Kamran Mir Hazar Youtube Channel
حقوق بشر، مردم بومی، ملت های بدون دولت، تکنولوژی، ادبیات، بررسی کتاب، تاریخ، فلسفه، پارادایم و رفاه
سابسکرایب

صفحه نخست کابل پرس > ... > سخنگاه 40976

طالبان صلح طلب با ترکیب اعضای هئیت صلح مخالف اند

16 اكتبر 2010, 21:24, توسط jalaludinbaiany

قابل نگرش اقای مزاری !
فرهنگ علوم اجتماعی که يک بخش از تحصيلات بنده را تشکيل ميداد ؛ وفاق و وحدت را چنين تعريف ميکند : اتفاق نظر و توافق آشکار يا نهان در يک گروه ، خوا در مورد يک موضوع خاص باشد ، خوا در باب زمينه های اصلی جهات آن گروه مستلزم همکاری
ميان افراد و يا گروه است . بنا بر اين دوام ، استمرار و استحکام هرنظام نيز به مفهوم عام مستلزم همکاری ميان افراد و تامين نيازهای اجتماعی وفرهنگی است.
از اين رو وحدت باز دارنده عدم تعادل و فنا پذيری است ، که شما طی ياداشت عنوانی اقای پيکار اين مطلب را تائبد نموديد . وخدت در افغانستان کميای هم افزايی وتوان بخشب هر مجموعه است در هر مليت و قوم و قبيله ای وحدت وهمبستگی مردم مظهر راستکاری ، رستگاری وموجه تلاش مشترک برای هر يک سعادت ميباشد .
وحدت رسيدن به هداف ملی را ( محبوب ) همه ملت های زنده ، بالغ ، شورنده و بالنده ميباشد . و وحدت واقعی مانع هرگونه طغيان ، شورش و کينه توزيها ميگردد .
و وحدت يگانگی ، مساوی ، حقيقی در هر سطح واحد بزرگ وکوچک ملت بدين مناست که اعضای جامعه مذبور فعاليت های گوناگون اجتماعی خود را در وابستگی و همبستگی و پيوند متقابل به اهداف مشترک انجام ميگردد . وحدت در نابرابری های ظالمانه يک قشر مشترک منافع جويان هر قوم ومليت ناممکن و شکننده است . که جامعه افغانی طی دوصد سال با افطرأ ، فريب ، مکر و اغوأ اکثريت اقليت هر دو طرف را مورد تجاوز ، ورشکستگی ، رنج ، تشنج قرار داده است . بايد دنبا،ل انها را گرفت !!
وحدت دوستم و گلبدين در گذشته نزديک ، وحدت حاجی محمد محقق با عبدالرب سياف ، وحدت قسيم فهيم و يا برادران احمدشاه مسعود با سرخيل قوم بارکزی اقای حامد کرزی و چنين مثال ها در تاريخ ماضی زياد است .
وحدت و يگانگی زمانی تحقق می يابد که اعضای يک جامعه در جهت تحقق اهداف عام ومشترک جامعه مساويانه با يک ديگر همکاری صادقانه کرده و تاريخ ، فرهنگ ، موجوديت ، واقعيت يک ديگر را تاييد و تقويت نمايد . و از برتری جوی ، بلند تری و تاريخی ترين صدا و عمل جدأ خوداری نمايند . که هر شهروند و اعضای يک جامعه بدون تبعيض در هرکسوت ، مقام ،رلباس ، و به طور عام برسر تمام ارزشها و اعتقادات مشترک تفاهم و همکاری داشته باشند .
و نقطه با ارزش ديد ، فنون اجتماعی اين است که : بومی سازی اگر به معنای استفاده از نيرو های متخصص در کشور باشد در يک کشور باشد بی نهايت عالی وخوب است ،
اما اگربومی سازی به معنای گرايش به گزينش قوميت ، زبان ، فرهنگ ، تبار ، نژاد خاص بک کشور در عرصه های مختلفت باشدبزرگترين جفأ ، تهديد عليه امنيت ملی ، منافع ملی ، وحدت ملی ، موجوديت ملی است .
طی سال های اخير که افغانستان دست خوش رنج ها ، گرسنگی ها و خانه جنگی ها گرديد
ميتوان درک نمود و به اهميت دوری گزينی از مفاهم ارز
شمند زبان ، مليت ، قوم ، سمت ، تبار ، نژاد ، دين ، مذهب ، لهجه ، لباس ، مو ، رقص يا « اتن » ، کوچگری که
همه تفرقه افگن و دشمن شادکن بايد کاملأ پی برد . که در تمام موارد دست قدرت مندان هر قوم ، مليت ، و زبان و تيل پاشی بيگانه دخيل است و تاريخ کهن دارد . نادر شاه و برادران جلادش با کوجيدن پشتون به شمال از کرنيل انگليس گل محمد استفاده نمود . و آن پشتون کوچانده را مورد زخم زبان ، توهين ، تحقير و آوا ره گی آغشته ساخت که يکصد سال بعد دوستم ازبک انتقام گذشته را گرفت . و کی دوستم را زايش داد اين بيگانه ها بود ، تا کشور های آسيا ميانه از پشتون ها گزند نه بينند . و امروز نيز به شکل ديگر استراتيژيک ( طالب ) بربر را در شمال گسيل تا پای انها نزديک دريا « خزر » کشانيده شود . بنأ چنين معامله گريها کار ارباب است . پای پشتون رنج ديده يا تاجک درد کشيده ، هزاره ستم ديده در ميان نه بايد کشيد .
اگر به تاريخ نظر انداخته شود خانه قدرت و يا حاکميت چه در خراسان قديم و افغانستان امروز مستأجران ، گوناگون و فراوان داشته بنأ حساب حاکميتها ، سلاطين ، اشراف زاده گان هر قوم ومليت را از مردم افغانستان وموجوديت افغانستان جدا محاسبه نمود.
[ ادامه دارد ]

جستجو در کابل پرس