و آن مراعات، عدالت در میان همسران است. اینکه مسلمین به این حکم عمل میکنند یا نمیکنند لطفاً شما انصاف نموده و ملامتی را به گردن دین نیآندازید.

وگرنه مدعیان خرد، دیموکراسی، حقوق زن، حقوق بشر، حقوق کودک، حقوق حیوان، حقوق فلان و حقوق بستان نیز بسیار جنایت کرده و میکنند و تنها جاهلان مسئولیت این جنایات را به پای خرد و مردم سالاری مینویسند.

راستی همین قوانین اسلامی به شکل تحریف شده و بسیار بنیادگرایانه در کشور های چون عربستان سعودی حاکم است. چرا هواخواهان غرب، هواداران حقوق زن، مدعیان دیموکراسی و خاصتاً خود غربیها که کارخانجات تولید و توزیع حقوق زن، حقوق بشر، حقوق کودک، حقوق حیوانات، حقوق آبزیان، حقوق ... را در اختیار دارند، از این کشور به دلیل آنهمه افراط وتندروی به اندازۀ صدم حصه ی شکایات فعلی انتقاد و شکایت نمیکنند؟

این قانون برگرفته از احکام الهی در قرآن مجید است و مختص به مذهب تشیع نیز نمیباشد.

اکثریت مطلق مسلمین (زن و مرد) به این احکام ایمان دارند و کسکانیکه دوست ندارند از این دین و احکام آن پیروی کنند نیز میتوانند مانند دوست مان بابک، راوش، و سایر آتییست های عزیز با این دین و آئین وداع نموده و پی کار خود بروند.

قوانین اسلامی را نمیتوان مانند بره ی "همتا سازی / کلونینگ" شده، با سایر قوانین ساخته و پرداخته اذهان بشری (که هریک به نفع خود طرح نموده و میدوزد) مخلوط نموده و یک معجون مورد نظر خود را از آن استخراج کنیم.

به همین زودی ها شاهد تشکیل یک حکومت طالبانی در دو سوی خط دیورند خواهیم بود که اگر مسلمین و مومنین افغانستان مرکزی با تقلید از دستگاه های تبلیغاتئ غرب دین را ترک کنند، مورد تهاجم دوبارۀ ملیشه های غربی قرار خواهند گرفت و اینبار به جرم ترک نمودن دین.

اما گذشته از این حرفها، حقیقت این است که تمام قوانین افغانستان قبل از تصویب شدن از نظر عزیزان ما در کاخ سفید و خانه شماره ده در داونینگ استریت، بررسی میگردد و نمیدانم این داد و فغان ما برای چیست؟

ثانیاً دوستانیکه با قوانین اسلامی مخالف هستند و از قوانین غربی (و یا بعضاً مارکسیسم) به صفت بدیل نام میبرند (که با توجه به واقعیت های موجود در افغانستان و با جمعیت اکثراً مسلمان، هیچ نوع همخوانئ ندارد) بفرمایند و در زیر سایه همان وقوانین به زندگئ خود ادامه داده و "کاسه داغ تر از آش" نشوند.

ثالثاً بدیل دیگر استعمارگران شیوه ی سیکیولاریزم است که قبلاً در کشور های چون ترکیه، مصر، مراکش، الجزایر و غیره امتحان آنرا کرده اند و بهتر است نام آنرا دیکتاتورئ مطلق العنان ارتش و یا چند دیکتاتور، بگذاریم تا سیکیولاریزم.

در اخیر اینگونه نتیجه گیری میکنم که قوانین اسلامی برای مسلمین مبارک باد و در ضمن آن قوانین به اصطلاح مدنی و بشرئ که در غرب و کشور های غیر اسلامی جاری است برای آنها مبارک باشد ویا بقول قرآن عظیم الشان: (لكم دينكم ولي دين).

شادزی

جستجو در کابل پرس